قاضی دادگاه منافقین: در اختیار قرار دادن سرزمین به متهمین اتهامات تروریستی تهدیدی علیه صلح، عدالت و امنیت جهانی محسوب میشود
انجمن دفاع از قربانیان تروریسم - چهلوچهارمین و چهلوپنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری میزان، چهلوچهارمین و چهلوپنجمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان بهعنوان یک شخصیت حقوقی، روز سهشنبه (۲۷ آبان ماه ۱۴۰۴) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.
قاضی دادگاه با تسلیت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) گفت: این حضرت شهید ترور در دفاع از ولایت است.
وی گفت: دادگاه با توجه به تشکیل پرونده و رسیدگی به اتهام متهمین، لازم میداند نکاتی را برای چندمین بار و بهصورت مکرر بیان کند. در خصوص متهمین این پرونده، اسناد بینالمللی متعددی در مجمع عمومی سازمان ملل و اتحادیه اروپا به تصویب رسیده است و بر اساس آن، تسهیل روادید، اعطای پناهندگی و در اختیار قرار دادن سرزمینی به متهمین اتهامات تروریستی تهدیدی علیه صلح، عدالت و امنیت جهانی محسوب میشود. در سال ۱۹۹۴، مجمع عمومی سازمان ملل متحد طی قطعنامهای از دولتها میخواهد تا از دادن پناهندگی به متهمین و اشخاص مرتکب جرایم تروریستی، خودداری کرده و از سوءاستفاده قرار گرفتن وضعیت پناهندگی توسط مرتکبین اقدامات و متهمین تروریستی جلوگیری کنند.
قاضی گفت: تکتک این اعلامیهها و معاهدات در میان کشورهای اروپایی لازمالاجرا است، بهویژه این دادگاه با دولتمردان کشورهای فرانسه و انگلستان سخن میگوید و بیان میکند: اعطای پناهندگی به افراد متهم به اقدامات تروریستی، چه جرایم مقدماتی، شروع به جرم، جرایم فرعی، جرایم ناتمام یا جرایم مبتنی بر همکاری گروهی، از سوی این دولتها پس از تصویب معاهداتی که از سوی این دادگاه مکرراً به دولتمردان این کشورها بیان شده، ممنوع است.
قاضی دهقانی گفت: بعد از تشکیل دادگاه رسیدگی به اتهامات افراد برای اقدامات تروریستی، به ویژه دادگاهی علنی با حضور وکلای تسخیری برای متهمین و همچنین تاکید بر این نکته که متهمین میتوانند علاوه بر وکلای تسخیری وکلایی را انتخاب کرده و به دادگاه بفرستند و آزادی در انتخاب وکیل وجود دارد و دادگاه با حضور وکیل به اتهامات متهمین رسیدگی میکند.
وی ادامه داد: در اتحادیه اروپا سند موضع گیری مشترک اتحادیه درباره مبارزه با تروریسم مصوب دسامبر ۲۰۰۱، از دولتهای اروپایی میخواهد تا به تروریستها و متهمین اجازه استفاده از سرزمین اتحادیه اروپا را ندهند.
قاضی دهقانی گفت: همچنین از جابجایی افراد متهم به اقدامات تروریستی جلوگیری کنند، علاوه بر سند مذکور از دولتها میخواهد تا تضمین کنند که وضعیت پناهندگی مورد سوء استفاده متهمین و مرتکبین و سازمان دهندگان و تسهیلگران اقدامات تروریستی قرار نگیرد.
وی گفت: سند موضع گیری مشترک حاوی تعاریف متعدد در خصوص اقدامات تروریستی است و در ماده ۱۲ از معاهده دیگری تحت عنوان رهنمودهای احراز شرایط شورای اتحادیه اروپا مصوب آوریل ۲۰۰۴ شروط لازم دریافت پناهندگی مندرج در ماده یک و کنوانسیون مربوط به امور پناهندگان مصوب ۱۹۵۱ را خطاب قرار میدهد و سوءاستفاده از سوی متهمین و مرتکبین این جنایات به طور جدی بر حذر میدارد.
قاضی دهقانی بیان کرد: مطابق با تفاسیر ارائه شده در خصوص سند رهنمودهای احراز شرایط به دولتها اجازه تصریح و تسریع در خصوص فرایند رسیدگی به درخواست پناهندگی داده میشود تا بر اساس آن چنانچه شخصی سوء استفاده میکند با اتلاف عنوان غیر قابل قبول، رد شود.
وی اضافه کرد: براین اساس دولتهای اروپایی به ویژه کشور فرانسه و انگلیس که براساس معاهدات برشمرده و معاهدات گوناگون متعدد، از تسهیل در روادید جابجایی و در اختیار قرار دادن سرزمین ها، تسهیل درباره انعکاس اخبار منطبق با افراد متهم به اقدامات تروریستی، ممنوع شدهاند و نمیتوانند متهمین را در سرزمینهای خود پذیرا باشند.
وی افزود: اساس اصل استرداد در خصوص متهمین اقدامات تروریستی، اصل لزوم استرداد متهمان به جرائم تروریستی است. این اصل، به عنوان مثال، در اسناد متعدد بینالمللی بهویژه ماده ۱۱ کنوانسیون مبارزه با بمبگذاری تروریستی مصوب سازمان ملل، مورد تصریح قرار گرفته است. مطابق با ماده ۱۱، جرائم تروریستی و اتهامات تروریستی از شمول جرائم سیاسی و اتهامات سیاسی خارج شدهاند تا در زمینه استرداد مجرمان و متهمان به جرایم تروریستی، از حمایت مرتبط با عدم امکان استرداد مجرمان سیاسی برخوردار نباشند.
قاضی ادامه داد: بر اساس ماده ۱۱ کنوانسیون مبارزه با بمبگذاری تروریستی، هیچیک از جرائم مقرر در این کنوانسیون در شمار جرائم غیرقابل استرداد محسوب نمیشوند و در خصوص متهمان، بهویژه تأکید میشود که اصل لزوم استرداد باید در مورد آنان جاری شود. در مواد یک و دو کنوانسیون مبارزه با تروریسم مصوب اتحادیه اروپا نیز همین مسئله بهطور جدی مورد تأکید قرار گرفته است. بر اساس این مواد و کنوانسیون مذکور (مصوب ۱۹۹۷ درباره کیفر اعمال تروریستی)، تصریح شده است که مرتکب باید یا دستگیر و محاکمه شود و یا مسترد گردند و دولتها در این زمینه متعهد به معاضدت قضایی هستند.
وی گفت: این دادگاه بر اساس پیمان همکاری قضایی بین دولت ایران و دولت فرانسه، و با توجه به تشکیل دادگاهی برای رسیدگی به اقدامات تروریستی در خصوص متهمین، تأکید میکند که دولتهای فرانسه و انگلستان ملزم به استرداد میباشند. توجه میدهم به تمام کشورهای اروپایی، از جمله مردم انگلستان و فرانسه به این نکته که قواعد پناهندگی از جانب تروریستها یا متهمین تروریستی قابل استناد و استفاده نیست. کشورها این معاهدات را اساساً برای ایجاد امنیت، صلح و عدالت امضا کرده و نسبت به اجرای آنها متعهد شدهاند.
قاضی ادامه داد: دولتمردانی که در فرانسه یا انگلستان برخلاف قوانین داخلی خود و کنوانسیونهای بینالمللی، به پذیرایی یا در اختیار قرار دادن سرزمین خود برای متهمین اقدامات تروریستی اقدام میکنند، باید بدانند که سرانجام از سوی سازمانهای مردمنهاد و بسیاری از فعالان مدنی حتی از سوی مردم کشور خود بهعنوان افرادی شناخته خواهند شد که اقدامی برخلاف صلح و عدالت مرتکب شدهاند، امنیت کشور خود و امنیت جهانی را به مخاطره انداختهاند و این پیام را به دنیا و عاملین اقدامات بمبگذاری، هواپیماربایی و سایر اقدامات تروریستی میدهند که فرانسه یا انگلستان میتواند بهشتی برای متهمین تروریستی باشد؛ امری که خطرناکترین فاکتور و خطرناکترین عنصر در امنیت جهانی و امنیت شهروندان فرانسوی و انگلیسی خواهد بود.
وی افزود: بنابراین دولتهای مذکور باید از استانداردهای دوگانه در خصوص متهمین تروریستی دوری کرده و به اصل لزوم استرداد متهمین پس از تشکیل دادگاههای رسیدگی به اتهامات پایبند باشند و متهمین را بازگردانند. همچنین بدانند این دادگاه که در منظر عمومی و علنی و با حضور وکلا تشکیل میشود، تمام عناصر لازم برای رعایت عدالت، آزادی انتخاب وکیل برای همین متهمین را فراهم کرده است. دادگاه موکداً تکرار میکند که تمام عناصر قانونی خود را برای الزام کشورهای اروپایی، بهویژه کشور آلبانی، کشور انگلستان و کشور فرانسه، بر استرداد متهمین اقدامات تروریستی از طرق قانونی بهکار خواهد گرفت.
حجتالاسلام والمسلمین مسعود مداح، وکیل شکات گفت: در راستای تبیین جنایتهای گروهک تروریستی منافقین، در جلسه گذشته نسبت به هر یک از متهمین و نقش این متهمین در عملیاتهای تروریستی که علیه ملت ایران و خاک کشور روا داشتند، مشخص شد اینها معاونت در جرم نداشتند؛ اینطور نبوده است که صرفا سببیت در اعمال علیه تمامیت جسمانی یا اعمال تروریستی داشته باشند، بلکه این افراد خودشان مباشرت در این جریان داشتند.
