صفحه اول
خانم منصوره کرمی، عضو هیئت مدیره انجمن دفاع از قربانیان تروریسم، در مصاحبه ای با ایرنا در روز 23 تیرماه 1398، به سوالاتی در خصوص تحریم و تروریسم پاسخ گفت. ایشان با تروریستی نامیدن تحریم های اقتصادی، میان هر دو مورد شباهت کارکردی قائل شده و در نهایت هشدار داد که ذات شر انسان در حال غلبه بر رویکردهای چندجانبهگرایانه جهانی است. متن کامل پرسش و پاسخ به شرح زیر است:
1. ایران تحریم های اعمال شده از سوی ایالات متحده را تروریسم اقتصادی می داند. آیا تروریسم وجه اقتصادی هم دارد؟
در مقایسه تحریم اقتصادی و تروریسم فصل مشترکی به نام تعرض به انسان دیده می شود. زمانی که تحریم ها و تروریسم یک کارکرد را دارد، پس تحریم خود نیز نوعی تروریسم با حربه اقتصاد به حساب می آید. این تحریم ها در بخش های درمان و دارو و سالمندان و کودکان تاثیرات بسیار فاجعه باری را برجای می گذارد. امروزه تحریم به مثابه ابزاری تکمیل کننده، همراستا با جریان تروریسم عمل کرده و در بسیاری از زمینهها که راهبرد تروریست درمانی امریکا جواب نمی دهد از تحریم برای رسیدن به اهداف خود کمک می گیرد. آن ها به دنبال منافع خود هستند و از انجام هر جنایتی برای رسیدن به آن مقاصد ابایی ندارند. به همین جهت شیوه ها مهم نیستند. تحریم باشد یا تروریسم، بلکه کارکرد آن ها اهمیت دارد. نتایج تروریسم با تحریم را باید مقایسه کرد. هر دو یک نتیجه برجای می گذارد. آن یکی با انفجار و ناامنی و دیگری بی صدا و خاموش. به همین سبب تحریم را می توان نوعی تروریسم خاموش اطلاق نمود که نتایجش با آن تروریسم بمب و انفجار یکی است. هر دو زیرساخت ها را نابود، توسعه را متوقف، دموکراسی را به چالش کشیده و نظم و ثبات را مختل و سلامتی و حیات جامعه را مورد تعرض مستمر قرار می دهند.
2. بسیاری تحریم را اقدامی ضدحقوق بشری می دانند. دلیل ضدحقوق بشری دانستن این مسئله چیست؟ تا چه اندازه تحریم ها می تواند زندگی افراد را با اخلال روبرو سازد؟
تحریم های اقتصادی چون زندگی مردم را هدف قرار می دهند، مخالف مبانی و اصول حقوق بشر خواهند بود. به همین سبب خودشان نام این تحریم ها را فلج کننده می گذارند. در حقیقت می خواهند با فشار بر جامعه و سلب حقوق اساسی، آن ها را تسلیم کنند و سلطه گری را گسترش دهند. تمامی این اقدامات مغایر با مبانی حقوق بشر و کرامت انسانیِ ذکر شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد و با هیچ یک از اصول و قوانین بین المللی نیز توجیه پذیر نبوده و حقوق بشر را تضعیف می نماید.
صفحه دوم 3. با توجه به اینکه تحریم های امریکا جان و زندگی بسیاری از شهروندان ایرانی را تهدید می کند، آیا امکان پیگیری حقوقی این مسئله وجود دارد؟
سیاستهای یکجانبه گرایانه و نژادپرستانه امریکا کارکردهای قواعد بین المللی را مختل ساخته و به همین سبب از معاهدات بین المللی به سادگی خارج شده و الزامات آن معاهدات را که برای صلح و ثبات در جهان تدوین شده، تمکین نمی نماید. پس با این وضعیت نمی توان انتظار چندانی داشت. اما امکان پیگیری حقوقی علیه این تحریم ها، می تواند زمینه هایی را برای مقابله با این ظلم علیه بشریت فراهم کند که قطعا با پیگیری و کمک فعالان حقوق بشر با محوریت سازمان ملل، به نتیجه خواهد رسید، هر چند با مشقت و رنج فراوان همراه خواهد بود.
