رابطه پناهندگی و ترور : اروپا چگونه باید پاسخ دهد
رابطه پناهندگی و ترور : اروپا چگونه باید پاسخ دهد*
کارشناس و مشاور سیاسی در زمینه تروریسم در اروپا و امریکا
انتشار در بنیاد هریتیج
(اندیشکده محافظهکار امریکایی – رتبه اول اندیشکدههای جهان در سال 2017 بر اساس رتبهبندی دانشگاه پنسیلوانیا)
*18 ژوئن 2018 / 28 خرداد 1397
در مقاله پیش رو سعی شده است تا متن اصلی بی کم و کاست ترجمه و نظرات نویسنده منعکس گردد. نویسنده این مقاله از کارشناسان امور تروریسم در بنیاد هریتیج بوده و کتابی در زمینه تمامی دادگاههای مرتبط با اعضای القاعده در آمریکا با حجمی بالغ بر 700 صفحه تهیه کرده است. نظرات وی خواندنی و آمارهای ارائه شده در این مقاله قابل توجه هستند.
خلاصه
تقریبا هزار نفر از حملات ناشی از پناهجویان و یا آوارگان از سال 2014 تاکنون زخمی و یا کشته شدهاند. در چهار سال گذشته، 16 درصد حملات اسلامگرایانه در اروپا توسط پناهجویان و یا آوارگان بوده است. داعش، مرتبط با غالب این اقدامات بوده است. بیشترین طرحها در آلمان بوده و سوریها بیش از دیگر ملیتها درگیر بودهاند. تقریبا سه چهارم مهاجمین، خلال دوسال اول حضور خود در اروپا یا حمله را انجام داده و یا نقشه آنها لو رفته است. فرآیند افراطگراشدن مهاجمین معمولا در خارج از اروپا صورت گرفته است. البته در حملههای اخیر، این فرآیند در اروپا اتفاق افتاده است. پاسخ اروپا به جریان مهاجران ناکافی بوده و متاسفانه موجب افزایش شدید تهدید تروریستی شده است. رهبران اروپا باید اشتباهات خود را از گذشته بپذیرند و جریان مهاجرین را در آینده کنترل کنند.
در نوامبر 2015، یک هسته داعش در یک حمله برنامهریزی شده در پاریس 130 نفر را کشته و 368 نفر را مجروح کردند. برای چنین طرحی، اعضای اصلی این هسته، ترکیبی از افراد زاده شده در اروپا و آنهایی که در خاورمیانه، جنوب آسیا و یا شمال افریقا زاده شدهاند، از مسیرهای مهاجران برای رفت و آمد به اروپا و سوریه استفاده کردند. خطر امنیتی بالقوه که پناهجویان برای اروپا آوردهاند، بیش از هر زمانی، به مرحله اضطرار رسیده است.
مخفی ساختن این اعضای داعش در میان آوارگان حقیقی بسیار آسان بوده است، چرا که مرزهای اروپایی تحت فشار شدیدی بودند. در آفریقا، صدها هزار نفر از کشور بدون حاکمیت قانون لیبی، به عنوان دروازه ورود به ایتالیا از طریق دریای مدیترانه استفاده کردند. در خاورمیانه، فاجعه بشردوستانه در سوریه که موجب ورود صدها هزار نفر از طریق ترکیه به اروپا شد. فشار بالایی بر بنادر زمینی کشور یونان و کشورهای همسایهاش در بالکان به دلیل توجه آوارگان به شمال وارد آمد. در پاییز 2015، صدراعظم آلمان آنجلا مرکل، مرزهای آلمان را به عنوان تلاشی برای پاسخگویی به این بحران بازگشایی کرد.
اخلاق و عقلانیت بلندمدت این تصمیم به شدت مورد بحث و جدل قرار گرفته است. اما تاثیر کوتاه مدت آن بر امنیت اروپایی راه میانبری واضح، [برای اثبات نامناسب بودن این سیاستها] است. نظرسنجی سپتامبر 2016 موسسه پیو (PEW) نشان داده، 59 درصد از اروپاییها معتقد بودند که بحران آوارگان منجر به حملات تروریستی بیشتر میشود.
حس ششم عامه مردم درست بوده و پناهجویان به نام داعش در شهرهای برلین، استکهلم، لندن و دیگر شهرهای اروپای غربی حملاتی انجام دادهاند.
رهبران اروپایی باید اشتباهات گذشته خود را بپذیرند و در آینده بر جریان آوارگان کنترل شدیدتری اعمال کنند.از آنجایی که بیشتر طرحهای تروریستی که آوارگان و پناهجویان در آن دخیل بودهاند در سه سال اول حضور آنها انجام شده و یا ناکام مانده است، آژانسهای امنیت اروپایی باید بر ورودی های اخیرتر به عنوان کسانی که خطرساز هستند، تمرکز داشته و اولویت دهند. آژانسهای امنیتی باید برای بازنگری در چگونگی اشتراکگذاری بیشتر اطلاعات با پلیسهای محلی عزم کافی داشته باشند.
