فارسی   English   عربي    
اخبارویژه

بیست و چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات منافقین برگزار شد

انجمن دفاع از قربانیان تروریسم - بیست و چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

 

به گزارش خبرگزاری میزان، بیست و چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۱۳ آذرماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به‌صورت علنی برگزار شد.

قاضی دهقانی با اعلام رسمی بودن دادگاه گفت: با توجه به توسعه روز افزون ارتباطات و پیچیدگی مناسبات، پدیده‌های مجرمانه دستخوش تغییرات و تحولات اساسی شده است به نحوی که امروزه ارتکاب جرایم به‌صورت سازمان‌یافته، ساختار‌های هرمی با شکل‌های فرماندهی و حیطه‌بندی در تمام ابعاد آن پدیدار شده است. امروزه مبارزه با جرایم سازمان‌یافته و یا کشف حقیقت و واقعیت در اتهامات مبتنی بر وقایع تروریستی، نیازمند تحقیقات بسیار وسیع و ایجاد امنیت برای شهود و مطلعین از این جرایم است. در این دادگاه بیانیه‌ای تحت عنوان «ما شهادت می‌دهیم» قرائت شد که حدود ۲۰۰ نفر از اعضای جدا شده برای شهادت علیه متهم ردیف اول کیفرخواست اعلام آمادگی کردند. شاید کمتر دادگاهی با این مقدار شاهد مواجه شده باشد. مبارزه با جرایم و در عین حال حفظ حقوق متهمین در دادرسی برای کشف حقیقت، حمایت از مطلعین و شهود را برای حضور در دادگاه می‌طلبد. طبق آنچه که شهود به دادگاه اعلام کردند، امروز تهدیداتی علیه آن‌ها در فرایند دادرسی رخ داده است.

قاضی در ادامه گفت: دادگاه با استفاده از چتر حمایتی از شهود و مطلعین به تمام اعضای مستقر در آلبانی و دیگر اعضای این سازمان اعلام می‌کند هر یک از این اعضا که بخواهند برای کشف واقعیت و حقیقت در این دادگاه شهادت بدهند می‌توانند به کنسولگری‌ها و نهاد‌های بین‌المللی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران مراجعه کنند.

وی ادامه داد: این افراد می‌توانند هم در ایران حاضر شده و شهادت بدهند و هم می‌توانند از خارج از کشور شهادت خودشان را بیان کنند.

قاضی گفت: لازم به ذکر است که در سال ۱۹۹۳ میلادی دادگاه بین‌المللی برای رسیدگی به جرایم رخ داده در یوگوسلاوی سابق به منظور حمایت از شهود به ذکر خلاصه‌ای از اظهارات آن‌ها اکتفا می‌کرد، اما امروز این دادگاه در جهت رعایت عدالت بیشتر اظهارات شهود را به طور کامل استماع می‌کند و برای حمایت از امنیت شهود مبتنی بر قوانین خود، آنچه را که از ظرفیت‌های قانونی در اختیار دارد به کار گرفته است و به تمام اعضای مستقر در آلبانی و دیگر اعضای این سازمان اعلام می‌کند هیچ یک از تهدیدات این سازمان علیه اعضا به جهت رعایت تمهیدات حمایتی جمهوری اسلامی ایران محقق نشده است و کسانی که در این دادگاه شهادت داده‌اند از تمهیدات قانونی برخوردارند. لذا این افراد می‌توانند بدون دغدغه برای بیان اظهارات خود و کشف حقیقت دادگاه را یاری کند.

حجت الاسلام والمسلمین دهقانی در ادامه گفت: سخنی با تمام سازمان‌های بین‌المللی همچون سازمان ملل، سازمان‌های صلیب سرخ، هلال احمر و سازمان‌های بین‌المللی مبارزه با تروریسم که خود را مسئول مبارزه با وقایع تروریستی می‌دانند، دارم. این دادگاه با شاهدانی مواجه است که اعلام می‌کنند از سوی متهم ردیف اول این پرونده تهدید می‌شوند که با توجه به ضرورت امنیت شهود در تمام نظام‌های قضایی حتی در پرونده‌هایی که اتهام تروریستی مطرح شده و هنوز حتی به اثبات نرسیده و متهم آزاد است ضرورت دارد شاهدین در امنیت قرار بگیرند.

وی گفت: سازمان‌های بین‌المللی باید امنیت شهود یعنی هر فردی که از کشور آلبانی یا اعضای وابسته به این سازمان است و به آن‌ها مراجعه می‌کند را برابر منشور سازمان ملل و وقایع مصوب شده بعد از سال ۱۹۹۳ را فراهم سازند.

قاضی در ادامه گفت: امروز این دادگاه با جمعیت وسیعی از شهود در اتهامات تروریستی که حاضرند شهادت دهند مواجه است. این شهادت‌ها هم موجب کشف حقیقت و اقناع وجدانی دادگاه و افکار عمومی برای اثبات و یا عدم اثبات آن‌ها خواهد شد.

وی افزود: چالش مهم برای حفظ صلح و ثبات و امنیت چه در جهان و چه کشورمان ایران، ایجاد بستر مناسب برای ادای شهادات است؛ لذا از سازمان‌های بین‌المللی، سازمان ملل، صلیب سرخ و وزارت خارجه کشورمان تقاضا داریم نسبت به کشور‌هایی که عضو معاهده ۴ جانبه مبارزه با تروریسم هستند از این پس نسبت به میزبانی متهم ردیف اول خودداری کرده و تمهیدات لازم را برای اعضایی که از این سازمان خواهان اعلان شهادت برای کشف حقیقت هستند را ایجاد کنند.

قاضی گفت: با توجه به حضور وکیل شاکی در جلسه از ایشان دعوت می‌شود در جایگاه قرار گرفته و به بیان اظهارات خود بپردازند.

سپس وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و اظهار کرد: با توجه به اینکه ریاست دادگاه قبلا در مورد فرآیند رسیدگی عادلانه تاکید داشتند، جهت تنویر افکار عمومی و با تاکید بر فرایند رسیدگی عادلانه اعلام می‌کنم علاوه بر حضور وکلای تسخیری متهمین در جلسات دادگاه حق دفاع برای متهمین پرونده نیز وجود دارد.

وی افزود: در این راستا علاوه بر رعایت تشریفات قانونی در خصوص ابلاغ دادگاه به متهمین به نظر می‌رسد با توجه به موارد زیر متهمین پرونده از جریان رسیدگی اطلاع داشته و از آن آگاه هستند.

امیر ملایی یادآور شد: با توجه ابلاغ موضوع دادگاه و زمان برگزاری جلسات دادگاه از طریق ایمیل‌های رسمی گروهک تروریستی منافقین موسوم به سازمان مجاهدین خلق به آدرس‌هایی، همچون mojahedin.org، پیام مسعود رجوی در خصوص این دادگاه، اظهارات سخنگوی گروهک تروریستی منافقین در خصوص جلسات دادگاه که در سایت گروهک موجود است، نشست‌ها و میزگرد‌های تخصصی در رسانه‌های منافقین در رابطه با موضوعات مطروحه در دادگاه، موضع‌گیری برخی از سران گروهک تروریستی منافقین در مورد جلسات دادگاه و مطالب مطروحه در آن از جمله اظهارات سرکرده گروهک مذکور مریم رجوی متهم ردیف سوم و فراخوان برای حسابرسی که با حضور نمایندگان مجالس انگلیس در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۳ مبنی بر اینکه به راه انداختن یک دادگاه فرمایشی در تعارض با کلیه اصول علیه سازمان مجاهدین و ۱۰۴ نفر از اعضای مقاومت، کارزار است، بر این اساس و با عنایت به مطالب فوق‌الذکر به نظر می‌رسد سران و اعضای گروهک تروریستی منافقین که مشخصات آن‌ها به عنوان متهم در کیفرخواست مطروحه مندرج شده است از فرایند برگزاری دادگاه مطلع بودند و صرفاً از حضور در جلسات در دادگاه استنکاف کردند، لذا بنده به عنوان وکیل شکات به متهمان اظهار می‌کنم اگر در خصوص موارد اتهامی و سایر موارد مطروحه در جلسه دادگاه دفاعی دارند از هر طریق ممکن از جمله کنسولگری‌ها، هلال احمر و … به این دادگاه اعلام کنند.

وی با بیان اینکه بخش دوم این لایحه به بررسی ابعاد مختلف یکی از اقدامات تروریستی منافقین در طول مدت فعالیت خود می‌پردازد، گفت: این گروهک علاوه بر انجام عملیات تروریستی علیه مسئولان جمهوری اسلامی ایران ترور شهروندان عادی زنان و کودکان را به عنوان یکی از اهداف اصلی خود و به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان مردم در دستور کار خود قرار داده است. در این راستا این گروهک شکنجه و ترور شهروندان عادی همچون کارگر، کفاش، معلم و رهگذر عادی را در فهرست اقدامات خود دارد. این گروهک توجیه و استدلال خود در انجام این اقدامات تروریستی که به فجیع‌ترین شکل ممکن از قبیل سوزاندن و پوست کندن انجام می‌شد را صرفاً داشتن ظاهر مذهبی این افراد می‌داند.