4. غرب خود را مدعی دفاع از حقوق بشر می داند. در این چارچوب شاهد رویکرد مطالبه گری در مورد افرادی خاص در ایران و سکوت نسبت به کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس هستیم . دلیل این رویکردهای دوگانه چیست؟
اقتصادهای موسوم به لیبرال و یا آزاد تنها به دنبال منافع هستند و ارزشی برای انسان قائل نیستند. ملاک آن ها و ارزش های حاکم بر این نظام اقتصادی منفعت گرایی است. به همین سبب برخورد آن ها با مبانی حقوق بشر شعاری است. ابزاری است. یکجانبه است. به همین سبب هیچ کارکرد واقعی در مبانی غربی برای حقوق بشر نمی توان یافت. به همین دلیل رویکردی دوگانه و بلکه چندگانه را شاهد بوده و خواهیم بود که با مبانی ثابت و غیرقابل تفکیک و فراگیر حقوق تناسب ندارد. چنین رویکردی در زمان جنگ سرد نیز اتفاق افتاد و امریکا با حربه دموکراسی و حقوق بشرتوانست موجبات فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را فراهم آورد، در حالیکه پس از فروپاشی شوروی، از دیکتاتورها حمایت کرده و می کند.
صفحه سوم 5. آیا غربی ها تاکنون برخوردهای مبتنی بر صداقت در مورد مسئله حقوق بشر نسبت به کشورهای متحد خود داشته اند؟
برخوردهای مناسبی در برخی موارد وجود داشته اما رفتار غالب آن ها نگاه ابزاری به حقوق بشر است. به همین سبب، بیان کمیسر عالی سابق حقوق بشر، زید رعد الحسین، در سال 2017، بهترین پاسخ برای این سوال است. زید رعد، کمیسر عالی حقوق بشر گفته است: در سه سال اول حضور من در این جایگاه، جهان تاریکتر و خطرناکتر شده و قواعد حقوق بشر تنها راه اجتناب از جنگ جهانی و محرومیت و بدبختی شدید است. در جای دی
گری بیان داشته: اگر تضعیف و فرسایش حقوق بشر به همین شکل ادامه یابد در پایان هر کسی از این شرایط رنج می برد.
6. آیا فروش تسلیحات به کشوری که در حال جنگ و تجاوز به کشور دیگری است اقدام ضدحقوق بشری محسوب می شود؟ آیا بر اساس موازین حقوق بشر راهی برای توقف و جلوگیری از فروش سلاح وجود دارد؟
بله، قوانین و راهکارهای اجرایی اهمیت چندانی ندارد بلکه مهم الزام و تعهد به اجرای آن مبانی است. به عنوان نمونه پارلمان انگلیس تصویب کرده که فروش تسلیحات به عربستان غیرقانونی می باشد ولی در عین حال فروش تسلیحات ادامه دارد. گروه های مختلف فرانسوی بر علیه فروش تسلیحات اقدام قانونی کرده اند ولی هیچ نتیجه ای نداشته است. باید یک سیستم اجرایی و نهاد قویتری در عرصه بین المللی ایجاد شود که با جنایتکاران برخورد کند. اتفاقا تحریم ها در این جا جایگاه دارد. در مبانی حقوق بشر تحریم یا ممانعت زمانی الزام شده که حقوق انسان و ارزش های والای انسانی در خطر افتاده است. ولی در این مورد که جنایت علیه بشریت وجود دارد هیچ گونه تحریمی اعمال نمی شود. مهم داشتن قانون نیست مهم اجرای آن است.
در پایان باید به مبانی که در نامه ی اخیر انجمن به سران برخی از کشورها، نیز اشاره ای داشته باشم. در این نامه بیان شد که سازمان ملل واکنشی در برابر فراگیر شدن شرارت، منبعث از ذات بشر در جهان بود، تا مخاصمات، نابرابری ها و ظلم ها پایان یابد و مخاصمات در بستر گفتگو و مفاهمه و منطق و استدلال و انصاف و اخلاق حل و فصل شوند. اما امروز باید هشدار دهیم که این ذات شر در حال غلبه بر مبانی و اصول حاکم بر این دستاورد هفتاد ساله بشریت بوده که می توان آن را رجعت به قانون جنگل نام نهاد. تروریسم، تحریم اقتصادی و حقوق بشرِ ابزاری سوغات همین راهبرد برای جهانیان می باشد.