
وقتی مدام در یک منطقه عملیات تروریستی مسلحانه و درگیری با نیروهای مختلف حافظ امنیت استان رخ میدهد، طبعاً سرمایهگذار از آوردن سرمایهاش به آن منطقه احساس خطر میکند؛ اما در برخی موارد، تروریسم به شکلی مستقیم رودرروی پیشرفت و رفاه مردم میایستد و از آن جمله عملیات تروریستی دو روز پیش بود که علیه مهندسانی که مسئول پروژه انتقال آب چابهار به زاهدان بود، انجام شد.
در همین زمینه سایت فرهیختگان، گفتوگویی با یک کارشناس امنیت منطقه انجام داده که در ادامه مشروح آن می آید:
گروهکی مزدور با چندین کارگزار خارجی
این کارشناس امنیت منطقه توضیح میدهد که جیشالظلم از لحاظ زیستی یک گروهک تروریستی با چندین ایجنت (کارگزار) با ادعای ایجاد تمدن بلوچی در کریدور جنوب شرقی است که باعث بسط ناامنی بهصورت فزاینده شده. این گروهک تروریستی در سالهای اخیر به دلیل حمایت 11 سرویس اطلاعاتی خارجی و متخاصم از آن، بهتدریج رشد ژنتیکی کرده و امروز یک گروهک خصوصی کوچک با ویژگیهای مزدوری است. نکته قابلتوجه آنکه این گروهک باوجود بارگیری بالا (دریافت کمکهای لجستیکی و تسلیحاتی) از سوی دشمنان، بههیچعنوان اجتماعی نشده و توانایی جذب از درون را نداشته است، به عبارتی جیشالظلم باوجود حجم بالای تبلیغ و استفاده از شبکه سایبری، حتی در جذب معدود نیرو از داخل کشور ناکام بوده و مجبور است مزدور خارجی استخدام کند.
در جنایات اخیر این گروهک بررسیها نشان میدهد که کادرهای این تشکیلات غیرایرانی بوده و شامل اتباعی از برخی کشورهای همسایه، آسیای میانه و حتی تروریستهایی است که اخیراً در جنگ سوریه مورداستفاده قرارگرفتهاند. بهعنوانمثال عبدالرحمان فتاحی، مسئول میز ایران در رژیم جولانی که سابقه عضویت نیز در گروهک تروریستی «جنبش مهاجرین اهل سنت ایران» را داشته برای این گروهک در مرز بوکمال یارگیری کرده و با پرداخت مبالغی بهصورت روزانه از 200 دلار به بالا مزدور خارجی استخدام کرده است. این افراد پس از جذب به پاکستان ترانسفر شده و مورداستفاده جیشالظلم در عملیات تروریستی بودهاند.
جیشالظلم و نداشتن مرجعیت اجتماعی
او در ادامه با اشاره به ضعف تروریستهای آن منطقه در جذب حمایت مردمی میگوید: «به این نکته نیز باید توجه کرد که گروهک جیشالظلم از لحاظ تشکیلاتی بهصورت سانترالیک اداره میشود. این مدل زیستی اگر بهصورت تبلیغی نتواند جذب و یارگیری انجام دهد مجبور است با استفاده از «ترورهای اجتماعی» به حیات خود ادامه بدهد، ازاینرو حمله به بندر چابهار، تجهیزات راهسازی و نیز مورد آخر درباره پروژه آبرسانی را باید از این زاویه تحلیل و بررسی کرد. به عبارت ساده این گروهک چون در منطقه فاقد مرجعیت عمومی است، روزبهروز خباثت بیشتری را بروز داده تا جایی که به زیرساختهای محلی نیز آسیب وارد کرده است که برخلاف ادعاهای واهی این اشرار در تفاهم اجتماعی است. در تحلیلی که سرویسهای متخاصم چون موساد در اختیار این گروهک قرار دادهاند روی این موضوع تأکید شده است که ضربه به زیرساختها باعث بروز بحرانهای اجتماعی خواهد شد که البته فرضیهای کاملاً غلط است. بهعنوان نمونه محمد خوانساری، مسئول تبلیغات منافقین اخیراً در نشستی گفته این گروهک با کنشهای سینوسی سوژه نمازجمعههای شهر زاهدان را سوزانده است.»
اخبار جعلی در کنار عملیات تروریستی
تروریستها در تلاش هستند تا همپای عملیات در کف خیابان، فضای روانی را با خبرهای جعلی و عملیات مجازی و رسانهای نیز تحتتأثیر قرار دهند. این کارشناس امنیت منطقه در این زمینه توضیح میدهد: «جالب آنکه در روزهای اخیر علاوه بر اقدامات تروریستی و حمله به زیرساختهای عمومی، رشد شایعات و اخبار جعلی نیز در این استان بالا بوده که سرمنشأ همه آنها واحد 8200 ارتش رژیم صهیونیستی است و هدفش تولید ناامنی، آشوبهای محلی و بالاآوردن چرخه خشونتهای اجتماعی است. تحلیل رفتار جیشالظلم نشان میدهد که این گروهک تشکیلاتی با ویژگی اشراری است که به مرور زمان ساختارش عوضشده و تبدیل به سرپنجه سرویسهای اطلاعاتی دشمنان شده است. با ترسیم وضعیت جیشالظلم باید به این مسئله اشاره کرد که برخورد با پدیده تروریسم و عوامل تولید ناامنی و خشونت در جنوب شرقی کشور، تکبعدی نیست و نیاز به مؤلفههای متعدد دارد. کشورهای همسایه با جمهوری اسلامی ایران باید این نکته را درک کنند که پدیده تروریسم چندسویه بوده و حل آن نیاز به دیپلماسی امنیتی مشترک دارد. قرارگرفتن ظرافتهای دیپلماتیک و مزیتهای اقتصادی کنار هم عامل ناامنی را محدود خواهد کرد. تحرکات اخیر طالبان نیز نشان داده است که آنها نیز از پدیده گروههای رادیکال فاصله گرفته و نیروهای معتدل را تبلیغ میکنند.»
امنیت از دل اجتماع
این کارشناس امنیتی در مورد چگونگی تأمین امنیت منطقه میگوید: «تجربه گرانبهای شهید شوشتری به ما نشان داده است که ارتقای سطح برخورد با این عامل ناامنساز باید بهصورت هیبریدی باشد، یعنی علاوه بر رزمایشهای امنیتساز باید از ظرفیتهای بالای ارتباطات فرهنگی بهویژه تمرکز روی مناسبات عمیق و تمدنی نیز بهدرستی استفاده شود. در این مرحله علمای برجسته جهان اسلام خصوصاً بزرگان جمعیت علمای اسلام پاکستان نظیر مولانا فضل الرحمن و آرای باقیمانده از مرحوم مولانا حامد الحق و بزرگان جماعت اسلامی پاکستان و نیز علمای شیعه میتوانند قرائتی را تولید کنند که پدیده تبلیغ تکفیریها را تا حد قابلتوجهی محدود خواهد کرد.»