امیر ملایی وکیل شکات گفت: در جلسه امروز به بررسی ابعاد مختلف اقدام تروریستی سازمان مجاهدین خلق در شکنجه و ترور شهید «عباس عفت‌روش» که یکی از جنایات مطروحه در کیفرخواست باشد، خواهیم پرداخت.

وی افزود: حسب اظهار و اقرار متهمان دستگیر شده اعضای سازمان مجاهدین موسوم به گروهک تروریستی منافقین، مرکزیت سازمان به دنبال ضربات پی در پی به بدنه تشکیلاتی سازمان در سال ۶۱ که طی آن خانه‌های تیمی زیادی از سازمان شناسایی و بسیاری از اعضای سازمان دستگیر شدند، به منظور شناسایی عوامل موثر در ضربه فوق، اقدام به ربودن آقای عف‌ روش که به ادعای اعضای سازمان خود و همسرش دارای ظاهر حزب‌الهی بوده است، می‌کنند.

امیر ملایی وکیل شکات خاطرنشان کرد: در این راستا در تاریخ ۱۷ مرداد ۶۱ ساعت ۱۰ شب به دستور مرکزیت سازمان مبنی بر ربودن عباس عفت روش که کفاش بودند، تیم عملیات ویژه سازمان در ساعت فوق به در منزل وی مراجعه کرده و به دلیل عدم حضور او به محل کارش در شمیران نو رفته و با استفاده از لباس کمیته و با ارائه اسناد جعلی، وی را با خود می‌برند و وقتی او را سوار خودرو کرده دست‌ها و چشم‌های او را بسته و او را به خانه‌ای تیمی منتقل و او را تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار داده تا اطلاعات مورد نظرشان را بگیرند و زمانی که به نتیجه نمی‌رسند، نامبرده را پس از شکنجه بسیار با تزریق امپول سیانور به شهادت رسانده و دست‌ها و پا‌های او را بسته و وی را در صندوق عقب خودرویی قرار داده و به محلی از پیش تعیین شده می‌برند و در انجا جسد وی را دفن می‌کنند.

امیر ملایی وکیل شکات گفت: مستنداتی که درباره شکنجه‌های شهید عفت‌روش وجود دارد، اقرار و اعتراف متهم مهران اصدقی از مسئولان بخش مهندسی و یا همان شکنجه سازمان و فرمانده تیم‌های تروریستی در تهران درباره شکنجه و نحوه شهادت این شهید و ذکر اسامی عوامل دخیل در جنایت مذکور است.

 

وی ادامه داد: مهران اصدقی در اعترافات خود گفته است، حوالی عصر مصطفی معدن‌پیشه در اثر تکان خوردن محسن میرجلیلی در داخل حمام تیری شلیک کرد و مجبور به تخلیه خانه شدیم که تصمیم به از بین بردن پاسداران و فرد کفاش گرفتیم. آن‌ها را روی صندلی بستیم، چشم‌هایشان را بستیم و با همان میله‌های سربی آن‌ها را بی هوش کردیم و سپس آمپول سیانور به بدنشان تزریق کردیم که بعد از تزریق سیانور صدای خرخر از گلوی آن‌ها خارج شد. ما در حالی که آن‌ها هنوز زنده بودند، بدن آن‌ها را طوری با طناب بستیم که داخل صندوق عقب خودرو جا شوند. این موارد صحبت‌های مهران اصدقی مسئول نظامی تیم‌های تروریستی در تهران است که آن را در برگه بازجویی زمانی که دستگیر شده بود، نوشته است.

وکیل شکات گفت: منافقین کفاش را صرفا به دلیل اینکه چهره مذهبی داشته دستگیر کرده‌اند و او را نمی‌شناختند و فقط می‌دانستند که او کفاش است.

ملایی بیان کرد: بحث مهندسی شکنجه‌های این گروهک بسیار مشهور و معروف است و اسم آن را عملیات مهندسی گذاشته بودند.

در ادامه وکیل شکات گفت: منافقین افرادی که چهره مذهبی داشتند طی عملیات مهندسی شناسایی می‌کردند و برای ترس رعب و وحشت شکنجه می‌دادند.