وی ادامه داد: در عنوان افساد فیالارض، چه از ضابطه عینی و چه از رابطه شخصی تبعیت کنیم، ایجاد یک سببیت برای فساد عامه یا اخلال در نظم عمومی و دیگر مصادیق آن وجود دارد؛ چه بگوییم مناط قانونگذار برای افساد فیالارض و انتساب این عنوان به ذهن متهم، از باب این موضوع است که متهم قصد ارتباط گسترده با اعمال تروریستی، اعمال فساد و فحشا یا اعمال جرایم علیه امنیت و … را داشته باشد، در هر دو صورت، متهمین این پرونده علاوه بر اینکه این دو خصیصه را دارا هستند، میتوانیم به آنان عنوان مفسد فیالارض را منتسب کنیم، اینها مباشرت در جنایت داشتند؛ خود اینها در عملیات تروریستی حاضر بودند؛ خودشان سلاح بهدست گرفتند؛ علیه تمامیت ارضی و علیه تمامیت جسمانی مردم ایران اقدام تروریستی انجام دادند و اقدام کردند.
وکیل شکات گفت: نمیدانیم عنوان گروهک تروریستی منافقین را به جهت گستردگی جنایتها چه بنامیم؟ افرادی که این جنایتها را انجام دادهاند، قتل انجام میدهند، شکنجه میکنند، بمبگذاری میکنند، به خانه مردم حمله میکنند، چه بنامیم؟ این افراد که این جنایتها را انجام میدهند و به این جنایتها افتخار میکنند، چه بنامیم؟ صراحتا در سایت رسمی سازمان منافقین اعلام میکنند که بله، ما کشتیم؛ اگر باز هم دستمان برسد، از مردم ایران میکشیم.
وی گفت: انتساب بزه بغی، محاربه، افساد فیالارض به تمام کادر مرکزی و متهمین این پرونده وارد است، زیرا همگی در ارکان مادی بزه مشارکت و مباشرت داشتهاند؛ مسعود رجوی شخصا طرحریزی عملیات، تقسیم ماموریتها، تعیین افراد، اخذ بودجه و حمایت از رژیم بعث عراق را انجام میداد و نقش مستقیم در جنایتها داشت؛ رجوی پیش از عملیات فروغ جاویدان اعلام میکند که اگر وارد جنگ نشوند، سازمان منافقین نابود میشود، زیرا حیات این سازمان در کشتار، خونریزی و بمبگذاری است.
حجتالاسلام والمسلمین مداح ادامه داد: او دستور میدهد که هر کس نظامی یا غیرنظامی در برابرشان ایستاد، کشته شود؛ نتیجه این دستور، حمله به بیمارستان اسلامآباد غرب بود که طبق مستندات، هزار و ۳۲۵ نفر در آن حضور داشتند؛ بیماران را در بیمارستان یا بیرون آن به رگبار بستند و ۱۳ نفر از اعضای جهاد سازندگی نیز اعدام و اجسادشان در خیابان آویزان شد؛ شاهد عینی در جلسه نیز یکی از این جنایتها را توضیح داد؛ به استناد مواد ۱۲۳ تا ۱۲۸ آیین دادرسی کیفری، درخواست تحقیق محلی برای تکمیل پرونده ارائه شد.
وی گفت: رجوی در سخنانش قبل از عملیات میگوید: زمان رفتن به ایران رسیده است؛ طرح عملیاتی را کشیدهایم که در نهایت منجر به فتح تهران و سقوط رژیم میشود؛ این عملیات باید در ۲ یا ۳ روز انجام شود تا رژیم فرصت بسیج پیدا نکند؛ او در جای دیگری مسیر کرمانشاه را بهترین راه دانسته و توضیح میدهد که با هماهنگی رژیم بعث، شهرهای ایران با نیروی هوایی، توپخانه و حتی بمباران شیمیایی هدف قرار خواهند گرفت؛ اسناد مربوط به نقش منافقین در این بمبارانها قرار است در جلسه آینده ارائه شود و تمام جانبازان شیمیایی در طول دفاع مقدس میتوانند شاکی این پرونده باشند.
وکیل شکات گفت: رجوی ادامه میدهد که اگر عملیات انجام نشود و پس از صلح ایران و عراق فرصتی باقی نماند، سازمان از نظر سیاسی «فسیل» خواهد شد؛ چرا که صلح، حیات گروه تروریستی را نابود میکند؛ این گروه با اسناد بینالمللی، پذیرش قطعنامه و با پایان جنگ مخالف بود.
حجت الاسلام والمسلمین مداح با بیان اینکه منافقین ادعایشان از عملیاتهای تروریستی این بوده که ما برای اینکه جنگ تمام شود، اقدام به عملیات جنگی آفتاب و چلچراغ کردیم، گفت: سوال میپرسم اگر شما اسمتان را ارتش آزادیبخش گذاشتید، ادعایتان این بوده که ما برای آزادی مردم ایران عملیات انجام دادیم، چرا بعد از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل در ۲۷ تیر سال ۱۳۶۷ که دیگر عراق آتشبس را میپذیرد، بنا به گواهی تاریخ ۳ روز مکرر مسعود رجوی، سرکرده این گروهک تقاضای ملاقات با صدام را دارد و ۳ روز مسئولان استخبارات و دیگر مسئولان رژیم وقت عراق را ملاقات میکند تا آنها را راضی کند که به ایران حمله کنند.
وی افزود: چرا این اتفاق افتاده است؟ شما که ادعایتان این است که برای صلح جنگیدید، چرا بعد از اینکه مردم ایران صلح کردند و بعد از اینکه آتشبس را پذیرفتند، به خاک کشور حمله کردید؟ صدام ملعون هم در اینجا راضی به حمله نیست، اما مسعود رجوی، صدام را برای حمله علیه مردم ایران راضی میکند؛ آلبانینشینها و افراد فریبخوردهای که فریب رجوی و مریم قجر عضدانلو را خوردند، باید پاسخ این تناقض آشکار را بدهند که نتیجه آن جنگ و خونریزی و آدمکشی میشود و بنا به اذعان خودشان در عملیات فروغ جاویدان موجب کشته و زخمی شدن ۵۵ هزار نفر، یعنی ۵۵ هزار ایرانی شدند.
قاضی گفت: تاریخ نشریه، همین سند را قرائت کنید.
حجتالاسلام و المسلمین مداح گفت: نشریه اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج از کشور جمعه ۱۸ شهریور ۱۳۶۷ منتشر شده است.
قاضی گفت: متن آن را قرائت کنید.
وکیل شکات گفت: گزارش نهایی ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش ملت ایران درباره عملیات بزرگ فروغ جاویدان، پیشروی بیسابقه و نبردهای حماسی در عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک میهن، تسخیر ۲ شهر با حمایت پرشور خلق و کشته و زخمی شدن ۵۵ هزار تن؛ شما میدانید در جای جای این نشریه با افتخار از این عملیات تروریستی نام میبرند.
قاضی گفت: ادعا میکنند که ۵۵ هزار ایرانی را کشته و یا زخمی کردند؟
حجتالاسلام والمسلمین مداح گفت: بله این ادعا را با افتخار مطرح میکنند؛ این نشریه خود مجاهدین است و در یازدهمین سالگرد عملیات فروغ جاویدان این نشریه را به چاپ رساندند و اعلام میکنند فروغ جاویدان بزرگترین حماسه تاریخ مقاومت است؛ بزرگترین حماسهای که اینها خلق کردند، این است که ۵۵ هزار ایرانی را یا کشته و یا زخمی کردهاند.
حجتالاسلام والمسلمین مداح گفت: چرا اینها اقدام به این جنگ میکنند؟ زیرا یک گروه تروریستی به نام سازمان منافقین حیات و مماتش در جنگ است؛ بنا به اذعان ادله و اسنادی که وجود دارد، مسعود رجوی از رژیم بعث عراق سهمیه ۱۸ میلیون بشکه نفت داشته است و از اینکه جنگ تمام شود کاملا به ضرر رجوی بوده و اینکه ماشین کشتار و جنگ متوقف شود به ضرر یک گروه تروریستی است؛ توصیه میکنم افراد فریبخوردهای که هنوز مرید این افراد هستند و در قرارگاه اینها حضور دارند زودتر از تابوت سازمان منافقین پیاده شده و توبه کنند و دست از دشمنی با خواهران و برادران خود در کشور بردارند، چراکه به زودی این تابوت دفن میشود.
وکیل شکات در ادامه در مورد موضوع طلاق اجباری گفت: بهعنوان مثال، زهرا معینی از اعضای جداشده اعلام میکند که رجوی در نشست گفت: ای تو ای زن، ای تو ای مرد، دلیل اینکه در تنگه گیر کردی، این است که حواست به جنس مخالف بوده است؛ فکرت پیش شوهرت بوده است؛ حالا باید طلاق بگیری و از بچهات جدا شوی.
وی گفت: نسرین ابراهیمی، یکی دیگر از زنانِ عضو و سپس جداشده از سازمان، بیان میکند که کار سازمان به جایی رسید که حتی در نشستها مردها را نمیدیدیم؛ چون اگر چشم ما به مردی میافتاد، خیال میشد، حتما منظوری داریم؛ مریم رجوی برای ما جلسه میگذاشت و میگفت: همه ما زنان یک شوهر داریم و آن هم مسعود رجوی است؛ جای تعجب دارد؛ بهجای اینکه بحث شود چرا افرادی که هیچ آشنایی با سلاح نداشته و در نبرد وارد شدند و اینطور تلفات سنگین دادند و اینکه چه اعضایی از کادر مرکزی در این خصوص مسئولیت دارند، مسعود رجوی فقط برای اینکه اذهان را منحرف کند و دوباره جایگاه خود را بازیابد، مسئولیت شکست را بر دوش اعضا میگذارد و با پمپاژ توهمات و خرافات در ذهن خود، اعضا را فریب میدهد و این اتفاقات را رقم میزند.