زمینه
جریان اخیر آوارگان و مهاجران، سیاستمداران را مجبور به در نظر داشتن مسائل امنیتی مرتبط با پذیرش تعداد قابل توجهی از پناهجویان از مناطق درگیری کرده است. اثرات امنیتی منفی ناشی از اهمال دولتهای اروپایی در مورد پذیرش پناهجویان اسلامگرا، پدیدهای است که در دهههای گذشته نیز دیده شده است.
در دهه 1990، ایئولوگهای اسلامگرا از دولتهای استبدادی در خاورمیانه و شمال افریقا فرار کردند، و در اروپا تقاضای پناهندگی کردند. فلسطینی-اردنیهایی مانند ابوقتاده الفلسطینی، مصریهایی مانند هانی السباعی و انور شعبان، و سوریهایی مانند عمر بکری محمد، در جریان اسلامگرایی در بخشهای مختلف جوامع مسلمان در اروپا تاثیر بسزایی داشتند. نتایج آنها ادامه دارد: سلمان عابدی، بمبگذار انتحاری استادیوم منچستر در مه 2017، پسر یکی از اعضای گروه جنگجوی اسلامگرای لیبیایی بود که در دهه 1990 به بریتانیا آمد.
بسیاری از پناهجویانی که به اروپا میروند، خطری ندارند. همچنین، بسیاری از طرحهای تروریستی در اروپا بواسطه آوارگان و یا پناهجویان نیست. 194 طرح تروریستی و یا اقدام خشونتآمیز اسلامگرایانه مابین ژانویه 2014 تا دسامبر 2017 کشف شدهاند. تنها در 16 درصد آنها آوارگان و یا پناهجویان حضور داشتهاند. نیروهای پلیس اروپایی تقریبا دو هزار گزارش از آوارگان در زمینه کشف فعالیت تروریستی دریافت کردهاند. یکی از این گزارشها منجر به بازداشت عنصر عملیاتی داعش در شهر لایپزیک آلمان شد.
هیچکدام از این اتفاقات منجر به کاهش فاجعهآمیز بودن سیاستهای کشورهای اروپای غربی در قبال جریان مهاجران نشد. ضمن اینکه هیچکدام این واقعیت را تغییر نداد که تهدید تروریستی در اروپا به دلیل مهاجرت و سیاستهای مرزهای باز افزایش یافته است.
دادهها
این نوشته، حملات تروریستی طراحی شده در دورهای مابین ژانویه 2014 تا دسامبر 2017 را تحلیل میکند. در طی این مدت، حداقل 32 طرح تروریستی از آوارگان و پناهجویان بوده که یا کشف شده و یا اتفاق افتاده است (یعنی متوسط 8 واقعه در سال)، که مجموعا 44 آواره و یا پناهجو در آنها دخیل بودند. دو مورد از آنها که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفتهاند به هستههای داعشی که در مراکز نگهداری آوارگان بودهاند (یکی از آلمان و یکی در اتریش)، مرتبط بودند.
مجموع طرحهای تروریستی در اروپا که آوارگان و یا پناهجویان در آن دخیل بودند، در سالهای 2014 و 2015 بسیار اندک بوده است. البته، یکی از آن طرحها که مخربترین حمله تروریستی در اروپا پس از بمبگذاریهای تروریستی وابسته به القاعده در مادرید در مارس 2004 بود، حملهی داعش در پاریس در نوامبر 2015 بود.
برخی از موارد در آلمان، در ارتباط با ورودیهای اخیر از سوریه، بر تعداد این طرحها در سال 2016 افزود. البته در سال 2017 این تعداد کاهش یافت. در مجموع، 84 درصد از موارد مرتبط با پناهجویان و یا آوارگان در دوسال اخیر از این دوره چهار ساله مورد توجه این مطالعه است.
سن و جنسیت
سن چهار نفر از 44 نفر از افراد دخیل در طرحهای تروریستی نامعلوم است. از مابقی 40 نفر، میانگین سن 25.1 و متوسط سن 24 سال بود. نمای آماری سنین نیز 22 و 23 بود. هشت نفر از 44 نفر (18 درصد) جوان بودند و 4 نفر از آنها نوجوان و زیر هجده سال (9 درصد) بودند.
جوانترین افراد در یکی از طرحهای تروریستی 16 ساله بود. محمد جی (Mohamed J.,) نوجوان سوری که در سال 2015 به آلمان آمده بود، یک بمبگذاری در اسرائیل را با یک عامل مرتبط با داعش طرحریزی کرده بود. محمد جی پس از محکومیت دوساله در آوریل 2017 به ندامتگاه نوجوانان منتقل شد. مسنترین طراح حمله تروریستی 40 ساله بود. کمال اگوجیل (Kamal Agoujil)، اهل مراکش، عضوی از یک شبکه داعش بود که حملات داعش در پاریس و بروکسل در نوامبر 2015 و مارس 2016 را برنامهریزی کرد. تمامی آوارگان و پناهجویان دخیل در طرحهای تروریستی در اروپا از ژانویه 2014 مرد بودهاند.
کشورها و ملیتها
32 طرح در 12 کشور (اتریش، بلژیک، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند، نروژ، سوئد، سوئیس و بریتانیا) برنامهریزی و یا انجام شد. بیشترین تعداد حملات در آلمان بود (41 درصد از طرحها). دیگر کشورها چندین حمله را تجربه کردند. فرانسه چهار مورد، بلژیک و بریتانیا سه مورد و اتریش دو مورد.
آنهایی که در اروپا حملاتی انجام دادهاند از 12 کشور (افغانستان، الجزایر، عراق، مراکش، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی، سومالی، سودان، سوریه ، تونس و ازبکستان) و شش منطقه (خاورمیانه، شمال آفریقا، شرق آفریقا، اروپای شرقی، جنوب آسیا و آسیای مرکزی) آمده بودند.در مجموع، 84 درصد از طراحان حملات یا از خاورمیانه (21 فرد، 48 درصد) و یا شمال آفریقا (16 فرد و 36 درصد) بودند.
در مجموع، 15 نفر از طراحان (34 درصد) سوری بودند. دوازده نفر از آنها افرادی بودند که در طرحهای حمله در آلمان دخیل بودند. دو نفر دیگر با یکدیگر برای اجرای حمله تروریستی در دانمارک همکاری داشتند (البته یکی از اینها آوارهای بود که در آلمان سکونت داشت و در همانجا نیز محکوم شد). آخرین سوری، احمد الخالد، “مسئول مواد منفجره” برای هسته بروکسل و پاریس بود.
پس از سوریه، بیشترین تعداد (6 نفر- 14 درصد) از مراکش آمدند. یکی از آنها، عبدالرحمن بوعنانه (Abderrahman Bouanane) بود که از چاقو برای کشتن دو نفر و مجروحیت هشت نفر در شهر تورکو فنلاند در آگوست 2017 استفاده کرد. پس از مراکش، عراق با پنج نفر (11 درصد) شامل دو نفر از مهاجمین در حمله پاریس در نوامبر 2015 و کشور الجزایر (پنج نفر – 11 درصد ) در رتبه های بعدی قرار دارند.
وضعیت قانونی
24 نفر از 44 فرد به عنوان پناهجو (55 درصد) ثبت شده و 11 فرد دیگر (25 درصد) در وضعیت آواره بودند. وضعیت حقوقی نه نفر دیگر (20 درصد) نامعلوم بود.
از میان 24 پناهجو، حداقل نه نفر با وجود رد شدن درخواست در اروپا باقیماندهاند. از این نه نفر، چهار نفر حمله خود را به انجام رساندهاند و یک نفر دیگر، در صورت عدم کشف، توان اقدام داشته است.
در ژانویه 2016، طارق بلجاسم (Tarek Belgacem)، از تونس، پس از تلاش برای انجام طرح تروریستیاش برای استفاده از چاقو علیه افسران پلیس در پاریس، مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شد. بلجاسم در سال 2011 به رومانی آمده و وارد اروپا شد. درخواست پناهندگی وی در آنجا و نیز در اتریش، آلمان، ایتالیا، لوگزامبورگ، سوئد و سوئیس رد شد. البته، وی دیپورت نشد.
در دسامبر 2016، انیس عمروی (Anis Amri)، اهل تونس، کامیونی به بازار کریسمس در برلین راند. وی در سال 2011 به ایتالیا آمد. در ایتالیا، قبل از سفر به آلمان در سال 2015، مدتی در زندان بود. درخواست پناهندگی وی در ژوئن 2015 رد شد اما مقامات آلمانی نتوانستند وی را دیپورت کنند، چرا که تونس از پذیرش وی به دلیل عدم وجود پاسپورت تونسی خودداری کرد.
