گفتگوی اختصاصی نوید شاهد با همسر دانشمند شهید مسعود علیمحمدی: ترور دانشمندان جنایت علیه توسعه کشور و رفاه یک ملت است
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم - منصوره کرمی همسر دانشمند شهید مسعود علیمحمدی، با تاکید بر اینکه باید از حقوق قربانیان ترور دفاع کنیم و جامعه جهانی را با این حقیقت آشنا سازیم، گفت: ترور نه تنها علیه فرد، بلکه علیه توسعه و رفاه یک ملت است. خون شهدای هستهای الهامبخش مسیر انتخابی جوانان ما شده است و مردم ایران اجازه نمیدهند پرچم شهدا بر زمین بماند.

سایت نوید شاهد، به مناسبت روز مبارزه با تروریسم، در مصاحبه ای به خانم کرمی، همسر دانشمند شهید مسعود علیمحمدی، به بررسی وضعیت قربانیان ترور در ایران پرداخته است. در ادامه متن مصاحبه نوید شاهد با ایشان ملاحظه می گردد.
خانم کرمی، شما همسر نخستین شهید هستهای ایران هستید. لطفاً از زندگی مشترکتان با دکتر علیمحمدی و ویژگیهای شخصیتی او بگویید؛ چه چیزی بیش از همه از او در ذهن و دل شما ماندگار شده است؟
من، منصوره کرمی، متولد ۲۶ آذر ۱۳۴۱ هستم. پس از شهادت همسرم، در رشته مطالعات زنان در مقطع فوق لیسانس و دکتری در رشته جامعهشناسی تحصیلاتم را ادامه دادم، چراکه با راهی که انتخاب کرده بودم نزدیکتر بود. شهید علیمحمدی بسیار پرتلاش و مسئولیتپذیر بود و امکان نداشت کاری را که برعهده گرفته است بهدرستی و بهموقع انجام ندهد. او عاشق شغلش بود و با علاقه آن را انجام میداد.
یکی دیگر از بارزترین ویژگی اخلاقی او شوخطبعی و بذلهگویی ایشان در جمع خانوادگی و دوستان بود. او رکن جمع بود و همیشه از مصاحبت با او لذت میبردیم. خیلی وقتها دلم برای آن روزها تنگ میشود.
روز ترور برای شما چگونه گذشت؟ اولین لحظهای که خبر شهادت همسرتان را شنیدید، چه چیزی در ذهنتان گذشت؟
صبح روز ۲۲ دیماه سال ۱۳۸۸، وقتی مسعود از خانه بیرون میرفت، ما سه مرتبه با یکدیگر خداحافظی کردیم. در همان لحظه که در را بست، بمب منفجر شد. من که دچار شوک شدید شده بودم، با صدای گریه دخترم به خودم آمدم و تازه فهمیدم بمب منفجر شده است. دخترم بدون اینکه متوجه باشد از روی خردهشیشهها پابرهنه رد میشد و من به سمت ماشین مسعود دویدم. او پایش در رکاب ماشین بود و به حالت سجده افتاده بود. آنجا متوجه شدم سمت چپ سرش کاملاً تخلیه شده است و فهمیدم کار تمام شده است. پس از آن به سمت کوچه دویدم تا بتوانم ضاربان را ببینم غافل از اینکه همسرم را با بمب به شهادت رساندند!
در سالهایی که همسرتان در جبهه علم و پیشرفت کشور تلاش میکرد، شما به عنوان همسر، چه نقش حمایتی در زندگی و فعالیتهای او داشتید؟
حمایتهایی که من و اغلب همسران شهدای هستهای داشتیم، حمایت همهجانبه بود، به گونهای که ایشان دغدغهای نداشته باشد. کار علمی با دغدغه ذهنی پیش نمیرود؛ به همین دلیل کارها را طوری جلو میبردیم که او کمترین دغدغه را در منزل داشته باشد. تمام کارهای منزل با من بود، حتی حقوق و امور مالی و تربیت فرزندان. من در تمام برنامههای بچهها شرکت میکردم و سعی میکردم حضورم برای حمایت و آرامش همسرم مؤثر باشد.
