انجمن دفاع از قربانیان تروریسم – به گزارش پایگاه خبری آسیا وان، کارشناسان میگویند گروههای افراطی، زنان جوان را شکار میکنند و آسیبپذیری عاطفی آنها را دستکاری می کنند.
نیسفی لیلاتین یکی از زنانی است که قبلا جذب گروههای افراطگرا شده بود.
زمانی که هنوز نوجوان بود، یکی از دوستانش او را با یک گروه افراطی آشنا کرد – از آن زمان به بعد، زندگی او زیر و رو شد.
اکنون، در سن 22 سالگی، او تجربهاش را از مسیر خود به سوی رادیکال زدایی به اشتراک میگذارد. یک سفر طولانی و دشوار که تنها با حمایت عمویش ممکن شد.
افزایش نقش شبه نظامیان زن رادیکال در اندونزی در رویدادهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در ماه اکتبر یک زن مسلح سعی کرد به کاخ ریاست جمهوری اندونزی نفوذ کند.
سال گذشته، در دو حمله تروریستی زنان حضور داشتند. یک زوج تازه ازدواج کرده یک بمب گذاری انتحاری در کلیسای جامع انجام دادند و یک جوان 25 ساله که دانشگاه را ترک کرده بود، به سمت افسران ستاد پلیس ملی جاکارتا تیراندازی کرد.
بهرغم افزایش گروههای افراطی، کارشناسان میگویند که زنان نقشهای اساسیتری در پیشگیری و پاسخ به افراطگرایی خشونتآمیز در جوامع خود دارند.
نیسفی در یک خانواده مسلمان معمولی در جاوه مرکزی اندونزی بزرگ شد.
نیسفی که توسط مادربزرگش بزرگ شده بود، در حالی که پدر و مادرش در یکی از شهرهای اطراف کار می کردند، در شیمی و ریاضیات در مدرسه سرآمد و در تلاوت قرآن نیز برجسته بود.
زمانی که او در دبیرستان تحصیل می کرد، یکی از همکلاسی هایش او را به یک گروه افراطی معرفی کرد. نیسفی یادآور شد: “به نظر یک گروه منحصر به فرد بود. من یک آدم درونگرا هستم، بنابراین احساس کردم که با شخصیت من سازگار است. و من کسی را نداشتم که مرا درباره آن نصیحت کند.
او خیلی زود تغییر کرد و مطالعاتش تحت تأثیر قرار گرفت. او گفت: من تنگ نظر و سختگیر شدم. قبول کردم که قرار نبود دانشگاه بروم، به این شکل شستشوی مغزی شدم.
چنین آموزه های رادیکالی به زندگی خانوادگی او نفوذ کرد. اگر والدینش به موسیقی گوش می دادند آنها را سرزنش می کرد و از صحبت با اقوام خودداری می کرد. او همچنین شروع به پوشاندن بدن و صورت خود کرد.
در پسانترن در یک مدرسه شبانه روزی اسلامی – که وابسته به گروه های رادیکال بود که “می خواستند اندونزی را به یک دولت اسلامی مانند داعش تبدیل کنند”، به نیسفی گفته شد که او می تواند برای تحصیل در خاورمیانه بورس تحصیلی بگیرد.
او گفت: «آنها به طور خاص زنان را هدف قرار می دادند. آنها میخواستند زنان را جذب کنند و ما را به شهادت برسانند. آنها به ما گفتند که اگر میخواهیم خدای متعال را ملاقات کنیم باید فداکاری کنیم. آنها ما را با این افکار بمباران کردند، اما من هیچ تلاشی نکردم. ”
او به عنوان یک “تازه کار” به فعالیت گروه واتس اپ کمک کرد و همچنین کمک مالی کوچکی “برای قربانیان جنگ” داشت.
نیسفی لیلاتین می گوید که مسیر او برای جدا شدن از رادیکالیسم “طولانی و دشوار” بوده است.
یکی از عموهای نیسفی وقتی برای تعطیلات عید فطر به خانه برگشت متوجه مشکلی شد.
محمد جزولی، یکی از رهبران برجسته جامعه که در فعالیت های صلح طلبانه مشارکت دارد، گفت: “وقتی نیسفی کودک بود، با مادرم قرآن می خواند. اما پس از آن نیسفی تمایلی به شرکت در جمع های خانوادگی نداشت و حتی از رفتن و نماز خواندن با هم امتناع کرد.”
جزولی، 55 ساله، شروع به پرسیدن از والدینش در مورد زندگی او کرد و شروع به بررسی مدرسه اسلامی کرد که به آن ملحق شده بود. او چیزی را که متوجه شده بود، دوست نداشت.
او گفت: “من چندین تلاش ناموفق برای صحبت با بزرگان آن گروه داشتم. هنگامی که موفق شدم، به آنها گفتم که می خواهم خواهرزاده ام را پس بگیرم، اما آنها او را رها نکردند.”
نیسفی نیز مقاومت کرد و گفت که او “متعلق به جنبش دیگری است”، اما جزولی پس از تلاش های مکرر موفق شد او را متقاعد کند که با او برود. زمانی که او بر تعمیق مطالعات دینی خود اصرار داشت، او را به یک مدرسه شبانه روزی در یوگیاکارتا فرستاد.
او خاطرنشان کرد: “ما او را تحت چندین لایه محافظت قرار دادیم و من مربیانی را انتخاب کردم که می توانستند او را از رادیکالیسم دور کنند… ما هر کاری که می توانستیم برای بازگرداندن او انجام دادیم.” من می دانستم که ما فقط بدن او را به دست آورده ایم، قلب و ذهن او هنوز در آن گروه بود.
نیسفی پس از اینکه اعضای گروه رادیکال با او تماس گرفتند، سعی کرد فرار کند. اما جزولی بار دیگر توانست مداخله کند.
نیسفی گفت که دوره انتقال سخت بود. او گفت: «من واقعاً منحرف شده بودم. “من باید مجبور می شدم که تغییری در ذهنم ایجاد کنم… حدود یک سال و نیم طول کشید تا متوجه شدم آن ایده هایی که آنها به من می دادند درست نبود.”
وقتی نیسفی پوشش صورت و سایر نمادهای رادیکال مانند پرچم هایی را که نگه داشته بود تحویل داد، عمویش آسوده خاطر شد.
نیسفی گفت: «وقتی ارتباطم را با آن گروه رادیکال قطع کردم، بلافاصله میلم به مطالعه ظاهر شد.
در گزارشی که سال گذشته منتشر شد، مرکز سوفان، یک سازمان غیرانتفاعی متمرکز بر مسائل امنیتی جهانی، گفت که از سال 2015 بیش از هر زمان دیگری زنان به دلیل فعالیت های تروریستی در اندونزی، سنگاپور و مالزی دستگیر شده اند.
حدود سه سال پس از اینکه داعش آخرین پایگاه خود را در سوریه از دست داد، بارتون گفت که این گروه در آسیای جنوب شرقی “در بدترین شرایط” خود هستند، اما “داعش، القاعده یا دیگر شاخه های فرعی ممکن است در دهه آینده بازگردند”.
او خاطرنشان کرد که دستگیری صدها نفر در اندونزی هر سال نشان می دهد که آنها شبکه های “بسیار بزرگ” و “مقاوم” هستند.
«من فکر میکنم احتمال بیشتری وجود دارد که زنان نقشهای مهمتری را ایفا کنند، زیرا این نشاندهنده تغییر انتظارات با نسلها است و به نفع گروههای تروریستی است.