وکیل شکات گفت: طلاق اجباری، عقیمکردن زنان، جداکردن کودکان از پدر و مادر، اموری است که طبق اعلامیههای حقوق بشر مخالف نص کنوانسیونهای بینالمللی است؛ جداکردن کودکان از پدر و مادر در تعارض با مواد ۱۶ و ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ است؛ عقیمکردن زنان در تعارض صریح با ماده ۱۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر است؛ طلاق اجباری در تعارض با مواد ۳ و ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۴۸ است؛ اقدامهای این گروه تروریستی، علیالقاعده مخالف نص مواد ۷، ۱۷، ۲۳ و ۲۴ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۹۶۶ است؛ همچنین مخالف نص صریح مواد ۱۰ و ۱۲ میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است، مخالف مواد ۱۲ و ۱۶ کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان مصوب ۱۹۷۹ و نهایتا مخالف نص صریح مواد ۹، ۱۹ و ۳۵ کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹ است.
حجتالاسلام والمسلمین مداح افزود: درباره عقیمسازی بانوان، چند تن از شهود نیز در همین تریبون اعلام کردند زنانی که برای معالجه به پزشک در کمپ مراجعه میکردند، بستری و احیانا بیهوش میشدند و بعدا متوجه میشدند که رحم آنها مورد جراحی قرار گرفته و نهایتا عقیمسازی شدهاند؛ اینها جنایتهایی است که این گروه تروریستی علیه اعضای خود مرتکب میشود؛ کسی که به اعضای خودش رحم ندارد، چگونه میتواند به دیگران رحم داشته باشد؟
وی گفت: مسعود رجوی، زن داشتن را برای اعضای خودش حرام میکند؛ جالب است که مریم رجوی نیز این موضوع را تئوریزه کرده و میگوید: ما فقط یک شوهر داریم و آن هم مسعود رجوی است؛ سوال من این است: آقای رجوی، اگر شما برای خود حرمسرا داشته باشید، اینجا شما شکست نخوردهاید؟ شما در تنگه چهار زبر گیر نکردید؟ ولی اعضا اگر شکست خوردند، به فکر زن و جنس مخالف بودند؟
حجتالاسلام والمسلمین مداح گفت: خانم بتول سلطانی، از دیگر اعضای جداشده که در این نشستها حضور داشته، صراحتا اعلام میکند که مسعود رجوی خطبه عقد میخواند و همه زنان باید یکییکی بلند میشدند و بله میگفتند؛ در راستای همین موضوع، تقاضا کردم که ارجاع شود به کارشناس حقوق زنان که در این جلسه حاضر هستند و نظریه کارشناسی خود را، اگر اجازه بفرمایید، بیان میکنند.
فرخانی، نماینده حقوقی ارتش جمهوری اسلامی ایران، گفت: در ادامه مطالبی که در جلسات قبل در ارتباط با عملیات فروغ جاویدان و در مقابل در عملیات مرصاد بیان شد، بهویژه از دید تخصصی نظامی بیان خواهم کرد؛ سازمان مجاهدین خلق در نشستی مشترک با رژیم بعث عراق به این نتیجه رسید که با یک عملیات نظامی با حمایت ارتش صدام و بهویژه نیروی هوایی میتوان حکومت مرکزی ایران را نابود کرد؛ این عملیات فروغ جاویدان نامیده شد.
وی افزود: در این عملیات نیروی هوایی ارتش عراق حمایت هوایی و رفع موانع زمینی را از طریق هواپیماهای خود برعهده داشت و به اینصورت نبوده که اینطور تلقی شود که این گروهک بهاصطلاح سر خود را پایین انداخته و برای انجام عملیات به میدان آمده است؛ حمایت هوایی وعده داده شده بود که در عمل هم اتفاق افتاد، اما در نقطه مقابل رشادت و دفاع جانانهای که پدافند هوایی ارتش ایران و بهویژه رادار سوباشی در همدان انجام داد که در آخرین روز جنگ هم این رادار از سوی نیروی هوایی عراق منهدم شد و همین موضوع باعث شد تا آنها از منظر هوایی نتوانند آن حمایت وعده دادهشده را انجام دهند.
نماینده حقوقی ارتش جمهوری اسلامی ایران، گفت: مبنای این عملیات را میتوان در توهم ناشی از ۲ عملیات آفتاب و چلچراغ و تصور و تحلیل نادرست گروهک منافقین از اوضاع سیاسی، نظامی ایران جست؛ تحلیلشان بر این بود که پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران با توجه به موفقیت نیروهای عراقی در برخی جبههها، نشان از ضعف و عقبنشینی رزمندگان ایران و سرخوردگی مردم از جنگ بوده است؛ به عقیده آنها اقدام به پذیرش قطعنامه از سوی ایران به معنای فروپاشی نظام خواهد بود و با سرنگونی قطعی حکومت ایران زمینه برای انتقال قدرت به سازمان آنها فراهم میشود.
وی افزود: ستون نظامی منافقین در ساعت ۱۵:۳۰ روز ۳ مرداد ۱۳۶۷ در حمایت کامل ارتش عراق با عبور از مرز در محور سرپل ذهاب حمله خود را از گردنه پاتاق به سوی کرند آغاز کرده و با پیشروی به سمت اسلامآباد، این شهر را نیز به تصرف درآوردند؛ آنگاه تا گردنه حسنآباد در شرق شهر اسلامآباد پیش رفتند و برای تجهیز سازمان در آنجا مستقر شدند و منتظر شکست مقاومت بازدارنده نیروهای ایرانی در تنگه چهارزبر که هم اکنون به تنگه مرصاد معروف شده است، بودند تا به سوی کرمانشاه پیشروی کنند.
فرخانی گفت: لذا تمام امکانات خود را در پشت این تنگه جمع کردند و آماده شدند تا به محض باز شدن راه، در مدت کوتاهی شهر کرمانشاه را تصرف کنند؛ اگر اینها به کرمانشاه میرسیدند و در تنگه گیر نمیکردند، امکان درگیری شهری و بروز مشکلاتی میشد که سربازان ایرانی با شجاعت مانع رسیدن آنها به این کرمانشاه شدند.
فرخانی، گفت: منافقین در پیشروی به شهرها و روستاها مرتکب جنایتهای متعددی شدند و برای تامین مایحتاج خود، به غارت، سرقت، آتشزدن اماکن غیرنظامی، باغات و مزارع پرداختند؛ عملیات آنها باید در ۳۳ ساعت از مرز ایران تا تهران انجام میشد و هرگونه مقاومت مردم با خشونت سرکوب میشد؛ در مسیر کرمانشاه، با تانک خودروها را له میکردند و کوچکترین عدم همراهی مردم منجر به مرگ میشد.
وی گفت: شهدای این عملیات شامل اقشار مختلف مردم بودند: کارگر، دانشآموز، نظامی، معلم، جهادگر، کشاورز، فروشنده و… که نشان میدهد جنگ آنها با کل مردم ایران بود، نه صرفا با نیروهای نظامی؛ منافقین اصول حقوق جنگ و بشردوستانه ازجمله تفکیک نیروهای نظامی و غیرنظامی و منع رنج بیهوده را رعایت نکردند.
فرخانی گفت: در اسلامآباد، منافقین فرمانده پادگان سرگرد برزو سلیمی را اعدام و پیکرش را در ورودی پادگان آویزان کردند؛ پیشروی آنها تا تنگه چهار زبر ادامه یافت، اما با مقاومت رزمندگان سپاه و ارتش متوقف شد؛ ساختار نیروی انسانی منافقین شامل سه گروه بود، نیروهای اصلی و فرماندهانی با تجربه و تخصص نظامی بود که آموزش دیده و تا آخرین لحظه میجنگیدند و در صورت اتمام مهمات، با نارنجک یا سیانور خودکشی میکردند و حاضر به تسلیم نبودند.
نماینده حقوقی ارتش جمهوری اسلامی ایران ادامه داد: با حمایت و هدایت پدافند هوایی، آتش سنگین بالگردهای کبرای هوانیروز و هواپیماهای فانتوم نیروی هوایی، جنگ در ایران با اقدام نیروی هوایی آغاز و به کمک همین نیروها پایان یافت؛ در عملیات مرصاد نیز نیروی هوایی با حملههای خود ستون تدارکاتی گروهک منافقین را منهدم کرد و صحنهای از دلاوری رزمندگان ارتش، سپاه و بسیج و مردمی ایران رقم زد؛ برنامهریزی منافقین برای بهشتسازی بر اثر این عملیات کاملا خنثی شد.
فرخانی گفت: در این عملیات هوانیروز، ۵۶ فروند بالگرد، ۴۲۵ ساعت پرواز انجام دادند و ۳۸۸ نفر رزمنده را جابجا کردند؛ همچنین ۱۰۸ دستگاه تانک و نفربر، ۳۹ دستگاه خودرو و دهها کامیون مهمات و تجهیزات منهدم شد و بیش از هزار و ۶۰۰ نفر از نیروهای منافقین به هلاکت رسید؛ در این میان ۳ فروند بالگرد هوانیروز مورد اصابت گلوله قرار گرفت و ستوان یار حسین فرزانه به فیض شهادت نائل آمد.
وی ادامه داد: حضرت امام خمینی (ره) پس از عملیات مرصاد پیامی صادر کردند که در آن از زحمات و شجاعت خلبانان نیروی هوایی و هوانیروز و تمامی افراد متعهد تقدیر و تشکر کرده و اظهار داشتند که رزمندگان با دفاع جانانه، خیال تعرض دشمنان به میهن اسلامی را بر باد دادهاند؛ از سوی دیگر، گروهک منافقین در شهر اسلامآباد با جنایتهای بیرحمانه و غیرانسانی مردم بیدفاع را هدف قرار دادند؛ بیمارستان امام خمینی و بخش کودکان آن به آتش کشیده شد و نوزادان تازه متولد شده و مادران در کنار آنها را از بین بردند؛ این اقدامها نشاندهنده فقدان کامل انسانیت در این گروهک بود؛ شعارهایی مانند «آزادی خلق» یا «نجات ایران» که توسط آنها مطرح میشد، تنها ناشی از توهم و برداشتهای مغایر آنان از انسان و آزادی بود.
