فارسی   English   عربي    
بیانیه ها

بیانیه‌ی خانواده‌های قربانیان ترور هواپیمای ایرباس در محکومیت انفجار هواپیمای مسافربری مالزی

بیانیه‌ی خانواده‌های قربانیان ترور هواپیمای ایرباس در محکومیت انفجار هواپیمای مسافربری مالزی
عصر پنجشنبه، مورخ 26 تیر ماه، منابع خبری از سقوط یک هواپیمای مسافربری مالزی با 295 سرنشین در اوکراین و در نزدیکی مرز روسیه خبر دادند؛ خبری که انفجار هواپیمای ایرباس را بار دیگر در میان بازماندگان آن حادثه تازه کرد. هواپیمای ایرباس نیز هواپیمایی مسافربری بود. قرار بود این هواپیما همراه ۲۷۴ مسافر (با ملیت‌های ایرانی، اماراتی، یوگسلاوی، پاکستانی، هندی و ایتالیایی) و ۱۶ خدمه پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر می شدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی پرواز کند. هواپیما با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت ۱۰:۱۷ صبح به وقت ساعت رسمی ایران، از فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بین‌المللی دبی برخاست. مسافران با آرامش در صندلی‌های خود نشسته و حتما به روزهای پیش رو فکر می‌کردند و شاید به کسانی که برای دیدنشان می‌رفتند یا کاری که برای انجام دادنش راهی شده بودند. اما هیچ مسافری سفر را بدون بازگشت تصور نمی‌کند. در هر رفتنی بازگشتی هست و کسانی که چشم انتظارند. در جهانی امن کسی غیر از این نمی‌اندیشد، چرا که در اینصورت، سفر به تجربه دلهره بدل خواهد شد. مسافران هواپیمای ایرباس نیز با چنین تصوری به سمت مقصد راهی شدند. آرامش آسمان اما دوامی نداشت. در ساعت ۱۰:۲۲ به دستور فرمانده‌ی ناو وینسنس آمریکا، موشکی به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک و هواپیما در لحظه‌ای با تمام مسافرانش از صفحه‌ی رادارهای محو شد و در آب‌های خلیج فارس سقوط کرد. از 290 سرنشین این هواپیما 100 نفر آنها مفقود‌الجسدند. یعنی آنان که چشم به راه بازگشتشان بودند حتی سنگ قبری ندارند که بتوان برای تسلایی اندک در روزهای دلتنگی رفت و کمی سبک‌تر شد. در میان مسافران 66 کودک زیر 13 سال نیز بود و 53 تن از این کشته‌شدگان زنان بودند و مابقی مردانی که هیچ گاه به خانه‌هایشان بازنگشتند؛ خانه‌هایی با پدران، مادران و فرزندانی چشم‌به راه که دیگر هیچ گاه آنان را ندیدند. حسام الدین انصاریان فرزند ابراهیم انصاریان از جمله کودکانی است که پدر خود را در این واقعه از دست داده است. پدری که پس از سقوط هواپیما پیکرش حتی یافت نشد و او تا مدتها در دنیای کودکی خود تصور می کرد که باز می گردد: «من فکر می کردم شاید پدر من زنده باشد شاید ماهی گیری پیدایش کند و برگردد تا اینکه خوابش را دیدم که گفت برنمی‌گردد.» یا اسحاق عامری سیاهویی که هیچ وقت پدرش را ندید چون آن زمان که تن پدرش را بی‌جان از آب گرفتند او هنوز به دنیا نیامده بود. می‌گوید اگر زمانی پدر شود نمی‌داند این حس را چگونه به فرزندش منتقل کند چرا که هیچ گاه پدر نداشته است و همیشه در سالروز این حادثه احساس تنهایی می‌کند. خانواده‌های قربانیان هواپیمای مسافربری ایرباس از پس چنین تجربه‌ای است که می‌توانند رنج خانواده‌های قربانیان این هواپیمای مسافربری را بیش از هر کس درک کنند؛ تجربه‌ای که با گذشت 26 سال هنوز گویی تازه است؛ چناننکه درد و رنج حاصل از آن با تکرار چنین حوادثی تداعی می‌شود و همچون روز فاجعه در ذهن جان می‌گیرد. بله این رنج با گذشت سال‌ها همچنان تازه است و آگاهی از این رنج و لمس آسیب‌ها و تبعات پس از آن است که آنان را بر آن می‌دارد تا از عمق جان و هم‌صدا با خانواده‌ها و بازماندگان این قربانیان انفجار این هواپیمای مسافربری و حوادثی از این دست را محکوم و دست همدردی به‌سوی این بازماندگان دراز کنند؛ چرا که آنان نیز در زمانی نه‌چندان دور مسافری را بدرقه کرده‌اند؛ مسافری که بی هیچ گناهی زندگی از او دریغ شد؛ مسافری که راهی مقصدی بود و عده‌ای چشم‌به‌راه او بودند و هیچ وقت بازنگشت. خانواده‌های این قربانیان ضمن بیان تاسف خود از تکرار فجایعی از این دست همدردی خود را با بازماندگان و خانواده‌ی این قربانیان اعلام می‌کنند و ضمن محکوم کردن این فاجعه امید دارند که جهان دیگر شاهد وقایعی از این دست نباشد؛ وقایعی که حاصلش از دست رفتن جان انسان‌های بی‌گناه و بروز آسیب‌های روحی و روانی بسیار در میان خانواده‌های آنان است؛ یعنی همان وضعیتی که سال‌هاست این خانواده‌ها در آن به‌سر می‌برند.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا