ما باید صدای کودکان قربانی ترور را به گوش جهانیان برسانیم
خانم منیژه صفی یاری، جانباز قطع عضو، دانش آموخته بهداشت از دانشگاه تهران، قهرمان کشوری دارت و نماینده جنبش کودکان برای کودکان در ایران
در بهمن ماه ۱۳۶۴ دانش آموزی به همراه مادرش راهی بازار تهران می شود ناگهان در خیابان ناصر خسرو انفجار بمبی بسیار قوی شوق و شادی های کودکانه او را در اولین تجربه دیدن بازار با اندوهی متوقف می کند. لیکن این کودک از پای فتاده در شرارت اهریمنان از پای ننشسته و با روحیه ای خستگی ناپذیر با همان یک پای باقی مانده به عرصه ورزش روی آورده و با تلاش های فراوان موفق به کسب مقام قهرمانی در رشته های “دو و میدانی” و “دارت” در مسابقات کشوری شده است. تقابل با آثار شرارت بر جسم و روح را لحظه ای متوقف ننموده تا به امروز که پس از گذشت چند دهه، همچنان خستگی ناپذیر خود را به کنگره قربانیان ترور در فرانسه رسانده تا بعنوان نماینده جنبش کودکان برای کودکان در ایران، صدای کودکان آسیب دیده از تروریسم باشدو پیام آنها را به گوش مهمانان هشتمین کنگره قربانیان ترور در شهر نیس فرانسه برساند.
بخش بین الملل انجمن در محل این گنگره با ایشان مصاحبه ای انجام داده که از نظرتان میگذرد.
ضمن معرفی خودتان هدف از شرکت در این کنگره را بیان کنید؟
من منیژه صفی یاری، جانباز قطع عضو هستم که به همراه چند تن دیگر از قربانیان ترور کشورم در این کنگره بین المللی با موضوع قربانیان ترور شرکت نموده ایم تا صدای قربانیان ترور ایران را به دیگر ملت ها برسانیم و از تجربیات یکدیگر بهره بگیریم. همچنین امیدواریم اینگونه نشست های جمعی از کشورهای مختلف بتواند زمینه های تدوین برنامه ای جهانی برای مقابله موثر با ریشه های تروریسم را فراهم نماید.
البته کار بسیار سختی است لیکن اگر همه بخواهیم قابل حصول است. ما تمام دوستداران کودکان، حقوق بشر، صلح و امنیت را برای دستیابی به چنین آرزویی بزرگ در دهکده جهانی، دعوت به کمک و همکاری می نمائیم.
امیدواریم اینگونه نشست های جمعی از کشورهای مختلف بتواند زمینه های تدوین برنامه ای جهانی برای مقابله موثر با ریشه های تروریسم را فراهم نماید.
هشتمین کنگره بین المللی قربانیان تروریسم چیست؟
فدراسیون بین المللی قربانیان تروریسم در ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۱ با عنوان مرکز بین المللی قربانیان تروریسم در دانشگاه سن پابلو مادرید شروع به کار نموده است. این کار ابتکاری است از سوی شاهزاده اسپانیا، به منظور ساماندهی شبکه ای از قربانیان ترور در اروپا و برخی از کشورهای دیگر. در این فدراسیون ۱۷ انجمن عضویت دارند و حدود چهل کشور در اجلاسیه های دوره ای آن شرکت می نمایند و دبیرخانه آن در اسپانیا است. تا کنون هفت دوره از کنگره بین المللی قربانیان ترور در کشورهای مختلف برگزار گردیده و هفتمین دوره آن نیز در سال ۲۰۱۱ در همین کشور فرانسه برگزار شده است.