ایرج رادمهر، سرهنگ بازنشسته جانباز و فرمانده گردان ۷۹۶ تکاور در عملیات مرصاد در جایگاه قرار گرفت و گفت: منافقین از پیش تصمیمهایی گرفته و تدارکات گستردهای برای جنگ با ایران در نظر گرفته بودند و اینطور نبود که ظرف مدت ۳ تا ۴ روز بعد از پذیرش قطعنامه از سوی عراق آماده نبرد نظامی با ایران شوند؛ تدارکاتشان برای رفتن تا تهران پیش بینی شده بود.
قاضی گفت: شما در این عملیات چند سال داشته و سِمتتان چه بود؟
رادمهر گفت: فرمانده گردان تکاور تیپ ۳۵ بودم و در گردنه قلاجه مستقر بودیم و شهروندان زیادی به خاطر جنگ در این گردنه و نواحی اطراف مستقر شده بودند و همین حضورشان باعث کم شدن سرعت نفوذ و حرکت منافقین از این گردنه به سمت اسلامآباد شده بود.
قاضی گفت: نیروهای منافقین آرایش نظامی نداشتند؟
رادمهر گفت: خیر به هیچ عنوان؛ فکر میکردند به سرعت به جلو میروند و هیچ مقاومتی در پیش رویشان نیست؛ آنها روی گردنه مرصاد، با ماشین و نفربر و به هر طریقی که میتوانستند مردمی را که در مسیر حضور داشتند، کنار میزدند تا بتوانند عبور کنند؛ تا شب تلاش میکردند که از گردنه بالا بروند که خوشبختانه نیروهای پشتیبانی ما رسیدند و جلوی پیشرویشان گرفته شد.
سرهنگ بازنشسته جانباز فرمانده گردان ۷۹۶ تکاور در عملیات مرصاد، گفت: در مسیر پیشروی گروهک منافقین به سمت سومار و ایلام، نیروهای ما در محاصره قرار گرفتند، زیرا دشمن توانسته بود ما را دور بزند؛ منافقین با سرعت و برای باز کردن مسیر، از هیچ جنایتی کوتاهی نکردند؛ از پرت کردن خودرو و اجساد انسانها گرفته تا تیراندازی به مردم؛ آنها به مردم بیدفاع شلیک میکردند.
وی گفت: نیروهای ما با مدیریت تیمسار علییاری و فرماندهی من، همراه با برادری از سپاه به نام حمیدنیا، توانستند یگانها را از گردنه تا محل اصلی مستقر کنند؛ توانستیم جریان پیشروی آنها را مهار کنیم و به عقبههای نیروهای دشمن دسترسی پیدا کنیم نیروی هوایی عراق با بمباران هوایی شدید از طریق تپهها و مناطق اطراف، نیروهای ما را مورد حمله قرار داد و تعداد زیادی از بسیجیان و سربازان ما زخمی شدند؛ با این حال، به دلیل حضور پایگاه و پدافند هوایی همدان، توانایی نیروهای دشمن برای پیشروی هوایی محدود شد و نتوانستند به اهداف خود برسند.
رادمهر در ادامه اظهار کرد: آنها به خاطر اینکه قصد پیشروی سریع داشتند، نمیتوانستند اسیران را با خود ببرند؛ لذا برای اینکه به نوعی از دست این اسرا که از نیروهای نظامی و مردم بودند، خلاص شوند همه آنها را به شهادت میرساندند؛ در روز پنجم عملیات پیشبینیهایی صورت گرفت و شهید صیاد و نیروهای هوایی به کمک آمدند؛ روز ششم نیز از سوی نیروی هوایی بمباران شدند.
وی افزود: شب پنجم عملیات، تیمسار حسن سعدی و تیمسار عبادت و دیگران بودند که دفترچهای را که آقای مهدیزاده (فرمانده گروهان من در عملیات در پادگان الله اکبر) گرفته بود، به فرمانده نیروی زمینی دادیم که در آن تمام مسیرها و برنامههایشان نوشته شده بود که وی هم دفترچه را به مرحوم رفسنجانی داده بودند که بعدها عنوان شد از این دفترچه اطلاعات زیادی استخراج شده بود.
قاضی گفت: دفترچه را خودتان دیدید؟ چه در آن نوشته شده بود؟
رادمهر گفت: بله دیدم؛ تمام طرحها و نقشههایشان در آن یاد شده بود؛ وقتی مهدیزاده این دفترچه را به من داد، فرمانده عملیاتی سرتیپ مرحوم علییاری در کنارم بود، وی بررسیهای کامل را انجام داده و دفترچه را به فرمانده نیروی زمینی دادیم.
قاضی گفت: شما دیدید در دفترچه چه مطالبی نوشته شده بود؟
رادمهر گفت: طرح حمله به صداوسیما و جماران و پادگانهای همدان و کرمانشاه توضیح داده شده بود؛ اینها فکر میکردند نیروهای مردمی با آنها هستند؛ مانند همین جنگ ۱۲ روزه که فکر میکردند اگر تعدادی از فرماندهان را به شهادت برسانند، مردم با آنها همکاری میکنند؛ فردای عملیات که صبح ساعت ۴ از دفتر فرمانده نیروی زمینی بیرون آمدم، آسمان پر از هواپیماهای عراقی بود که به بمباران نیروهای نظامی کشور در چهارزبر پرداختند.
وی گفت: در جریان پیشروی گروهک منافقین به سمت اسلامآباد، افراد این گروهک جنایتهای گستردهای علیه مردم بیدفاع انجام دادند؛ هم زنان و کودکان و هم مجروحین بیمارستان، هدف مستقیم خشونت و رگبار نیروهای منافقین قرار گرفتند؛ من پشت بیسیم بودم و آقای مهدیزاده به من گفت، بیمارستان اسلامآباد محل نگهداری مجروحین و زخمیها بود، مورد هجوم آنها قرار گرفت و تلاش شد که همه بیماران و همراهانشان کشته یا تخلیه شوند تا مسیر پیشروی دشمن باز شود؛ شهیدان و کشتهشدگان شامل نیروهای پادگان، مردم عادی، مجروحین و حتی همراهان بیمار بودند؛ گروهک منافقین به سرعت و بدون توقف از شهر عبور کردند، اما نیروهای ما توانستند پیشروی آنها را در گردنه و مسیرهای اصلی متوقف کنند.
رادمهر گفت: همچنین برخی از اعضای این گروهک، زنان ملبس به لباس نظامی که ظاهرشان را شبیه مردان میکرد، بودند که برای عملیات نظامی و حمله به مردم وارد عمل شدند؛ این اقدامها نشان میدهند که جنایتهای منافقین قابل انکار نیست؛ به کسانی که در زمین دشمن بازی کند و در کنار صدام جنایتکار قرار بگیرند، جز خائن نمیتوان گفت.
رادمهر گفت: ما در گردنه قلاجه بودیم و آنها در اسلام آباد بودند؛ صدای بیسیمهایشان را در این فاصله ۲۵ کیلومتری شنود میکردیم که یکی از فرماندهانشان به دیگر نیروها میگفت که به مریم بگویید که ما را به قتلگاه فرستادند؛ بعد از آن یکی از افسرهای اطلاعاتی به آنها گفت، فشار خیلی زیاد است، بیایید و به ما ملحق شوید.
وی گفت: آنها آمده و در این تنگه گیر کرده بودند و از زمین و هوا بمباران میشدند که تنها راه خود را فرار دیدند؛ خیلی از آنها در کوههای اطراف فوت شدند؛ یک ماه بعد از عملیات به این منطقه رفتیم و جنازه ۳ نفر را دیدیم که یک خانم و ۲ آقا بودند که در مسیر گیر کرده و مرده بودند؛ آنها اصلا در حدی نبودند که جلوی نیروهای نظامی ایران بایستند و شکستشان از پیش مشخص بود.
قاضی گفت: آشنایی منافقینی که در این نبرد حضور داشتند با وسایل نظامی و تکنیکهای جنگ چطور بود؟
رادمهر گفت: تلاش کرده بودند همه نیروهایشان در این عملیات حضور داشته باشد، حال چه آموزش دیده یا ندیده باشند؛ اکثریتشان آموزش دیده بودند؛ نیروی هوایی ارتش عراق نیز به پشتیبانی آنها نیروهای نظامی ایرانی را بمباران میکردند.
قاضی گفت: شما به چشم خود دیدید که مزارع و خانه غیرنظامیان توسط نیروهای عراقی بمباران شوند؟
رادمهر گفت: من آنجا بودم، شهر اسلامآباد را بمباران نکردند، ولی جایی را که نیروهای نظامی ما بودند، بمباران کردند.
سرتیپ دوم بازنشسته نبیالله تاجیک در جایگاه حاضر شد و سوگند یاد کرد که جز حقیقت چیزی نگوید و ادامه داد: سازمان مجاهدین خلق که بعدها به نام منافقین شناخته شدند، از ابتدای انقلاب در اندیشه رویارویی مسلحانه با نظام بود؛ دلیل این امر نیز نفوذ در ارگانها، جمعآوری سلاح و ایجاد شبکههای مخفی بود؛ نهایتا در خرداد ۱۳۶۰ اعلام جنگ مسلحانه کردند و با تشکیل خانههای تیمی، موج ترور شخصیتهای برجسته، ازجمله حادثه هفتم تیر و شهادت شهید بهشتی و یارانش را رقم زدند.
وی افزود: پس از ناکامی در داخل کشور و مقابله مردم و نهادهای امنیتی، ناچار از کشور خارج شدند و بدترین مسیر یعنی همکاری با رژیم بعثی عراق را انتخاب کردند؛ نقش آنها در جنگ تحمیلی بسیار روشن است؛ از سال ۱۳۶۵ تخلیه اطلاعاتی نیروهای ما را آغاز کردند؛ با تماسهای تلفنی با فرماندهان و حتی نیروهای ساده که بعضا توجیه نبودند، تلاش میکردند اطلاعات دقیق از یگانها، تعداد نیروها و وضعیت عملیاتی بهدست آورند و آن را مستقیم در اختیار صدام قرار دهند؛ نمونه روشن آن تماس با یکی از لشکرهای ما بود که خود را مسئول عقیدتی معرفی کرده و تعداد نیروهای حاضر را پرسیده بودند.
تاجیک گفت: اقدام دیگر آنان حضور در صحنه نبرد بود؛ ابتدا در کردستان و سپس در عملیاتهای مختلف ازجمله عملیات آفتاب، عملیات چلچراغ و نهایتا عملیات فروغ جاویدان پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ حضور یافتند؛ آنها تصور کردند پایان جنگ فرصتی برای ضربهزدن به نظام است و این عملیات را آغاز کردند؛ بنده در زمان شروع عملیات فروغ در حال انجام ماموریتی در رده عقبه قرارگاه غرب بودم؛ پس از پایان کار، هنگام بازگشت به کرمانشاه متوجه شلوغی و نگرانی مردم شدم؛ گروههایی چند نفره در شهر جمع شده بودند و وقتی از مردم پرسوجو کردیم، گفتند افرادی وارد شهر شدهاند و با سلاح سرد مردم را تعقیب میکنند؛ در واقع مقدمات ورود منافقین را فراهم میکردند.
وی ادامه داد: مسیر را ادامه دادیم و به سومار رسیدیم؛ ساعت حدود ۱۰ شب بود که یکی از نیروها خبر داد که شهر سقوط کرده است؛ این در حالی بود که من عصر همان روز از شهر عبور کرده بودم و نشانی از حضور نیروی مسلح یا سقوط شهر ندیده بودم و شهر کاملا در اختیار خودمان بود؛ وقتی پرسیدم چه ساعتی اعلام کردند شهر سقوط کرده است، متوجه شدم فاصله میان عبور ما از شهر تا گزارش سقوط بسیار کم بوده است و این نشان میداد منافقین با سرعت و همزمان با ساماندهی اغتشاشات داخلی وارد عمل شدهاند.
سرتیپ دوم بازنشسته تاجیک گفت: ۲ تا ۳ روز شهر اسلامآباد در اختیار منافقین بود که در روز سوم عملیات اصلی انجام و اسلامآباد آزاد شد و منافقین با کشتار و اسیر زیاد شکست خوردند.
قاضی گفت: این تاکتیک بود که اسلامآباد در اختیار منافقین قرار بگیرد یا اینکه منافقین جدی گرفته نشده بودند؟
تاجیک گفت: جدی گرفته نشده بودند؛ در آن زمان به حدی درگیر مبارزه با عراق بودیم که فکر نمیکردیم چنین حادثهای اتفاق بیفتد؛ به نظرم میرسد سران این سازمان به نوعی میخواستند از دست نیروهای خود خلاص شوند؛ ماشینهایشان در جنگ همگی چرخدار لاستیکی بود؛ به این ترتیب خیلی آسیبپذیر شده بودند.
وی افزود: روز سوم عملیات به خاطر پشتیبانی هوایی ارتش عراق، تعداد زیادی از نیروهای نظامی ما که در ارتفاعات تنگه قرار داشتند، شهید شدند.
قاضی گفت: علت استفاده آنها از تانکهای چرخدار چه بود؟ تصور داشتند چند روز دیگر در تهران هستند و یا به جهت اینکه کنترلشان راحت بود از این تانکها استفاده میکردند؟
تاجیک گفت: کسانی که متولی این موضوع بودند شاید دانش نظامی نداشتند. تحلیل بنده در آن زمان این بود که میخواهند از دست این نیروها خلاص شوند؛ لذا آنها را به مهلکهای فرستادند که خیلی زود از دستشان راحت شوند؛ بالاخره ایران کشوری بود که نیروی نظامی و تجهیزات جنگی داشت و آنها به مقابله با ما آمده بودند؛ مردم هم با شور و علاقه خاصی پای دفاع از کیان کشور ایستاده بودند.
تاجیک ادامه داد: سازمان مجاهدین خلق را میتوان جزء نزدیکترین گروهها به داعش دانست؛ به یاد دارم در عملیاتهای مرصاد، چلچراغ و آفتاب ۳ تیم داشتند که اولی برای کشتار، دومی برای تخلیه اسناد و مدارک و تجهیزات و سومی نیز به آتشسوزی مشغول میشد و هرچه را به دستشان میرسید، آتش میزدند.
وی افزود: آنها در اروپا توانستند در جمعآوری کمکهای مالی اقدامهای زیادی داشته باشند؛ بهصورت گدایی افراد خود را در شهرهای مختلف سر چهارراههای شهرهای مختلف فرانسه و انگلیس میگذاشتند تا پول جمعآوری کنند و این پولها را در کارهای مختلف سرمایهگذاری میکردند.
تاجیک ادامه داد: کاش دادگاه ۱۰-۲۰ سال قبل برگزار میشد؛ برخی شهود شهید شدند یا دیگر در دسترس نیستند.
قاضی گفت: از حمله منافقین به بیمارستان اسلامآباد و کادر درمانی آن چیزی دیده و یا شنیدید؟
تاجیک گفت: من از برخی دوستان شنیدم؛ از آنجایی که کارهای جمعآوری اطلاعات را انجام میدادیم، وارد عملیات نمیشدیم، اما از چندین نفر درباره حمله منافقین به بیمارستان اسلامآباد برای تصرف آن شنیدهام؛ اگر مریضها در برابر بیرون کردن آنها مقاومت میکردند، منافقین آنها را به شهادت میرساندند.
حجتالاسلام والمسلمین مداح گفت: در نشستی که قبل از عملیات فروغ جاویدان توسط رجوی برگزار میشود، او در جمع اعضای گروه بیان میکند که ما در این عملیات میخواهیم تمام سازمان و ارتش آزادیبخش را به میدان جنگ ببریم؛ این خودش ریسک بالایی دارد، زیرا جنگ ۲ وجه دارد یا شکست و یا پیروزی؛ در صورتی که شکست باشد، موجودیت سازمان به خطر میافتد.
وی اضافه کرد: ایشان در ادامه تقسیم کار میکند، مثلا به ثریا شهری که اسم مستعار طاهره دارد، میگوید: طاهره چه کارهایی انجام دادید، اوضاع روبهراه است و دیگر فشنگ کم نمیآوریم؟ کنسرو آب و میوه داریم؟ این فرد در جواب به رجوی میگوید: مهمات کافی است و حتی بیشتر از آنچه را نیاز داشتیم، برداشتیم؛ هزار تفنگ اضافی و تانکها و خودروها نیز اکثرا رسیدهاند.
حجتالاسلام والمسلمین مداح گفت: به محمود عضدانلو که مسئول ترابری وقت سازمان بود، میگوید: وضعیت به لحاظ امکانات چطور است؟ کم و کسری در خودرو و تجهیزات داریم؟ او میگوید: همه تجهیزات تا فردا ظهر میرسد؛ همینطور از دیگر افراد نیز سوال میپرسد و ستادهای متعددی را مشخص میکند؛ ستادهای سیاسی و تبلیغات و دفتر فرماندهی و تدارکات که مسئول تدارکات ثریا شهری بوده است و ستاد سیاسی به فرماندهی محمد سیدالمحدثین بوده است.
وکیل شکات ادامه داد: بهطور مثال باید بگویم کسی که قرار بوده تهران را فتح کند و بعد از آن طبق توهمی که سردسته این گروه داشت، خانه سابق مسعود رجوی را آزاد کرده و محل اقامت وی شود، مهدی ابریشمچی متهم ردیف ۴ پرونده بوده و صادق سادات دربندی مسئول قرارگاه اسرا بوده است؛ مسئول هوانیروز و ارتباط آن با هوانیروز عراق با حسن نظامالملکی بوده و مسئول ترابری و تجهیزات زرهی که باید اینها را از رژیم بعث عراق تحویل میگرفت و در اختیار نیروها قرار میداد و بعد نیز در حین مسیر اگر نیاز داشتند، آنها را تعمیر میکرد.
وی گفت: دفتر ستاد نظامی به مسئولیت سهیلا صادق متهم ردیف ۸۵ پرونده است و مهدی براعی، متهم ردیف ۷ مسئول تسخیر شهر اسلامآباد بوده است، فرمانده محوری بوده که جنایتها را در اسلامآباد صورت داده است؛ محمود عطایی، متهم ردیف ۲۶ مسئول محور ۵ بوده که معاون مهدی ابریشمچی بوده و قرار بود بعد از قزوین به ترتیب کرج و بعد نیز تهران را فتح کنند؛ اظهاراتم را مستند میکنم به مواد ۲۷۹ و ۲۸۶ و ۲۸۷ با توجه به اینکه ارکان مادی و معنوی بزه بغی، محاربه و افساد فیالارض نسبت به تک تک سردستگان و کادر مرکزی سازمان که جزء متهمین پرونده هستند، منتسب است و صدق میکند از جانب موکلین خودم انتساب ۳ بزه را به همه این اعضا از جانب دادگاه تقاضا دارم و نهایتا اشد مجازات نسبت به اینها اجرا شود.
ایرج صالحی، از اعضای جداشده منافقین در ادامه در جایگاه حاضر شد و سوگند یاد کرد که جز حقیقت چیزی نگوید؛ وی پس از ادای سوگند ادامه داد: بعد از انقلاب جذب سازمان مجاهدین خلق شدم و در سال ۱۳۶۴ از کشور خارج و به عراق رفتم؛ در عراق در بخشهای مختلف این تشکیلات بودم و پس از آن که واقعیتهای آن را فهمیدم؛ شرایط طوری بود که امکان خروج نبود تا اینکه در سال ۱۳۸۳، بعد از سقوط صدام، همراه با چند صد نفر دیگر توانستیم از این تشکیلات جدا شویم؛ از سال ۱۳۸۴ هم به کشور بازگشتم.
وی ادامه داد: در عملیات فروغ جاویدان، در قسمت پشتیبانی یکی از گردانهای تیپ احمد شکرانی با نام مستعار فرشید حاضر بودیم؛ بعد از اینکه ایران اعلام کرد قطعنامه را قبول کرده است، سیستم رجوی از هم پاشید؛ به نظر من ایران با این حرکت هم از لحاظ استراتژی و هم از لحاظ سیاسی برتری پیدا کرد؛ رجوی مدعی بود ایران جنگطلب است و ما خواهان صلح، در حالی که ایران دنبال آتشبس بود؛ رجوی با صدام همکاری میکرد تا جنگ ادامه پیدا کند، زیرا ارتش آزادیبخش تحت نظر او بدون جنگ از بین میرفت.
