انجمن دفاع از قربانیان تروریسم – مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با آفتاب یزد از سیاست های منطقه ای امریکا پرده برداشت.
به گزارش سایت آفتاب یزد، مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و آیندهپژوه سیاسی در گفتگو با این روزنامه ضمن بررسی تحولات اخیر در افغانستان میگوید: آنچه که در افغانستان بعد از نشستهای متفاوت طالبان با آمریکاییها رخ داده شکاف در طالبان است. اکنون سه جریان مختلف در طالبان است که یکی از جناحهای آنها ارتباط با ایالات متحده آمریکا را مانند گذشته در مسیر ایدئولوژیک قرار نمیدهد و این ارتباط را امری قابل پذیرش میداند. اگر چه دو جناح فکری دیگری در آن یافت میشود که هنوز نسبت به آمریکا رویکرد متفاوتی دارند. از طرفی طالبان سعی کرده است با کشورهای منطقه نیز وارد مذاکره شود و از منطق رو در رویی کامل در حوزه یک گروه سیاسی – تروریستی وارد یک گروهِ صرفاً سیاسی شود که خواهان دور شدن از جهت گیریهای تروریستی، خود را نشان میدهد.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: در نظم منطقهای آمریکاییها به دنبال مدیریت بینظمی و توازن ضعف و از سوی دیگر دنبال کردن مدیریت امنیت نسبی در آینده زمان در «هارتلند نو» هستند. به معنی اینکه ایالات متحده آمریکا در پی آن است که با حل شدن معمای ایران در ۵ سال آینده زمینههای ورود ایالات متحده آمریکا به «هارتلند شرقی یعنی هارتلند علیا» را فراهم کند.
وی ادامه داد: آمریکا دنبال آن است که مسیر جاده ابریشم جدید را برای چین ناامن کند و از این جهت در دهه آینده بتواند زمینه ساز چالشهای جدی برای چین نه تنها از منظر اقتصادی بلکه از منظر مسائل سیاسی- امنیتی هم باشد. بنابراین باید گفته شود آنچه که دیده میشود آن است که اکنون هم یک توازن ضعف در منطقه است و دولتهای موجود در منطقه هر کدام باید درگیر پروندههای خاص باشند از اسرائیل گرفته تا دولت عربستان تا ترکیه، ایران و اکنون افغانستان و بعید نیست که در پاکستان هم مسائلی را در آینده نه چندان دور شاهد باشیم و سمت و سوی تحولات با توجه به اولویت استراتژیک خلیج فارس و فلات ایران با مرکزیت تهران برای ایالات متحده آمریکا به سمت و سوی حرکت در مسیر آسیای شرقی و جنوب شرقی در جهت بازتولید ناامنی حرکت کند تا این بازتولید ناامنی که پتانسیلهای موجودش را به طور طبیعی در منطقه دارا است و ایالات متحده آمریکا میتواند باعدم فعال بودن خود آنها را فعال کند و وارد قضایا شود.
نویسندهی کتاب «آینده قدرت» با اشاره به وضعیت فعلی طالبان در افغانستان میگوید: یکی از این محیطهای بسیار ضعیف در این مسئله که به سهولت باعدم مشارکت آمریکاییها درگیر ناامنی میشود و همین که آمریکاییها در آنجا حضور خود را کم رنگ کنند زمینههای ایجاد واگرایی و نا امنی به وجود میآید افغانستان است.
وی میافزاید: به همین دلیل بود که بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر آمریکاییها نخستین جایی را که انتخاب کردند افغانستان بود. فلذا باید به این نکته توجه داشته باشیم که اکنون بینظمی و ناامنی در افغانستان به معنای این نیست که آمریکاییها تصمیم دارند منطقه را رها کنند ممکن است از عراق هم نیروهای خود را در آیندهای نه چندان دور کاهش دهند ولی آنچه که دنبال میکنند آن است که بتوانند از طریق جهت گیریهای نیابتی ظهور و جلوه برونی خود را در منطقه کاهش دهند ولی از طرف دیگر با حرکت پشتیبانیکننده از گروههایی که میتوانند در این مسیر عملکردهایی را داشته باشند یا باز گذاشتن مسیر برای آنها و هموار کردن آن زمینههایی را برای بروز مجدد ناامنی در منطقه و دوره انتقالی این ناامنی به هارت لند و هارت لند نو و هارت لند علیا را دنبال کنند.
مهدی مطهرنیا در پایان درباره موضع انگلستان درباره موضوع افغانستان میگوید: انگلستان در عین حال که شریک ایالات متحده آمریکا در نظام بینالملل محسوب میشود به همان اندازه که این نزدیکی را با ایالات متحده آمریکا دارد رقیب اصلی ایالات متحده هم در این منطقه است. چین و روسیه را در منطقه ملاحظه میکنند. معتقدم در منطقه، انگلیسیها در کنار روسها رقیب مقتدری برای ایالات متحده آمریکا هستند و این مسئله را به خوبی آمریکاییها میدانند و تلاش میکنند در منطقه با در نظر داشتن مناطق نفوذ اصلی انگلیس در منطقه یعنی اردن و کویت زمینههای تقابل جدی را در منطقه برنینگیزند. اما اگر آمریکا بخواهد نظم جهانی را به شیوه ایده آل خود مستقر کند در نهایت باید با انگلیس و روسیه در منطقه وارد معامله بزرگی شود که در آینده احتمال دارد خود را نشان دهد. یعنی تحولات در افغانستان آغاز تحولات بزرگتر است که باید در منطقه شاهد باشیم. به نوعی افغانستان سکویی برای اقدامات بعدی میباشد. البته این مسئله به بازی طرفهای مقابل نیز مربوط میشود که باید منتظر بود.