شما بارها گفتهاید که ترور دانشمندان، در حقیقت ترور توسعه علمی کشور است. کمی بیشتر توضیح دهید؛ ترور دکتر علیمحمدی چه خلایی در مسیر علمی ایران ایجاد کرد؟
تأثیر ترورها بر توسعه کشور بسیار زیاد است. زمانی که یک دانشمند ترور میشود، پیام بزرگی برای کشور دارد؛ چراکه برخی افراد ممکن است در مسیر علمی مردد شوند، خصوصاً جوانان. این نه تنها باعث صدمه به علم میشود، بلکه کشور آنطور که باید پیشرفت نمیکند. در حوزه علوم نظری، افراد کمی قدم برمیدارند و نیاز به دانشمندان دیگری داریم. شهید علیمحمدی همیشه میگفت حتی در کتابها نیز تحریم هستیم یا کتابها دارای غلط هستند که او بارها آنها را اصلاح میکرد.
تجربه شما از مواجهه با رسانههای خارجی پس از شهادت همسرتان چگونه بود؟ چرا دشمنان به جای جنگ مستقیم، به ترور دانشمندان روی آوردند؟
من همیشه در مصاحبهها با کشورهای خارجی از حق توسعه گفتهام. دشمنان میدانند که جنگ مستقیم با ایران با دفاع مواجه میشود؛ بنابراین دست به ترور دانشمندان میزنند تا کشور را از لحاظ توسعه و فناوری به عقب برانند. رسانهها نقش بسیار مؤثری در نشان دادن مظلومیت قربانیان ترور دارند. کشورهای غربی حتی خبرنگارانی را که جنایات رژیم صهیونیستی را نشان میدهند، هدف قرار میدهند. ما تلاش کردهایم از طریق رسانهها مردم دنیا را با مظلومیت مردم ایران آشنا کنیم و ثابت کنیم که جای ظالم و مظلوم نمیتواند عوض شود.
بهعنوان همسر یک شهید ترور، چه چیزی سختتر بود؟ لحظه از دست دادن عزیزتان یا ادامه زندگی بدون حضور او؟
ببینید این دو جدا نشدنی هستند. کشته شدن همسرم جلوی چشمانم هر روز مرور میشود. هنوز صدای انفجار، همهمه مردم و صدای منافقی که تماس گرفت تا شماره همسرم را بگیرد، فراموشم نشده است. تا پای جان مسیر حقوق بشری و دفاع از قربانیان ترور را ادامه خواهم داد.
شما در سالهای اخیر در همایشها و نشستهای علمی بینالمللی حضور فعالی داشتهاید. چه انگیزهای باعث شد وارد این عرصه شوید؟
از زمانی که همسرم به شهادت رسید، تازه متوجه حال قربانیان ترور شدم و فهمیدم خانوادهها چه سطحی از درد و استرس را تجربه میکنند. تصمیم گرفتم مسیر عدالت و پشتیبانی از خانواده شهدا را پیش بگیرم. به همین دلیل تحصیلاتم را تقویت کردم، مطالعات زنان و دکتری جامعهشناسی خواندم و تمام تلاش خود را برای احقاق حقوق قربانیان ترور انجام دادم.
در سخنرانی اخیرتان در دانشگاه علامه طباطبایی، تروریسم را «سد راه پیشرفت علمی ایران» خواندید. جامعه جهانی چگونه میتواند جلوی این سد را بگیرد؟
دنیا باید قربانیان ترور و صدای آنان را بشنود. اگر میخواهند خودشان در آسایش باشند، باید با تروریسم مقابله کنند، نه اینکه از آن دفاع یا با آن همسو باشند. کسانی که از تروریستها حمایت میکنند، همان نیروهای شر هستند که در نهایت به خودشان آسیب میزنند.
به عنوان بازمانده قربانی ترور، چه انتظاری از سازمانهای بینالمللی و نهادهای حقوق بشری دارید؟
ما از سازمانهای حقوق بشری انتظار داریم برای عدالت، انسانیت و صلح جهانی دست به دست هم دهند. قربانیان ترور باید دیده شوند و مصائب و مشکلات آنها باید به جامعه جهانی نشان داده شود.
آیا تجربه شما در خانواده شهدا و زندگی شخصی باعث شد دیدگاه ویژهای نسبت به ضرورت «عدالت در مقابله با تروریسم» پیدا کنید؟
بله، این تجربه باعث شد اهمیت عدالت و صلح جهانی برای من روشن شود. باید از حقوق قربانیان ترور دفاع کنیم و جامعه جهانی را با این حقیقت آشنا سازیم که ترور نه تنها علیه فرد، بلکه علیه توسعه و رفاه یک ملت است.
شما پس از شهادت همسر، مسیر تازهای در تحصیل و فعالیتهای اجتماعی آغاز کردید. این انتخاب چه پیامی برای زنان ایرانی دارد؟
پیام این است که زنان ایرانی میتوانند پس از هر بحران و مصیبت، مسیر علمی و اجتماعی خود را ادامه دهند و با دانش و تلاش، از حقوق خود و دیگران دفاع کنند.
فکر میکنید خانوادههای شهدای ترور چه نیازها و مطالباتی دارند که باید بیشتر مورد توجه دنیا قرار بگیرد؟
خانواده شهدا نیاز دارند دیده شوند. سختیها و مشکلاتشان باید برای مردم دنیا روشن شود تا اقدامات مؤثر برای حمایت از آنها انجام شود.
اگر امروز دکتر علیمحمدی در کنار شما بود، فکر میکنید چه توصیهای درباره مبارزه با تروریسم و ادامه مسیر علمی کشور داشت؟
مطمئنم او میگفت که باید مسیر علمی را با جدیت ادامه دهیم و اجازه ندهیم دشمن با ترور دانشمندان، توسعه و پیشرفت کشور را متوقف کند. او همیشه به من میگفت که حتی در شرایط تحریم و محدودیت، باید علم و پژوهش را به پیش ببریم و جوانان کشور را تشویق کنیم که در مسیر علم و دانش قدم بردارند. حضور او باعث دلگرمی و انگیزه بیشتر برای ادامه راه بود، اما حالا این مسئولیت بر دوش ما و نسل جدید دانشمندان است که پرچم او و دیگر شهدای هستهای را زمین نگذاریم.
امروز، در «روز مبارزه با تروریسم»، اگر بخواهید پیامی به جوانان، دانشمندان و جامعه جهانی بدهید، آن پیام چیست؟
پیام من به جهانیان این است که ملت ایران ملتی آزاد، شجاع و با عزت است که برای پیشرفت و سربلندی میهن خود هر کاری از دستشان بربیاید انجام میدهد. ما از مرگ و تهدید نمیهراسیم و در مقابل دشمن قد علم میکنیم و از مظلومیت و کیان کشورمان دفاع میکنیم. خون شهدای هستهای الهامبخش مسیر انتخابی جوانان ما شده است و مردم ایران اجازه نمیدهند پرچم شهدا بر زمین بماند.
آیا فکر میکنید خون شهدای هستهای توانسته الهامبخش نسل جدید دانشجویان و پژوهشگران ایران باشد؟
بله، مطمئناً. شهادت مظلومانه عزیزان دانشمند ما و شهدای هستهای اخیر نشان داد که راه آنان درست بوده و باعث شد نسل جدید دانشجویان و پژوهشگران، با الهام از شهدا، با شجاعت و مقاومت مسیر علمی و توسعه کشور را دنبال کنند. ملت ایران هرگز از شهادت واهمه ندارد؛ زیرا این مسیر، راهی است که پیروان مکتب اهلبیت علیهمالسلام و امام حسین (ع) دنبال میکنند.