صالحی گفت: رجوی قصد داشت عملیاتی انجام دهد که بدون توجه به کشته شدن اعضا، مانع برقراری صلح شود؛ او گفته بود پیش صدام رفته و پیشنهاد رسمی داده است؛ سازمان ملل و عراق تعطیل بودند و حدود یک هفته فرصت داشتند؛ در این مدت، سلاح و مهمات از عراق وارد قرارگاه اشرف میشد، ماشینها و تجهیزات آماده میشد و نیروها آموزش میدیدند؛ بسیاری از افراد حتی تجربه نظامی نداشتند و برخی دچار آسیب شده بودند، مانند سوختگی دستها هنگام شلیک.
وی ادامه داد: رجوی چند روز قبل از عملیات، جلسهای برگزار و اعلام کرد قصد دارد به ایران حمله کند و تهران را بگیرد؛ سازماندهی عملیات به اینگونه بود، محور اول: مسئول کرند و اسلامآباد با فرماندهی مهدی براعی، ابراهیم ذاکری، محور دوم و مسئول کرمانشاه بود، محور سوم همدان بود که مهدی افتخاری مسئول آن بود و محور چهارم مسجد قزوین که محمود مهدوی مسئول آن بود.
صالحی در ادامه گفت: در یک نشست، گزارش دادند که تمام هماهنگیها با عراقیها و نیروی هوایی انجام شده و پشتیبانی کامل فراهم است؛ یک خانم شرکتکننده تاکید کرد که وضعیت واقعی ایران با تصورات سازمان متفاوت است و مردم مخالف جمهوری اسلامی نیستند.
وی ادامه داد: در نشست مسیر قصر شیرین، اسلامآباد و کرمانشاه اعلام شد و روز عملیات همه در پایگاه پشتیبانی مستقر شدند؛ عملیات روز سوم مرداد با فرمان پیشروی و آتش مریم رجوی شروع شد؛ محورهای اول تا پنجم به ترتیب حرکت کردند؛ سرعت حرکت در ابتدا بسیار زیاد بود و قرار بود توقف نکنند تا شب به سرپل برسند؛ هنگام حرکت از اسلامآباد، آتش شدیدی بر مزارع زده شد؛ ستون منافقین را ۲ عامل مقاومت در تنگه چهار زبر و خروج مردم اسلامآباد از وحشت حمله و مسدود شدن جاده متوقف کرد؛ این عوامل باعث توقف ستون در آن شب شد و امکان پیشروی از بین رفت؛ فردای آن روز، نزدیک گردنه حسنآباد آماده حرکت شدند، اما اوضاع به هم ریخته بود و فرماندهی ضعیف شده بود؛ بعد از چند ساعت گفتند پیاده شوید، سپس برخی دوباره سوار ماشینها شدند و حرکت ادامه یافت؛ در مسیر، نیروهای ایران آشکارا حمله کردند و سرعت ستون کاهش یافت؛ بسیاری از خودروها هدف قرار گرفتند و خمپاره به محل استقرار خورد.
صالحی گفت: روز اول، برخی کشتهها به عراق منتقل شدند، اما از روز دوم دیگر حتی کشتههای خودشان را هم رها کردند، زیرا امکانات کافی نداشتند؛ روز دوم و سوم، با وجود ضربه شدید به ستون و آمار تلفات بالا، دستور عقبنشینی تا ۳ روز صادر نشد؛ در روز سوم، عقبنشینی انجام شد، اما نیروهای سازمان ضربه سنگینی خورده بودند، بسیاری کشته و مجروح شدند و تجهیزات نیز آسیب دید.
وی ادامه داد: تعداد بسیار زیادی از نفرات سازمان و بسیاری از فرماندهان تیپ کشته شدند، وقتی ما به اشرف برگشتیم، دیدیم که تعداد مجروحان آنقدر زیاد بود که یکی از آسایشگاهها، با ابعاد حدود ۳۰ در ۱۰ متر، به آنها اختصاص داده شده بود؛ ضربه عملیات بسیار سنگین بود و بسیاری از کسانی که از خارج آمده بودند، هنوز برای ما ناشناس بودند؛ به همین دلیل اسامیشان اعلام نشد؛ خود سازمان اعلام کرد که حدود هزار و ۲۰۰ تا هزار و ۳۰۰ نفر کشته شدهاند، اما به نظر من تعداد واقعی بیشتر بوده و بیش از ۹۰ درصد شرکتکنندگان کشته یا مجروح شده بودند؛ در نشست جمعبندی چند هفته بعد، مشخص شد که آسیبپذیری ستونها بسیار بالا بود؛ مسیرها به شکل مناسب طراحی نشده بود و هیچ مسیر جایگزین برای عقبنشینی وجود نداشت.
صالحی در پاسخ به این سوال قاضی که آیا با مردم عادی و غیرنظامیان هم برخورد داشتید یا خیر، گفت: با ستونی از مردم مواجه شدیم با توجه به اینکه مسلح بودیم واکنشی نمیتوانستند داشته باشند؛ رجوی بعدا در یکی از نشستها گفت: آنجا باید با تانک از روی خودروها رد میشدید تا آنها حساب کار دستشان بیاید؛ او مسئولیت شکست را به عهده اعضا گذاشتند و به آنها گفته شد که اگر زن و شوهر بودند، طلاق بگیرند؛ آنجا بحث انقلاب طلاق و ایدئولوژیک آغاز شد، مرحله بعد کودکان نیز از والدین جدا شدند؛ این سیاست برای بهرهبرداری از کودکان ادامه یافت و بسیاری از آنها سالها به خانوادههای خود بازگردانده نشدند، مگر چند نفر که فریب داده شدند و بهعنوان کودکسرباز دوباره مورد استفاده قرار گرفتند.
ایرج صالحی یکی از اعضای جداشده منافقین، گفت: تمام طراحی عملیات مرصاد توسط مسعود رجوی انجام شد؛ فرمان آتش و پیشروی آن از سوی مریم رجوی داده شده بود؛ تمام هدفش این بود که آتشبس و صلحی صورت نگیرد، چراکه خودش زاییده جنگ این بود و شعارش هم این بود که جمهوری اسلامی جنگطلب است؛ با این حرفها و اقدامهای به موجود مرده درحال از بین رفتن تبدیل شدند که بعدها از عراق نیز به آلبانی بیرون رانده شدند.
حمیدرضا محمدی، وکیل برخی متهمین در جایگاه قرار گرفت و گفت: ایشان گفتند جلسهای با حضور مسعود رجوی و فرماندهان بوده که او دستوراتی را به آنها داده است؛ میخواهم بپرسم ایشان خود در این جلسه بودند؟
ایرج صالحی: بله در جلسه حاضر بودم؛ این جلسه توجیه عمومی بود؛ حتی افراد بیمار و مریض را نیز با تخت به جلسه آورده بودند.
محمدی گفت: ایشان با سمت پشتیبانی دقیقا چه اقدامهایی میکرده است؟
ایرج صالحی گفت: ماشینهای حامل مهمات و غذاهای جیرهبندی را میرساندیم؛ تسلیحات مهمات و غذا برای نیروها میفرستادیم.
قاضی در ادامه در مورد عدالت شهود گفت: با توجه به اینکه امروزه در بسیاری از نظامهای قضایی، اساسا سیستم حفاظت از شهود تعریف شده است و برای اعضای جداشده یا اعضای حاضر و همکاری با سیستمهای پلیسی و قضایی و امنیتی درباره افشای اطلاعات و اسرار مرتبط با گروههای مجرمانه یا تحت تعقیب یا متهمین تحت تعقیب انجام میدهند، در نظامهای قضایی این شهادت یک شهادت کاملا پذیرفته شده است؛ آنچه درباره نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر فقه اسلام و فقه امامیه استوار شده و عدالت شرط آن است، نکتهای که باید به آن تاکید شود این است: این اعضای جداشده آیا عدالتشان پذیرفته است یا نه و آیا ارتکاب جرایم قضایی و بعد توبه آنها مخل عدالت است یا نه؟
وی ادامه داد: علامه حلی و شیخ انصاری و فقهای بسیاری بیان میکنند که توبه باعث بازگشت عدالت میشود؛ یعنی شهادت صحیح نیست، مگر از شخص عادل و عدالت با بازگشت از فسق با توبه باز میگردد؛ منابع اهل تسنن نیز همین را گفتهاند؛ در روایت هم داریم کسی که توبه کند، مانند کسی است که گناه نکرده است و عدالت او باز میگردد؛ بله، شبیه کسی که گناه نکرده است؛ پس نکتهای که وجود دارد این است که عدالت پس از توبه باز میگردد؛ هم منابع شیعه و هم منابع اهل تسنن و هم خود قرآن، آیات متعدد داریم آیه ۳۰ سوره هود میگوید توبه موجب تبدیل گناهان به حسنات میشود و زمینه بازگشت عدالت را فراهم میکند؛ ارزش شهادت واقعی پس از توبه موجب اعتبار کامل شهادت است.
قاضی گفت: در اهل تسنن نیز شهادت شخص تائب از گناهی که موجب فسق شده، با توجه به احراز توبه توسط قاضی یا مرجع ذیصلاح پذیرفته است؛ اینهایی که امروز در دادگاه شهادت میدهند، احراز توبهشان توسط مقام قضایی انجام میشود؛ پس باید از آن گناه، از آن جرم یا فسق توبه شود؛ توبه هم به این معناست که ظاهرش به نحوی باشد که بازگشت به آن عمل از او رخ ندهد؛ این معنای متعلق عدالت در رفتار خارجی شخص است؛ در ذهن برخی این بوده است که، چون در مجازات حدی توبه با تشریفاتی موجب سقوط حد است، در شهادت هم باید پرونده تشکیل شود، کیفرخواست صادر شود، حکم صادر شود و احراز عدالت شود؛ در حالی که برای شهادت چنین تشریفاتی لازم نیست.
