فارسی   English   عربي    
اخبارویژه

روایت یک آزاده از رویارویی با منافقین

انجمن دفاع از قربانیان تروریسم - به گزارش ایسنا، سعید هدایتی از آزادگان اردوگاه «تکریت۵ » است که  در وقت اضافه جنگ تحمیلی اسیر شد. روایت این آزاده از چگونگی اسارتش نمادی از ایثار و ایستادگی رزمندگان در دوران دفاع مقدس است.  هدایتی چندین شکنجه را در لحظه اسارت تحمل کرد اما سخنی از همرزمان دیگرش به میان نیاورد تا مبادا منافقین آنها را اسیر کنند.

 

هدایتی در موسسه فرهنگی هنری پیام آزادگان در تهران روایت می‌کند: «ما ابتدا نمی‌دانستیم عملیات مرصاد چیست. بعدا با بی‌سیم به ما گفتند: شما عراقی‌ها را اینجا مشغول ‌کنید. ما تپّه تدَّین بودیم و تپّه عراق، تپّه لاهوری و کله‌قندی بود، قرار بود تا حدودی عراقی‌ها بیان جلو ما را بازیچه قرار بدهند و بعد گروه منافقین بیایند، عراقی‌ها آتیش تهیه می‌ریختند وجب به وجب را می‌زدند، حتی تو حفره‌های روباه، وقتی آتش سنگین شروع شد، ترکش خمپاره به سرم خورد و یکی از همرزمانم نیز از ناحیه دست مجروح شد و دست چپش را از دست داد، اما من برای روحیه دادن به او گفتم: نگران نباش، دستت همین‌جاست.

در قصرشیرین رودخانه بزرگی بود و آب آن چنان پرقدرت بود که حتی جیپ را هم می‌برد. من خودم را به آب زدم و با چنگ زدن به ریشه‌های درختان توانستم حدود ۱۷ نفر از بچه‌ها را از آب نجات دهم.

نیروهای منافقین هلی‌برد کردند و از پشت هجوم آوردند و اسیرمان کردند. یکی از نیروهای‌شان که با دوربین من را نظاره می‌کرد، متوجه شده بود من فرمانده هستم آمد و با لگد زد تو دهانم و دندان‌هام شکست من را بلند کرد و با سلاح تهدید کرد تا محل نیروها را بگویم، اما سکوت کردم. سپس طناب به پای من و بچه‌ها بستند و ما را با خودرو روی زمین کشیدند.»

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا