منافقین،از جنایات خرداد 60 تا خیانتهای امروز
در 27 خرداد 1360، مجلس شورای اسلامی به دلیل بیكفایتی و اقدامات غیرقانونی بنیصدر و ناتوانی در اداره امور كشور دو فوریت طرح عدم كفایت سیاسی وی را تصویب كرد. یك روز بعد در 28 خرداد1360، منافقین اطلاعیه سیاسی ـ نظامی شماره 25 خود را صادر كردند. در واقع این اطلاعیه اعلام آغاز مشی مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی و به تعبیر حسین رفیعی عضو جدا شده سازمان؛ “اعلامیه جنگ تمام عیار با جمهوری اسلامی بود” و از همان ابتدا با ترور و كشتار مردم بیگناهی آغاز شد كه منافقین مدعی حمایت از آنها بودند.
در واقع از همان مقطعی كه سازمان احساس كرد فاقد پشتوانه مردمی و به تبع آن قانونی برای كسب قدرت از مجاری منطقی و قانونی آن (انتخابات) است، به ایجاد زمینه برای تصاحب مسلحانه ی قدرت پرداخت.
عصر روز شنبه 30 خرداد 1360 عدم كفایت سیاسی بنیصدر در مجلس به تصویب رسید. در همان لحظات اعضا و هواداران سازمان در تهران و چند شهر دیگر دست به شورش مسلحانه و ایجاد خشونت در خیابانها زدند. به گزارش خبرگزاری رویتر تعدادشان در تهران 3 هزار نفر بود و تعدادی اتوبوس، اتومبیل و موتورسیكلت متعلق به مردم عادی را كه در خیابانها پارك شده بود به آتش كشیدند و دهها تن از مردم كشته و زخمی شدند. درگیریهای پراكنده مسلحانه و اقدام به بمبگذاری و زمینهسازی برای ترورهای گسترده توسط سازمان از فردای سی خرداد رسما آغاز شد.
اعلام آغاز مشی مسلحانه منافقین عاملی شد تا رهبران این گروهك تروریستی در اقدامی غیر انسانی روی به ترورهای کور بیاورند که هدفی جز ایجاد نا امنی و القاء وحشت در سطح جامعه نداشت. از جمله این اقدامات تروریستی باید به انفجار یک بمب در سالن راه آهن قم در دوم تیر ماه 1360 اشاره کرد که 7 شهید و بیش از 50 زخمی به جای گذاشت.
همچنین در هفتم تیرماه 1360، در انفجاری كه در دفتر مركزی حزب جمهوری اسلامی رخ داد، آیتالله بهشتی و بیش از 72 تن از مسئولان نظام به شهادت رسیدند.
در 8 شهریور 1360منافقین در ادامه خیانت ها و ترور های خود با انفجار بمبی در دفتر نخست وزیری،محمد علی رجایی رئیس جمهوری اسلامی ایران و محمد جواد باهنر نخستوزیر، را به شهادت رساندند.
بعدها رجوی در دیدار سری با ژنرال حبّوش رییس دستگاه اطلاعاتی عراق تأكید كرد كه: “همان گونه که اطلاع دارید من درسال های 1981 تا 1986 در پاریس بودم. در آن سال ها دشمنی به این گونه با ما نبود و به ما تروریست نمیگفتند. هرچند که کاخ سفید وکاخ الیزه میدانستند …. که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس جمهوری و علیه رییس الوزرای ایران انجام داد. آنها می دانستند وخوب هم میدانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.”
طی دو سال 1360 و 1361 تعداد 366 مورد ترور مردم عادی در استان تهران توسط اعضای سازمان مجاهدین انجام شد. 53 درصد از این افراد كارمند نهادهای دولتی بودند كه 36 درصد آنها شاغل در سپاه، ارتش، بسیجی و شهربانی بودند. بنابراین بقیه 64 درصد ترورشدگان مردم عادی کوچه و بازار بودند كه تنها جرم آنها داشتن ظاهری حزباللهی یا قرار گرفتن در تیررس تیمهای ترور منافقین بوده است.
خیانت و ترور دو روی سكه و وجه شاخص گروهك تروریستی منافقین است و همواره با تاریخ این گروهگ پیوند خورده و عامل اصلی نفرت مردم از این فرقه می باشد. فرقه ای كه این روزها حال و روز خوشی ندارد و به قولی نفس های آخر را می كشد.
اما نكته جالب در این وانفسای اضمحلال در مورد فرقه تروریستی منافقین تداوم خیانت هایی است كه سالهاست با این گروهك عجین شده، خیانت هایی كه از همكاری با صدام در جریان جنگ تحمیلی گرفته تا جاسوسی برای دشمنان این مرز و بوم و به شهادت رساندن هزاران هموطن بیگناه و همكاری با سرویس های جاسوسی رژیم صهیونیستی در ترور دانشمندان هسته ای كشورمان ادامه داشته و اكنون هم كه این گروهك به پایان كار خورد رسیده دست از خیانت بر نمی دارد.
بی شك فرقه منافقین به عنوان نمونهای منحصر به فرد از گروههای مافیایی، تروریستی و ضد بشری میباشد كه طیف گستردهای از اقدامات مجرمانه، ضد انسانی و خائنانه را در كارنامه خود جای داده و درکمال وقاحت دم از دموكراسی و حقوق بشر میزند. منافقین با انجام اقداماتی همچون ترور هدفمند شخصیتهای سیاسی و نظامی، بمبگذاری در مراكز عمومی و كشتار افراد غیرنظامی، آدمربایی و شكنجه، حمله به مراكز دولتی، سرقت مسلحانه، هواپیما ربایی، جاسوسی، پولشویی، قاچاق انسان و مواد مخدر، نسل كشی و ایجاد رعب و وحشت در جامعه با اقداماتی همچون خودسوزی و بمب گذاری ماهیت خشن خود را به نمایش گذارده است كه نمونه آنرا در هیچ جا نمیتوان یافت.
و جالب آنكه علی رغم تمامی این جنایتها خود را مدعی دفاع از حقوق بشر و آزادی انسان می دانند، همان انسانهایی كه سالهاست طعم تلخ ترور و خیانت را به آنها چشاندهاند. در میان این انسانها كودكانی بودند كه پدرو مادرشان توسط منافقین ترور شدند و امروز كه بزرگ شدهاند این ادعا را باور نمیكنند كه فرقه تروریستی كه عامل ترور بیش از 12 هزار ایرانی و هزاران عراقی است مدافع حقوق بشر و كرامت انسان باشد. چرا كه تاریخ خیانت و جنایت این گروه بر هیچ كس پوشیده نیست و همگان میدانند كه در پس این ژستهای حقوق بشری و پر از نیرنگ چیزی جز بردگی وبندگی وجود ندارد و این همان چیزی است كه بسیاری از اسناد بین المللی هم بر آن تاكید داشتهاند.
با نگاهی گذرا به تاریخچه فعالیتها و اقدامات تروریستی منافقین به خوبی می توان به وزن سیاسی و جایگاه اجتماعی این فرقه در نزد مردم ایران و نقشی كه میتواند در تحولات جامعه ایرانی در عرصه خارجی و داخلی داشته باشد پی برد. در واقع امروزه تمام توان منافقین در مواجهه با هموطنانشان در جاسوسی و خیانت خلاصه میشود كه در سالهای اخیر به عنوان محور اقدامات این فرقه تبدیل شده و منجر به انتشار اسنادی دروغ از فعالیتهای هستهای ایران و همكاری با سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی در ترور دانشمندان هستهای كشور و دروغ پراکنی علیه ایران گردیده است.
هر چند نباید فراموش كرد كه ترور و جنایت از ویژگیهای منافقین بوده و در دوران قبل از صدور اطلاعیه نظامی سیاسی 25 و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز اقدامات تروریستی به عنوان یكی از محوری ترین عملیاتهای منافقین به حساب میآمده. ترور دو مستشار و 5 كارشناس آمریكایی، بمبگذاری در دفتر هواپیمایی پان آمریكن و كمین در مسیر سفیر آمریكا و به رگبار بستن اتومبیل وی را از جمله عملكردهای سازمان منافقین در آن دوره به حساب میآید.