قاضی گفت: قاضی در پذیرش توبه اختیارات زیادی دارد؛ آیه ۳۳ و ۳۴ سوره مائده به احراز توبه و پذیرش آن اشاره دارد و به صراحت در مورد آن بحث شده است؛ در سوره نسا نیز به این موضوع اشاره شده است.
وی گفت: دادگاه در پذیرش صحبتهای شاهدان دادگاه به مدت جدایی آنها از سازمان هم توجه کرده است؛ در نظام قضایی کشورهای دیگر نیز این موضوع وجود دارد که بررسی شده است؛ در نظام قضایی انگلیس بهصراحت در مورد شهادت فردی که سابقا عضو گروههای مافیایی بوده و حاضر به همکاری شده، صحبت شده است و در نظامهای قضایی اظهارات اعضای جداشده بسیار مهم است و از آنها حمایت میکنند؛ در آمریکا حفاظت از شهود را برای استماع شهادت آنها در نظر میگیرند.
قاضی دهقانی در ادامه از وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد.
حجتالاسلام والمسلمین مداح در جایگاه قرار گرفت و گفت: شهود در جایگاه قرار میگیرند تا نسبت به مشاهدات عینی خود مطالبی را بیان کند.
در ادامه محمدی، وکیل متهمان گفت: وکیل شکات در این جلسه و جلسه قبل به بنده تذکر داده که چرا از شهود سوال میپرسم.
قاضی بیان کرد: اگر شهادت یک شاهد با شاهد دیگر تناقض داشته باشد به معنای کذب بودن شهادت نیست؛ هر شاهد مشاهداتی را که داشته است، بیان میکند.
حجتالاسلام والمسلمین مداح در ادامه گفت: طبق گفته شاهدان مسعود رجوی بهعنوان سردسته منافقین خودش دستور حمله را به نیروها میدهد، خودش مسلح بوده و در عملیات شخصا شرکت کرده است؛ نسبت به جرم بغی و افساد فیالارض میتوانیم بگویم مسعود رجوی مباشرت داشته است؛ مسعود رجوی کارها را به افراد مختلف سپرده است که همه از متهمان هستند و مشمول همه افراد میشود.
وکیل شکات ادامه داد: حدود ۱۵۰ تیپ در عملیات تعریف میکند؛ هر تیپ حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر هستند؛ منافقین حدود ۴ تا ۵ هزار نفر را از کشورهای مختلف جمع میکنند و اقدام تروریستی انجام میدهند؛ مسعود رجوی در جلسهای گفته است اگر صلح اتفاق بیفتد و ما عملیات انجام ندهیم، کار سازمان تمام میشود.
در ادامه تنهایی، وکیل تسخیری متهمان گفت: وکیل شکات در جلسه گفت که تقسیم کار از سوی متهم ردیف دوم پرونده انجام شده است؛ مستندات این صحبتها کجاست؟
وکیل شکات پاسخ داد: این موضوع را از کتابی که بهعنوان سند به دادگاه ارائه شده است، مطرح کردم.
در ادامه خانواده ۶ نفر از شکات از استان کرمانشاه بهصورت ویدیوکنفرانس شکایت خود را مطرح کردند.
پروین سلیحی، کارشناس مسائل زنان و خانواده و همسر شهید لبافینژاد گفت: سازمان مجاهدین با سابقه طولانی در مبارزه سیاسی همواره به ارتکاب جدی جرایم در زمینه نقض سیستماتیک حقوق بشر بهویژه حقوق زنان روبهرو بوده است.
وی افزود: متاسفانه امروزه سازمانهای بینالمللی نیز امروزه بیاهمیتی و بیثمر بودن خود را به اشکال مختلف نشان دادند.
سلیحی گفت: یکی از بحثبرانگیزترین رفتارهای این فرقه رفتار آنان با اعضای زن خود است که با گزارشهای فراوان بیدارشدگان و نهادهای حقوق بشری همراه بوده است؛ این گزارشها حاکی از یک سیستم تمامیتخواه و فرقهگونه است که در آن تمام آزادیهای فردی قربانی ایدئولوژی سازمان میشود.
کارشناس مسائل زنان و خانواده گفت: نقص عضو عمدی و نابودی حق باروری زنان، بر پایه مجموعهای از شهادتهای مستقیم که از سوی شماری از بازماندگان ارائه شده است، یکی از جدیترین و نقضآمیزترین اشکال کنترل بر تمامیت جسمانی و حیات شخصی زنان در این تشکیلات بوده است؛ تحمیلسازیها بر اساس شهادتهای اعضای سابق و گزارشهای حقوق بشری، نشان میدهد که رحم برخی از زنان عضو بدون رضایت یا اطلاع آنها خارج شده است؛ اقدامی که در چارچوب ساختار تشکیلاتی منافقین صورت گرفته و نمونه آشکار از سلب اختیارات کامل، نقض کرامت انسانی و بهرهبرداری سیستماتیک از زنان است.
وی ادامه داد: سازمان منافقین با بهرهگیری از شیوههای پیچیده، یک سیستم کنترل ایدئولوژیک ایجاد کرده که هدف آن شکلدهی به وابستگی ایدئولوژیک عمیق و کنترلشده در میان اعضاست؛ این روشها مطابق با اظهارات ثبتشده و در قالب سازوکاری سازمانیافته اعمال میشده است؛ براساس گزارشها و شهادتهای ارائهشده توسط افراد جداشده، زنان حاضر در اردوگاههای متعلق به تشکیلات، ازجمله اردوگاههای اشرف و لیبرتی، ملزم به انجام کارهای طاقتفرسا و شدیدا سختگیرانه بودهاند، بدون آن که هیچ دستمزدی یا جبران خسارتی دریافت کنند؛ شرایط ثبتشده نشان میدهد که زنان از حداقل امکانات رفاهی و بهداشتی محروم و محیط زندگی آنان فاقد استانداردهای اولیه بهداشتی و ایمنی بوده است.
سلیحی گفت: افرادی که قصد ترک سازمان را داشتند یا از قوانین داخلی تخطی میکردند، با مجازاتهای شدید و سیستماتیک مواجه میشدند؛ این مجازاتها شامل بازداشت در زندانهای درونسازمانی، اعمال شکنجه و تحمیل فشارهای روانی مداوم بوده است؛ زنان در این سازمان تحت سیستم کنترل و نظارت همهجانبهای زندگی میکردند؛ سیستمی که تقریبا تمامی جنبههای زندگی شخصی و اجتماعی آنها را تحت سلطه خود قرار میداد؛ این کنترلها شامل کنترل ارتباطات، نظارت دائمی توسط ماموران امنیت داخلی، محرومیت از حق مالکیت شخصی، محدودیت شدید در آزادی رفتوآمد و … بود.
وی گفت: این اقدامها فراتر از محدودسازی آزادیهای فردی بوده و از مکانیزمهای فیزیکی و روانی مستقیم برای شکستن هویت و اراده زنان استفاده میکردند؛ اقدامها شامل کار اجباری، بیکاری، اعمال تبعیض با هدف تحقیر، تخریب عزت نفس و قطع هرگونه امید زنان به زندگی عادی خارج از سازمان طراحی شده بود؛ چنین رفتارهایی نه تنها نقض آشکار حقوق بشر و کرامت انسانی است، بلکه سلب اختیار و کنترل کامل بر زنان در یک ساختار فرقهای محسوب میشود؛ تمرینات طاقتفرسا و اجبار سازمانیافته نمونهای از بیگاری و نقض حقوق زنان بوده است.
سلیحی ادامه داد: زنان عضو براساس شهادتها مجبور به پوشیدن یونیفرم صرفا در ۲ رنگ مشخص بودند و استفاده از هرگونه لوازم آرایشی، کرم ضدآفتاب و… ممنوع بود، در حالی که مریم رجوی و حلقه نزدیکانش با پوششهای گرانقیمت و آرایشهای آنچنانی ظاهر میشدند؛ این سیاستها و اقدامات بهوضوح با حقوق بینالمللی در تضادند، ازجمله با مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان؛ اگرچه ما این کنوانسیون را به دلیل برخی مواد مغایر با احکام اسلامی و مبانی فرهنگی خود نمیپذیریم، اما رفتارهای این سازمان تماما مغایر با همین معیارهای بینالمللی نیز است.
طاهری، نماینده انجمن بینالمللی حمایت از خانوادههای قربانیان تروریسم در ادامه گفت: بعد از دفاع مقدس، یعنی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۴، هنوز اینها در مقابل ملت ایران قرار دارند و کماکان به جاسوسی و ترور علیه منافع و استقلال کشور مشغولند؛ همکاری آشکار و پنهان آنها با آمریکا و اسرائیل گرفته تا عربستان برای براندازی نظام مشهود است؛ آنها نقش مهمی در تحریمها علیه ملت ایران داشتند، بهویژه تحریمهای دارویی که آمار آنان در وزارت بهداشت موجود است؛ همچنین نقش آنها در رایزنی با مسئولان کشورها جهت حمله به ایران و نیز نقش آنها در اغتشاشات داخلی، تفرقه قومی و مذهبی در خارج از کشور، حمله به سفارتخانهها و شرکتهای هواپیمایی و نمایندگیهای هواپیمایی در کشورهای مختلف قابل توجه است.
طاهری افزود: امیدوارم این دادگاه مقدمهای برای درخواست شکایت در دادگاههای بینالمللی باشد؛ از آنجایی که سازمان مردمنهاد «انجمن بینالمللی حمایت از خانوادههای قربانیان تروریست» وظیفه خود میداند که نهتنها در دفاع از شهروندان و امنیت شهروندان و ملت بزرگ ایران فعال باشد، بلکه با جهاد تبیین برای روشنگری ملتهای جهان هم تلاش کند، چنانچه در جریانهای اخیر غزه ملتهای جهان نشان دادند که هنوز قدرتهای پاک و بیدار در جهان هستند که از مظلومان جهان برابر ظالمان ایستادگی کنند.