تاثیرات تروریسم بر زندگی تان را بیان نمائید؟
من دانش آموزی بودم که تروریسم با انفجاری مهیب در بازار تهران وارد زندگی ام شد و یک پایم را گرفت و مادر عزیزتر از جانم را به شدت مجروح نمود من که با رویاهای کودکانه برای اولین بار در سایه لطف مادرانه راهی خرید از بازار تهران شده بودم، در یک لحظه انفجار بمبی در خیابان ناصر خسرو تهران همه چیز را به هم ریخت. من و مادرم را بی هوش در معرکه ای از دود و خون قرارداد. وقتی به هوش آمدم با چشمانی نگران و بی رمق به دنبال مادرم می گشتم. ناگهان او را در فاصله ای از خود غرق در خون دیدم. توان برخاستن و حتی درک وضعیت پیش آمده را نداشتم. پای راستم از بالای زانو قطع و سمت چپ بدنم پر از ترکش شده بود. امروز پس از گذشت سه دهه مرور آن واقعه برایم رنج آور است، اما چاره چیست. روایت ما می تواند از آلام دیگر قربانیان بکاهد و تا حدود زیادی از تکرار چنین فجایعی جلوگیری نماید. اما هیچ واژه و کلامی نمی تواند عمق فجایع تروریستی در جامعه را بیان نماید. تروریسم روایت یک حادثه یا یک فرد نیست بلکه بیان ماجرایی مخرب بوده که در طول زمان جریان داشته و یک جهان را متاثر می نماید و هرگز فراموش شدنی نیست.
اما هیچ واژه و کلامی نمی تواند عمق فجایع تروریستی در جامعه را بیان نماید.
خوب است به داستان دو تن از همراهانم در این کنگره به نام های ابوذر و زهرا سعیدی اشاره کنم که هر دو مادرزادی ناشنوا بودند و در سال ۶۴ ، منافقین در حمله ای ناجوانمردانه پدرشان را شهید نمودند. اما محدودیت تکلم در این سالیان طولانی مانعی بزرگ در بیان آلام فقدان خونبار پدر در اوان کودکی آنها بوده است. آنها ۵ و ۶ ساله بودند که پیکر غرق خون پدرشان را در مجاورت خانه در مطب دندانپزشکی مشاهده و اندوه قلب های شکسته در دوران کودکی، همچون بغضی در گلو، راه نفس کشیدن را بسیار دشوار نموده است. که هیچ روایتی نمی تواند بغض آنان را از این حجران بیان نماید.
خوب است به داستان دو تن از همراهانم در این کنگره به نام های ابوذر و زهرا سعیدی اشاره کنم که هر دو مادرزادی ناشنوا بودند و در سال ۶۴ ، منافقین در حمله ای ناجوانمردانه پدرشان را شهید نمودند. اما محدودیت تکلم در این سالیان طولانی مانعی بزرگ در بیان آلام فقدان خونبار پدر در اوان کودکی آنها بوده است.
چگونه بر این مشکلات غلبه کردید؟
بروز فاجعه در دوران کودکی آن هم در کنار مادر موجب شد تا تلخی و سختی مشکلات بیشتر شود.
لطمه به عواطف کودکان واقعا جبران ناپذیر است. کودکان به دلیل حساسیت های شرایط سنی نسبت به بزرگترها بیشتر آسیب پذیرند و آثار فجایع در تمامی مراحل زندگی شان جریان داشته و اثر می گذارد و به نسل های بعدی نیز منتقل خواهد شد. من توانستم با کارهای ورزشی با خودم کنار بیایم و تا حدودی بر مشکلات غلبه کنم. مثلا ورزش هایی که با معلولین انجام می دهم. به هر حال مشکلات وجود دارند که بایستی جامعه و نهادهای مدنی در این زمینه بیشتر فعال شده و کمک کنند، به خصوص به کودکان آسیب دیده و بستگان این کودکان که از حساسیت ویژه ای برخوردار هستند.
لطمه به عواطف کودکان واقعا جبران ناپذیر است. کودکان به دلیل حساسیت های شرایط سنی نسبت به بزرگترها بیشتر آسیب پذیرند و آثار فجایع در تمامی مراحل زندگی شان جریان داشته و اثر می گذارد و به نسل های بعدی نیز منتقل خواهد شد.