رحمت عقیلف (Rakhmat Akilov)، متولد ازبکستان، حملهای با استفاده از اتومبیل در استکهلم سوئد در آوریل 2017 انجام داد. وی در سال 2014 به سوئد رفته و درخواست پناهندگی داده که رد شده است. در دسامبر 2016، به وی اعلام شد که چهار هفته فرصت برای ترک سوئد دارد. عقیلف از آدرس ثبت شدهاش، ناپدید شد و حتی اگر پلیس هم توانایی یافتن وی را داشت، به نظر میرسید که دیپورت وی به ازبکستان به دلیل وضعیت ضعیف حقوق بشر در این کشور انجام نمیشد.
احمد ای (Ahmed A)، متولد عربستان سعودی، تعدادی حمله با چاقو در جولای 2017 در هامبورگ آلمان صورت داد. وی در 2008 به اروپا وارد شد و درخواست پناهندگی وی در نروژ، اسپانیا، و سوئد رد شد. وی سپس به آلمان سفر کرد که درخواستش در آنجا نیز رد شد. البته در جولای 2015، اشتباه اداری باعث شد که نروژ از پذیرش وی از آلمان خودداری کند و به همین دلیل وی در آلمان باقی ماند.
در آگوست 2017، عبدالرحمن بوعنانه (Abderrahman Bouanane)، از مراکش حملاتی با چاقو در شهر تورکو فنلاند انجام داد. بوعنانه در ابتدای 2016 درخواست پناهندگی داد که رد شد. در زمان حمله، وی به این تصمیم اعتراض کرده بود.
سلاح ها، اهداف و تلفات
در 32 طرح تروریستی، بیشترین سلاح انتخابی، مواد منفجره (9 طرح 0 28.1 درصد) بود. از مواد منفجره در ترکیب با اسلحه در دو مورد (6.3 درصد)، و حمله با وسیله نقلیه در یک مورد (3.1 درصد) و همراه با سلاح برنده مانند چاقو و … در یک مورد (3.1 درصد) استفاده شد. بنابراین، در مجموع، مواد منفجره بخشی از 13 طرح (40.6 درصد) بودند.
استفاده از سلاح برنده به تنهایی، در رده دوم بیشترین گزینه مورد استفاده بود ( پنج طرح – 15.6 درصد) بود. در یکی از حملات تنها از وسیله نقلیه و در یکی از آنها نیز تنها از سلاح گرم استفاده شد.
در 12 طرح (37.5 درصد)، نوع حمله یا نامعلوم بود و یا طرح به قدری پیش نرفته بود که مقامات متوجه نوع سلاح انتخابی شوند. غیرنظامیان اصلیترین اهداف بودند (در 18 مورد – 56.3 درصد). بخشهای مختلف دولتی در سه مورد هدف بودند (9.4 درصد). در بیش از یک سوم طرحها (11 بار – 34.4 درصد) هدف خاصی تعیین نشده بود و یا طرح مورد نظر نهایی نشده بود.
یازده مورد از 32 طرح (34 درصد) برای تروریستها کاملا موفقیتآمیز بود و به خسارتهایی مانند قتل و یا جراحت منجر شد. در مجموع این 11 حمله، 814 نفر مجروح و 182 نفر کشته شدند. هستهای که حملات پاریس را در نوامبر 2015 انجام دادند، شامل تروریستهای زاده شده در اروپا و نیز تروریستهای مهاجر، مسئول مرگ 368 نفر از این مجروحین و 130 نفر از مقتولین بودند. مرگبارترین حملهای که به تنهایی توسط افراد آواره و یا پناهجو صورت گرفت، حمله با وسیله نقلیهای بود که در دسامبر 2016 در برلین انجام گرقت و 48 نفر مجروح و 12 نفر کشته شدند.
از این 11 حمله موفق، چهار حمله در آلمان بودند. بلژیک و فرانسه دوبار مورد حمله قرار گرفتند. فنلاند، سوئد و بریتانیا هر کدام یکبار مورد حمله قرار گرفتند. گرچه تعداد حملات اندکی در سال 2017 صورت گرفت اما تعداد قربانیان ناشی از حملات نسبت با سال قبل بیشتر بود.
ارتباطات با سازمانهای تروریستی که در لیست گروههای تروریستی قرار داده شدهاند (DTO)
21 مورد از 32 طرح (66 درصد) مرتبط با DTO بودند. 18 طرح مرتبط با داعش بود. یک طرح مرتبط با داعش و جبهة النصرة یعنی شعبه القاعده در سوریه بود. عبدالرحمن ای.کی. (Abd Arahman A.K ) فرد سوریتبار که توسط داعش در اکتبر 2014 به آلمان فرستاده شده بود تا جلیقههای انتحاری برای استفاده در طرح حمله در دوسلدورف بسازد، در گذشته سازنده مواد منفجره برای جبهة النصرة بوده است.
دو طرح در ارتباط با گروه تروریستی پاکستانی لشکر طیبه بود. داعش، محمد عثمان (Mohamed Usman,) را در اکتبر 2015 به اروپا فرستاده بود.
