
خبرنگار خبرآنلاین از وی پرسید: پس از ورود امام بنا بود، ایشان در مدرسه رفاه اقامت داشته باشند، اما در روز دوم بازگشتشان به مدرسه علوی منتقل شدند، علت چه بود؟
بادامچیان در مورد انتقال امام خمینی (ره) از مدرسه رفاه به مدرسه علوی اظهار داشت:
روز ۱۱ بهمن، بعدازظهر، من در اتاقم مشغول کار بودم. مسئول انتظامات آمد و گفت: منافقین چهار طبقه رفاه را اشغال کردهاند، یعقوبی، یکی از سرانشان، طبقه اول نشسته و میگوید: «ما تنها گروه مسلحی هستیم که باید از امام محافظت کنیم.» رفتم پایین. یعقوبی نشسته بود. گفتم: «این کار چیه؟ این نیروها چرا اینجا هستند؟» گفت: «ما مسئول حفاظتیم. ما تیم داریم، نظم داریم.» و بعد کیفش را باز کرد و مسلسلش را نشان داد .
بادامچیان در ادامه گفت، من فهمیدم که نقشهشان درگیری مسلحانه است. آن هم شب ورود امام. تصمیم گرفتیم دعوا نکنیم، فعلا ساکت بمانیم و شب امام را آرام منتقل کنیم. صبح زود، با آقای مطهری و آقای منتظری، امام را با تاکسی (آن زمان میگفتیم کرایهای) به مدرسه علوی منتقل کردیم. امنیت در آنجا تأمین شده بود. بدون درگیری، نقشه منافقین خنثی شد. آنها وقتی متوجه شدند امام نیست، محل را ترک کردند.
خبرنگار خبرآنلاین می پرسد: یعنی بچه های شما ماشین نداشتند و اینکه به موضوع امنیت آژانس فکر نکردید؟
چون از ماجرای انتقال امام کسی خبر نداشت و اگر ماشین میآوردیم بیرون همه خبر میشدند.
پس از انتقال امام سایر دوستان از بیخبری گلایه نکردند؟
آنها به آقای بهشتی در این مورد گلایه کرده بودند و آن روز عراقی عصبانی شده بود، گفت: «چرا ما را خبر نکردید؟» آقای بهشتی جلسه گذاشت، ما رفتیم آنجا در مدرسه علوی آن بالا نشستیم و آقای بهشتی گفت: «آقای مطهری! این آقایان میگویند شما چرا بیخبر از ما امام را جابهجا کردید؟» آقای مطهری هم با یک حالتی گفت: «آقا سیدحسین تکلیفت را روشن کن با ما هستی یا با اینها؟!» آن شب آقای بهشتی همهجوره حمایت کردند و آقای منتظری گفتند که «اصلا شما چی چی میگویید؟! من امام را منتقل کردم.» ایشان که اینطور گفت آرام شدند و رفتند.
این خاطرات نشان میدهند که منافقین از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال لشکرکشی خیابانی و برتری نظامی و در ادامه، با استفاده از این حربه، به دنبال به حاشیه بردن انقلاب مردم ایران بوده اند.