حال در فرانسه به دنبال چه هستید؟
تروریسم در منطقه ما زندگی بشر را با چالشی گسترده و دائمی همراه نموده است و آثار شوم آن زندگی میلیون ها انسان را مختل کرده که برخی از آسیب ها تا سالها و حتی پایان عمر در زندگی آنها جریان دارد. از سویی وضعیت موجود در بی کیفری سیاستگذاران و طراحان پشت صحنه تروریسم در جهان را که می بینیم تنها راهی که باقی می ماند همین است که قربانیان فعال شوند تا شنیده شوند. منظورم از شنیده شدن این است که جامعه جهانی نسبت به مشکلات جامعه بشری از تروریسم ابزاری توجیه شود و هر چه سریعتر اقدامات هدفمندی را در جهت مقابله با سیاستگذاران پشت پرده این پدیده شوم، با محوریت سازمان ملل شروع نمایند.
بی کیفری سیاستگذاران و طراحان پشت صحنه تروریسم در جهان را که می بینیم تنها راهی که باقی می ماند همین است که قربانیان فعال شوند تا شنیده شوند. منظورم از شنیده شدن این است که جامعه جهانی نسبت به مشکلات جامعه بشری از تروریسم ابزاری توجیه شود
این کنگره فرصت خوبی برای شنیده شدن صدای قربانیان تروریسم فراهم می کند. این گونه همایش ها می تواند در اشتراک ، همدردی و حل مشکلات قربانیان بسیار مفید باشد. من در بیانیه پایانی این کنگره جمله ای به این مضمون خواندم که از سازمان های بین المللی می خواهیم با ایجاد کمیته خاص متشکل از
قربانیان تروریسم آنها را دارای صدای ثابت کنند، تا صدایشان شنیده شده و پیشنهادات خود را در راستای مبارزه با تروریسم بیان کنند. تاکید من همین شنیده شدن است. شنیده شدن صدای قربانیان تروریسم از بروز دوباره فجایع جلوگیری کرده و تلخی آسیب های وارده بر قربانیان تروریسم را کاهش می دهد.
شنیده شدن صدای قربانیان تروریسم از بروز دوباره فجایع جلوگیری کرده و تلخی آسیب های وارده بر قربانیان تروریسم را کاهش می دهد.
در خصوص جنبش کودکان برای کودکان توضیح دهید؟
جنبش کودکان برای کودکان پیشنهادی است از سوی مرحومه خانم لوسی اسمیت عضو کمیته حقوق کودکان سازمان ملل در سال ۱۳۹۳ راه اندازی و بعنوان تشکلی در حوزه کودکان اعلام موجودیت نمود و فعالیت خود را شروع نمود. پروژه دادخواهی برای کودکان قربانی ترور ابتکاری از سوی این جنبش در راستای دفاع از حقوق کودکان همزمان با روز جهانی کودک در سال ۲۰۱۷ می باشد که تلاش دارد با قدرت کودکان از کودکان آسیب دیده از تروریسم حمایت نماید.
جنبش کودکان برای کودکان پیشنهادی است از سوی مرحومه خانم لوسی اسمیت عضو کمیته حقوق کودکان سازمان ملل در سال ۱۳۹۳ راه اندازی و بعنوان تشکلی در حوزه کودکان اعلام موجودیت نمود و فعالیت خود را شروع نمود.
در پایان هر گونه مطلبی دارید بفرمائید.
رنج کودکان از افراط گرایی و خشونت همواره از نسلی به نسل دیگر با شدت بیشتری تسری یافته و بشریت را دچار داغی همیشگی نموده است. آنچه این درد را تشدید می نماید استفاده ابزاری از تروریسم و پاسخگو نبودن عاملان اصلی شرارت و جنایت علیه کودکان در جهان است.
آنچه این درد را تشدید می نماید استفاده ابزاری از تروریسم و پاسخگو نبودن عاملان اصلی شرارت و جنایت علیه کودکان در جهان است.