البته، اداره مرزی اتحادیه اروپا در یونان، عثمان را به عنوان مهاجر اقتصادی و نه یک آواره ارزیابی کرد. به عثمان گفته شد که یونان را در عرض یکماه ترک کند. البته وی به این دستور توجهی نکرد و وی را از حضور در حملات پاریس در ماه بعدی باز داشت. عثمان به اتریش رفت تا به رابط خود در داعش ملحق شود که به وی گفت شد در آنجا باقی بماند.
در هفت مورد (22 درصد)، ارتباط با DTO از طرق الکترونیکی بود. در پنج مورد (16 درصد) رودررو بود. در هفت مورد، ترکیبی از هر دو (22 درصد). در دو مورد ارتباط با DTO صورت گرفته است، اما نحوه دقیق آن مشخص نیست (6 درصد).
در 11 مورد (34 درصد)، یا هیچ ارتباط مستقیمی با DTO وجود نداشت و یا مشخص نبود که آیا ارتباطی صورت گرفته است یا نه. مثلا، یک امام جماعت سومالیایی که متهم به برنامهریزی برای حمله در رم ایتالیا بود، از طرفداران گروه الشباب (وابسته به القاعده در سومالی) و داعش بود و دیگران را به ملحق شدن به این گروهها تشویق میکرد. البته، وجود ارتباط مستقیم میان وی با آن گروهها نامشخص است.
یازده مورد از طرحهای موفق که به تلفات منجر شدهاند دارای سطوح مختلفی از ارتباط با داعش بودند. داعش پنج طرح را رهبری کرده است (شامل حمله کننده در استکهلم رحمت عقیلف، البته داعش معمولا در اثبات ادعای خود مبنی بر اینکه مهاجم متعلق به گروه بوده ناکام مانده است.)
داعش همچنین مسئولیت دو حمله دیگر را برعهده گرفته و عنوان داشته که “سربازان” این گروه این حملات را انجام دادهاند. یکی از این سربازان، بمبگذار متروی لندن احمد حسن (Ahmed Hassan,) است که برای مقامات مهاجرت مسجل شده که وی در عراق توسط داعش “برای کشتن آموزش دیده است”. (البته وی انکار کرده که توسط این گروه برای انجام عملیات تروریستی به اروپا فرستاده شده است)
در دو مهاجم دیگر، بدون اینکه ارتباط مستقیمی وجود داشته باشد، داعش به عنوان الهام بخش بوده است. عبدالرحمن بوعنانه، تروریستی که در فنلاند با چاقو حملاتی انجام داده است، دارای بروشورهای تبلیغاتی داعش بوده در حالیکه احمد ای، مهاجم هامبورگ، دارای پرچم داعش بوده است.
بخش اعظمی از طرحها، مابین 2014 تا 2016، دارای ارتباط با DTO بوده است. البته، کاهش قابل توجهی در سال 2017 وجود داشته است. اینکه این اتفاق شروعی برای یک جریان است و یا اینکه تنها یک اتفاق خارج از معمول است، در آینده معلوم میشود.
با نگاه ایجابی به این آمارها، میتوان به موفقیت اقدامات ائتلاف ضدداعش به رهبری امریکا در عراق و سوریه و مشکل روزافزون طراحان عملیاتهای خارجی داعش با عواملشان پی برد.
نگاه سلبی به آمارها نشان دهنده این است که، ایدئولوژی داعش و پیامش به گونهای گسترش یافته که طرفدارانش نیازی به ارتباطگیری با طراحان داعشی ندارند. آنها نوع حملات مورد حمایت داعش را میدانند و بدون نیاز به تایید مستقیم داعش، آن اقدامات را شرعی میدانند.
زمان ورود و زمان اقدام به حمله
از میان 44 پناهجو و یا مهاجری که مطالعه شدهاند، در 41 مورد، سال ورود به اروپا مشخص بود. فاصله متوسط میان زمان ورود به اروپا و انجام طرح و یا کشف طرح، 26 ماه (یا دوسال و دو ماه) بود. از این 41 پناهجو، 14 نفر (34 درصد) خلال سالهای 2004 و 2014 ، 26 نفر(63 درصد) در سال 2015 و یک نفر (2 درصد) در سال 2016، به اروپا وارد شدهاند.
از این 41 نفر، 21 نفر (51 درصد)، در دوازده ماه اول ورود به اروپا به عنوان پناهجو، یا حمله را انجام داده و یا نقشهاش کشف شده است. هشت نفر دیگر (20 درصد)، خلال 13 تا 24 ماه، یا حمله کردهاند و یا نقشه حملهشان کشف شده است. بنابراین، تقریبا سه چهارم (71 درصد) از افراد، در دو سال اول ورود به اروپا، یا حمله خود را انجام داده و یا نقشهشان لو رفته است.
بیشترین زمان میان رسیدن به اروپا و انجام حمله، 13 سال بوده است. هاشی عیانله (Haashi Ayaanle) در سال 2004 به بلژیک وارد شده و در سال 2009 پناهندگیاش پذیرفته شده است و در سال 2015 شهروند بلژیک شده، و در یک حمله تروریستی در آگوست 2017 دو سرباز را با چاقو زخمی کرده است. کوتاهترین زمان نیز تقریبا یک ماه بوده است. ایوب الخزانی (Ayoub el-Khazzani)، در آگوست 2015 وارد مجارستان شده است و سه هفته بعد تلاش کرد تا مسافران قطار پاریس تا آمستردام را با اسلحه به قتل برساند.
فرآیند افراطگرا شدن
افراطگراشدن در این طرحهای تروریستی فرآیندی است که هم در داخل اروپا و هم در خارج از آن صورت گرفته است.
از 32 طرح تروریستی، 12 طرح (37.5 درصد) را میتوان به عنوان طرحهایی که فرآیند افراطگراشدن در اروپا صورت گرفته، یعنی مهاجران و یا پناهجویان در زمان حضور در اروپا به ایدئولوژی افراطی اسلامی وابسته شدهاند، در نظر داشت. 10 طرح دیگر (31.3 درصد) شامل افرادی میشود که در خارج از اروپا افراطگرا شدهاند. در 5 طرح (15.6 درصد) ترکیبی از این افراد وجود داشته است. در چهار مورد از اینها، پناهجو دارای عقاید افراطی قبل از ورود به اروپا بوده و با کسانی که داخل اروپا افراطی شدهاند، هستهای را تشکیل دادهاند.
در یک طرح، یکی از عاملین در داخل اروپا افراطی شده است و منبع افراطی شدن دیگران نامعلوم بوده است.
در پنج طرح (15.6 درصد)، نحوه افراطگرا شدن نامعلوم بوده است.
موثرترین طرح حمله مربوط به طرحی بود که در آن تروریستهای داخل اروپا با مهاجرینی که از مسیرهای مهاجرت سوءاستفاده کردهاند، همکاری داشتهاند.
این چهار نقشه، شامل حمله داعش در پاریس در نوامبر 2015 و در بروکسل در مارس 2016، منجر به 671 مجروح و 162 کشته شد.
علاوه بر اینها، نقشههایی که افراد افراطی شده در اروپا طرحریزی کردهاند، موفقیتآمیز بوده است. شش مورد از 12 نقشه (50 درصد) منجر به تلفات، 77 زخمی و 20 کشته، شد. در مقابل، نقشه هایی که مهاجرین و یا پناهجویان به تنهایی آن را طرحریزی کرده بودند تنها در دو مورد (20 درصد) موفقیت آمیز، منجر به 66 زخمی و بدون کشته، بوده است.
احتمالا می توان مدعی شد، کسانی که در داخل اروپا افراطی شدهاند، تمایل به طرحریزی به صورت انفرادی داشته و به همین دلیل کشف آنها توسط مقامات دشوار بوده است. تنها در سه نقشه (25 درصد) افراد داخل در اروپا و مهاجران و پناهجویان در یک هسته با یکدیگر همکاری داشته اند.
در نه نقشه دیگر، تروریستها به تنهایی عمل کردهاند (البته برخی از آنها با طراحان خارج از اروپا در ارتباط بودهاند و نمی توان آنها را به عنوان “گرگ تنها” طبقه بندی کرد)
اگر این اطلاعات را بر اساس افراد و نه طرحها بررسی کنیم، تصویر متفاوتی به دست می آید.
از 44 مهاجر و یا پناهجوی مورد مطالعه، 26 مورد (59 درصد) دارای عقاید افراطی قبل از ورود به اروپا بودهاند. تعداد اندکی از آنها یعنی 13 نفر (30 درصد) در اروپا افراط گرا شدهاند و پنج مورد (11 درصد) نیز منبع افراطگرایی شان نامعلوم بوده است.
افراد و یا هستههایی که قبل از ورود به اروپا افراطگرا شدهاند (بدون توجه به اینکه نقشه شان انجام شده و یا کشف شده است) خلال سالهای 2014 و پاییز 2016 بودهاند. البته، از نوامبر 2016 ، تنها یک مورد طرحی بود که فرد مورد نظر قبل از ورود به اروپا افراطگرا شده بود. وی احمد حسن، بمبگذار مترو لندن، در سپتامبر 2017، بود.
بدون توجه به احمد حسن، اغلب طرحهای موجود در اواخر دوران مورد مطالعه، توسط افرادی بوده است که در اروپا افراطگرا شدهاند.ده مورد از 14 فرد دخیل در طرحها در نوامبر 2016، در اروپا افراطگرا شدهاند و سه مورد نیز نامعلوم بوده است. اطلاعات بیشتری باید در نظر گرفته شود تا معلوم گردد که این یک جریان است و یا یک اتفاق زودگذر و ساده.
پانزده مورد از 26 فردی که در خارج از اروپا افراطگرا شدهاند (58 درصد) مرتبط به سوریه (10 مورد) و یا الجزایر (پنج مورد) بودهاند. مابقی طراحان از عراق و مراکش (هر دو برای چهار اتفاق) و افغانستان و پاکستان و تونس (هر کدام در یک مورد). افرادی که در داخل اروپا افراطگرا شدهاند از کشورهای متعددی (10 مورد در مجموع) آمدهاند و سه مورد از سوریه و دو مورد از تونس آمدهاند.
پروفایل
هیچ “طرح یکسانی برای همه” در تحلیل حاضر وجود ندارد. البته، دادههای جمعآوری شده از این چهارسال در راستای خاصی است.
پروفایل تروریستها
مرد
در دهه بیست از عمر خود
از خاورمیان، معمولا از سوریه و یا شمال افریقا
بیشتراز آنکه آواره باشد پناهجو است
پروفایل طرحها
بیش از یک سوم از طرحها دارای مواد منفجره بوده است.
بیش از یک سوم طرحها در المان بوده است.
غالب طرحها غیرنظامیان را هدف قرار داده است
دوسوم طرحها در ارتباط مستقیم با DTO بودهاند
فرِآیند افراطگرایی هم در اروپا انجام گرفته و هم در خارج از آن و بیشتر طرحها توسط افراد بومی بودهاند ولی بیشتر طراحان در خارج از اروپا افراطگرا شدهاند.
نتایج طرحها
طراحان به محض ورود به اروپا فعال شدهاند و بیش از نیمی از طرحها در 12 ماه اول ورود انجام گرفته و یا کشف شدهاند.
بیش از یک سوم طرحها منجر به تلفات شده و آلمان بیشترین آمار تلفات را داشته است.
پاسخ
پاسخ جامع به موارد گفته شده در بالا از عهده یک دولت خارج است. مثلا، ایجاد صلح در سوریه و مقابله با فرآیند افراطگراشدن در خارج از اروپا و یا مدیریت جریان مهاجران از عهده یک کشور برنمی آید.
البته آگاهی مناسبی در دولتها ی برخی از مناطق وجود دارد. مثلا وجود نظارت بر موادی که برای تولید مواد منفجره استفاده می شود و یا نصب موانع در اقدامات احتمالی بوسیله وسایل نقلیه و یا پذیرش به اینکه جلوگیری از انجام تمامی حملات تروریستی توسط آژانس های امنیتی غیرممکن است، که در نتیجه آنها باید اقدامات و برنامه های پیشگیرانه صورت بگیرد. تعداد کلی آوارگانی که وارد اروپا شدهاند در حال کاهش است. در دیگر مناطق، ارادهای برای مهاجرت وجود ندارد و یا موانع قانونی (مثلا، پیرامون فرستادن مظنونین تروریست به کشور مبداشان) وجود دارد.
با وجود چنین موانعی، دولتهای اروپایی می توانند اقدامات کوتاه مدتی انجام دهند که تمامی آنها باید از سوی ایالات متحده تشویق گردد.
توصیهها
اشتباهات گذشته را بپذیرید.
رهبران باید با مردم صادق باشند. در این فضا، رهبران کشورهای کلیدی اروپایی باید بپذیرند که پذیرش تعداد زیادی از آوارگان از مناطق درگیری اسلامگرایان موجب افزایش تهدید تروریسم شده است. این به این معنا نیست که هیچ نفعی در ورود آوارگان و یا پناهجویان به صورت کنترل شده وجود ندارد چرا که در این صورت حیات انسانها حفظ میشود و این مورد باید بزرگنمایی شود. البته، طرحهای تروریستی متعددی که در آنها آوارگان و یا پناهجویان حضور داشتهاند، باید در نظر گرفته شوند.
تعداد را به شدت کاهش دهید.
بحران آوارگان نشان داده است که کشورهای اروپایی دارای خواستههای بشردوستانه قوی و قابل احترام هستند. البته نشان دهنده مسائل مهم امنیتی نیز است. داعش از این طریق به اروپا نفوذ کرده است و ایدئولوژی اش حتی برای کسانی که اخیرا وارد اروپا شدهاند و قبلا عضوی از آن نبودهاند، جذاب بوده است. دولتهای اروپایی باید آگاه باشند که می توانند تهدید تروریسم را با کاهش تعداد آوارگانی که از مناطق درگیری اسلامگرایان میپذیرند، کاهش دهند.