وی خطاب به ملتهای جهان گفت: آیا شما میدانید مسئولان کشور شما، بهویژه انگلیس، آلمان و فرانسه، با پولهایی که شما برای مالیات میپردازید جهت حمایت از تروریستهای جنایتکار در کشور خودتان استفاده میکنند؟ در کجای دنیا جاسوس و خائن به کشور، در زمان جنگ، مدال افتخار و قهرمانی میدهند؟ آیا اگر نظام جمهوری اسلامی به جاسوس کشور شما که علیه شما و منافع کشور شما اقدام کرده بود مدال افتخار میداد، شما سکوت میکردید؟ من از طرف ملت حکیم و صبور ایران از شما درخواست میکنم از مسئولان خود مطالبه فرمایید که به چه دلیل این جنایتکاران و قاتلین زنان و کودکان را به کشور شما راه دادند؟ آیا حضور آنها موجب ناامنی در کشور خود شما نمیشود؟ تقاضای اشد مجازات این افراد تروریست و حمایتهای کشورهای حامی آنها را از دادگاه دارم.
نماینده انجمن بینالمللی حمایت از خانوادههای قربانی تروریسم گفت: در راستای اجرای مفاد مندرج در ماده ۶۶ آیین دادرسی کیفری در زمینه حمایت از حقوق شهروندی، زنان و کودکان قربانی اقدامهای تروریستی علیه گروهک تروریستی مجاهدین خلق، منافقین اعلام جرم میکنم.
وی افزود: گروهک تروریستی منافقین از تابستان ۱۳۶۰ با اعلام علنی ورود به اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی داشته و با انجام اقدامهای تروریستی علیه شهروندان عادی، زنان و کودکان و بمبگذاری در مکانهای عمومی ایستگاههای اتوبوس و قطار و ربودن هواپیما آدمربایی و اسیدپاشی باعث رعب و وحشت در بین هموطنان شدند.
طاهری اظهار کرد: جنایتهای گروهک تروریستی منافقین به چند دسته قابل تقسیم است؛ یکی از این جنایتهای ضد بشری هستند؛ بعد از انقلاب ترور کودکان و زنان و افراد عادی و مسئولان کشوری را شامل شده و همه این اتفاقها موجب رعب و وحشت شهروندان شده است.
قاضی در ادامه گفت: با توجه به شکایات و اعلام جرم برخی خانوادههای شاکی و ۲ سازمان مردمنهاد، دادگاه اعلام میکند که طبق مکاتبات با دادستان کل کشور و دفتر حقوق بینالملل قوه قضاییه، این سازمانها براساس قوانین کشورهای آلبانی، فرانسه و انگلستان و با استناد به معاهدات داخلی و بینالمللی، پیگیری خواهند کرد که چرا پس از تشکیل دادگاه رسیدگی به اتهامهای تروریستی، این کشورها مکلف به استرداد متهمان یا لغو پناهندگی آنها بوده است، اما به آن عمل نکردهاند.
وی گفت: نکته مهم از نظر دادگاه این است که زنان پس از کودکان آسیبپذیرترین گروه در مواقع بروز خشونتها و اقدامهای تروریستی هستند؛ اتهامهای این پرونده، بهویژه علیه زنان و کودکان، از جدیترین موارد تهدید امنیتی در کشور ما محسوب میشود؛ بهعنوان رئیس دادگاه خطاب به دولت آلبانی، با توجه به لوایح رسیده از سازمانهای مردمنهاد و شکات، اعلام میکند که نحوه تعیین وضعیت پناهندگی متهمین در این کشور حتی از سوی حقوقدانان آلبانی مورد اعتراض قرار گرفته است؛ در آثار حقوقی این کشور، ازجمله کتاب تعیین وضعیت پناهجویی و اعطای پناهندگی (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱)، اعطای پناهندگی به متهمان خلاف قوانین داخلی آلبانی دانسته شده است؛ پس از نامزدی آلبانی برای ورود به اتحادیه اروپا (ژوئن ۲۰۱۴)، قوانین پناهندگی این کشور اصلاح و قوانین ۲۰۱۴ جایگزین قوانین ۱۹۹۸ شدهاند.
قاضی افزود: مطابق مواد ۴ و ۵ قانون پناهندگی آلبانی و به استناد ماده ۵ قانون اساسی این کشور که اعلام میکند قوانین بینالمللی را رعایت و اجرای قوانین بینالمللی را الزامی میداند و آلبانی باید متهمان را طبق معاهدات اروپایی و پس از تشکیل دادگاه، به کشور رسیدگیکننده مسترد کند؛ همچنین طبق ماده ۲۳۰ و ۲۳۱ قانون کیفری آلبانی، هرگونه تسهیل برای متهمان تروریستی ممنوع است؛ طبق توافق سال ۲۰۱۳ میان هیلاری کلینتون و نخستوزیر وقت آلبانی، ۲۰۰ نفر از اعضای گروه از کمپ لیبرتی به آلبانی منتقل شدند، اما انتقادهای حقوقدانان آلبانی نسبت به توافقنامه ثبات و همکاری با اتحادیه اروپا (ژوئن ۲۰۱۶) تاکید میکند که این کشور باید از اعطای پناهندگی به افراد متهم به بمبگذاری، هواپیماربایی و شکنجه خودداری کند؛ براساس اعلام جرم سازمانهای مردمنهاد و ماده ۶۶ قانون آیین دادرسی کیفری جمهوری اسلامی ایران، دادگاه پیگیری استرداد متهمان را برای رسیدگی حضوری، عادلانه با حضور وکلا به صورت علنی ادامه خواهد داد.
وی در نهایت گفت: توصیه رئیس دادگاه به مسئولان آلبانی این است که طبق مصوبات اتحادیه اروپا، هیچ کشور عضو حق ندارد به متهمان اقدامهای تروریستی پناهندگی اعطا کند و پس از تشکیل دادگاه، ملزم است آنها را مسترد کند.
در ادامه فریده احمدیان، عضو کانون تکریم حقوق زن و خانواده در جایگاه قرار گرفت و گفت: به منظور حقوق شهروندی زنان و کودکان قربانی اقدامهای تروریستی گروهک منافقین درخواست اعلام جرم علیه این گروهک را دارم؛ نوع و شیوه اقدامهای تروریستی گروهک منافقین، سوزاندن و یا خفه کردن کودکان و ربایش آنها اگر وحشیانهتر از اقدامهای گروه داعش نباشد، کمتر نیست؛ این گروهک زنان و کودکان زیادی را بیسرپرست کرده و امنیت اجتماعی آنها را به خطر انداخته است.
احمدیان بیان کرد: کانون تکریم حقوق زن و خانواده بهعنوان یک سازمان مردمنهاد، خواستار اشد مجازات برای متهمان پرونده است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحسن قائمی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی در جایگاه قرار گرفت و گفت: خانواده یک بنیاد اساسی است و اولین حقی که توسط گروهک منافقین نقض شده، جدا کردن کودکان از مادران است؛ در اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب سال ۱۹۴۸ ماده ۱۶ بند ۳ خانواده یک واحد بنیادی جامعه معرفی میشود که باید از آن حمایت کرد؛ هیچ نهاد و قدرتی حق ندارند پیوند مادر و کودک را قطع کند.
وی افزود: همچنین در اعلامیه حقوق کودک مصوب سال ۱۹۵۹ گفته شده است که کودک برای رشد نیاز به عشق و محبت دارد و باید در کنار والدین خود زندگی کند.
پرویز حیدرزاده یکی از اعضای جدا شده سازمان مجاهدین خلق در جایگاه حاضر شد.
وی افزود: سرباز بودم که منافقین به ما حمله کردند و، چون فارسی صحبت میکردند غافلگیر شدیم و نمیدانستیم دشمن به ما حمله کرده یا نیروهای خودی هستند. یک نارنجک پرتاب کردند که یکی دیگر از سربازان به نام احمدی مجروح شد و منافقین من را اسیر کردند و دوستم را که مجروح شده بود، تیر خلاص زدند. ما را فریب دادند که عضو آنها شویم.
وی گفت: در عملیات مرصاد تا اسلام آباد آمدیم. در اسلام آباد یک ماشین در حال تردد بود که آن را متوقف کردیم و اعضای گروهک از او کارت شناسایی خواستند و، چون کارت پایان خدمت ارائه کرد که سرباز ارتش بود این فرد را با خودشان بردند و سرنوشت این فرد مشخص نشد.
حیدرزاده گفت: مسعود رجوی علت شکست را گردن نیروها انداخت. خیلی از افرادی که در عملیات مرصاد حضور داشتند، حتی لباس نظامی نداشتند.
وی افزود: زمانی که عضو سازمان بودم هیچ چیزی جز دروغ نشنیدم و همین موضوع باعث شد تصمیم بگیرم از سازمان جدا شوم. ۳۰ سال عضو سازمان بودم. بعد از عملیات مرصاد سازمان تبلیغات گستردهای میکرد که در ایران روزانه افراد زیادی کشته میشوند و میگفتند تمام اعضای خانواده ما در ایران اطلاعاتی هستند.
قاضی پرسید: آیا قبلا زمینه آشنایی با سازمان را داشتید؟
حیدرزاده گفت: خیر. به ما وعده آزادی دادند و فریب خوردیم. ما بین مرگ و زندگی گیر کرده بودیم. برخی از اعضا که بچه همان منطقه بودند و به منطقه آشنا بودند زمانی که به اسلام آباد رسیدیم، فرار کردند. زمانی که از سازمان جدا شدم، خودم را به سفارت ایران در آلبانی معرفی کردم و با من رفتار خوبی داشتند. دی سال ۱۴۰۰ به کشور بازگشتم.
قاضی در پایان ختم جلسه را اعلام کرد و گفت: جلسه بعدی ۱۱ آذر ماه برگزار میشود.