منابع متناسب با تهدید اختصاص دهید.
با منابع محدود، کشورهای اروپایی نمی توانند محدود به درستی سیاسی باشند. مثلا، تهدید آوارگان و پناهجویان بیشتر از خاورمیانه و شمال افریقا و نه شرق افریقا و یا آسیای مرکزی. تهدید تروریستی فرانسوی بیشتر بومی بوده است در حالیکه غالب طرحهای صورت گرفته در آلمان در ارتباط با خارجیها بوده است. راه شخصی برای فهمیدن اینکه چه کسی در آینده تهدید خواهد بود وجود ندارد ولی رویکردهای ملی باید مبتنی بر تجارب قبلی باشد.
بر نظارت بر افراد تازه وارد و دارای احتمال خطر بالا اولویت دهید.
این اقدام باید در 12 تا 36 ماه اول ورود باشد. موارد تروریستی شامل آوارگان و پناهجویان، در زمانهای اولیه ورود آنها به اروپا تکیمل شدهاند. فهمیدن اینکه چه کسی باید تحت نظارت قرار بگیرد، چندان ممکن نیست. البته، زمانی که فردی که تقاضای پناهندگی دارد و دارای ارتباط قبلی با DTO است، مانند احمد حسن، باید تحت اولویت اقدام دولتی مانند دیپورت کردن و یا محاکمه در صورت امکان و یا برنامه های از بین بردن رویکردهای افراطگرایانه و یا مراقبت و نظارت، قرار گیرد. البته، دو گزینه آخیر، تضمین عدم انجام حمله نیست.
کنترلهای امنیتی را بازنگری کنید.
پس از حملات تروریستی سال گذشته در بریتانیا، آژانسهای امنیتی و پلیس، بازنگریهای داخلی برای بهبود عملکرد در آینده انجام دادند. دیوید اندرسون، متخصص مستقل بازنگری در قوانین مرتبط با تروریسم، ارزیابی مستقلی از این بازنگریهای داخلی داشته و بر ” ارائه آگاهی بیشتر از اطلاعات در دسترس به آژانسهای امنیتی و پلیس” تاکید کرد.
میزان اثربخشی این اقدام باید مدنظر باشد و نحوه سازماندهی آژانسهای امنیتی و پلیس از کشوری به کشوری دیگر متفاوت است اما دیگر کشورهای اروپا باید در این موضوع تامل کنند.
نتیجه
دلایل واضحی برای وجود جریان آوارگان به سمت اروپا وجود دارد. اول اینکه، وضعیت بشردوستانه در سوریه وحشتناک است. همچنین، حتی اگر اجازه ورود به هیچ آواره دیگری به اروپا داده نشود، تهدید تروریسم از بین نمی رود. افراطگرایان بومی همچنان وجود دارند و احتمالا بیشتر هم خواهند شد.
البته، اقدامات عده قلیلی از تروریستیهایی که از مسیرهای مهاجرت برای ورود به اروپا سوءاستفاده کردهاند، تاثیرات بسیاری داشته است. افراد بیگناه کشته شدهاند. حملات پاریس در نوامبر 2015، مخرب ترین حمله در اروپا در یک دهه گذشته بوده است. حملات با وسایل نقلیه در برلین و استکهلم، موجب تغییر در فضای شهری کشورهای اروپایی و نصب موانع فیزیکی در اماکن عمومی شده است.
تمام تقصیرها بر گردن تروریستها است. البته، سیاستهای غلط مهاجرتی موجب سهولت اقدام آنها شده است. رهبران اروپایی یا نسبت به خطرات ناآگاه بودند و یا در بیان اینکه پذیرش تعداد زیادی از افراد ممکن است خطرات امنیتی داشته باشد، به افکار عمومی صادق نبودهاند. آلمان، با سیاست مرزهای باز خود، مقصر بوده است. و طرحریزی یک آواره سوری مقیم در آلمان برای حمله در دانمارک نشان دهنده بومی نبودن تهدید تروریستی است.
نتایج حاصل از تصمیم برای پذیرش تعداد قابل توجهی از افراد در این مدت کوتاه تا دهههای آتی ادامه خواهد داشت. البته در کوتاه مدت، دولتهای اروپایی باید در مورد خطری که تروریسم برای جوامعشان دارد واقعبین باشند و آبشخورهای آن را، در داخل و خارج از اروپا، بیواهمه بشناسند و سیاستهایی که مطابق با حجم چالش است، اتخاذ کنند.