امیر ملایی وکیل شکات اظهار داشت: در ادامه مهران اصدقی می‌گوید، شناسایی این فرد به مصطفی معدن‌پیشه داده شده و او به همراه افراد واحدش که خسرو زندی و محمد جعفری هادیان بودند ساعت ۱۰ شب به خانه کفاش مراجعه می‌کنند و فرد کفاش در خانه نبوده و به همین خاطر مصطفی و واحد وی به درب مغازه کفاش که حوالی خانه‌اش بوده مراجعه می‌کنند و از او می‌خواهند برای پاسخ به چند سوال به کمیته بیاید. فرد کفاش که از همه چیز بی‌اطلاع بود، قبول می‌کند.

امیر ملایی وکیل شکات گفت: سپس واحد عملیاتی وی را به همان ساختمانی که از قبل آماده شده بود، می‌برند. با ورود فرد کفاش به خانه، او مورد شکنجه قرار گرفت و با شکنجه زیادی که روی او انجام شد، همان روز اول مشخص شد که از همه‌چیز بی‌اطلاع است و آنچه افراد بالا می‌گفتند، حقیقت نداشت و علی‌رغم اینکه فرد کفاش التماس می‌کرد که من نمی‌دانم چه چیزی از من می‌خواهید، شکنجه وی بابت اینکه افراد بالا دستور داده بودند، ادامه می‌یافت.

در ادامه فیلم اعترافات مهران اصدقی در زمان دستگیری در دادگاه پخش شد.

امیر ملایی وکیل شکات بیان کرد: از او سوال می‌شود، هدف شما از اعمال این شکنجه‌ها چه بود؟ این خط جدا از سایر خطوط آن‌ها نبود.

قاضی گفت: مراد از عملیات مهندسی در اظهارات متهم ردیف اول، یعنی اقدامات شکنجه‌آمیز بوده است؟

امیر ملایی وکیل شکات بیان کرد: بعد از ضربه ۱۲ اردیبهشت، خط شکنجه داده شد. در تحلیل سازمان نسبت به شکنجه گفته می‌شد که ما ضربه نظامی زیادی به رژیم زده‌ایم، اما کار اطلاعاتی نکردیم، موفقیت کار اطلاعاتی بسیار بالاست، از طرفی ما هر شیوه‌ای اعم از ترور و به آتش کشیدن منازل و ترور را انجام دادیم ولی نتیجه خاصی نداشت و باید به کار اطلاعاتی روی بیاوریم و با شکنجه افرادی که عضو شبکه‌های اطلاعاتی رژیم هستند می‌توانیم به راحتی، خط‌مان را جلو ببریم و حیات و موجودیت سازمان را تنها و تنها با ادامه شکنجه امکان‌پذیر است. این فرد کفاش به این علت دزدیده شد که گفته شده بود او و زنش اطلاعاتی هستند. ما او را دزدیدیم، متوجه شدیم او از همه چیز بی‌اطلاع است و چون خودش و همسرش از حزب‌الهی‌ها بودند، آن‌ها را به شهادت رساندیم.

قاضی گفت: همسر این شهید را نیز به شهادت رساندند؟ توضیح دادند که چطور او را به شهادت رساندند؟

ملایی گفت: بله، در این صورتجلسه خیر. البته از صورتجلسه، اعترافات خسرو زندی مسئول دفن جسد مقتول و مسئولان دستور دهنده را قرائت خواهم کرد.

وی در تشریح این جنایت گفت: خسرو زندی در اعترافات خود گفته است: «به دنبال گزارش شناسایی که از طرف مسئولین بالا در این مورد به واحد ما داده شده بود، ما باید فرد کفاش را از مغازه تیمی خود دزدیده و به خانه‌های تیمی انتقال می‌دادیم. در این رابطه جعفر یکی از نفرات واحد، ماشین پیکان را چند ساعت قبل از عملیات به همراه تسلیحات و دستبند و چشم‌بند به حوالی خیابان شمیران نو برده و در یکی از کوچه‌ها پارک کرده بود و من و رحمان نیز در ساعت ۱۰ شب به سمت مغازه فرد کفاش حرکت کردیم و بعد از رسیدن به محل، سوار بر ماشین به همراه جعفر به جلوی مغازه رفته و با مشاهده اینکه در مغازه باز است و آن فرد همچنان در حال کار است داخل مغازه شدیم. پس از کشیدن سلاح و نشان دادن برگه ماموریت جعلی از طرف رحمان، وی را خارج کردیم و پس از انتقال به ماشین دست‌ها و چشم‌های او را بستیم و از آنجا دور شدیم.

در یکی از خیابان‌ها به گفته رحمان من پیاده شدم و جعفر و رحمان این فرد را به خانه‌های تیمی که از قبل آماده شده بود انتقال دادند. ساعت ۹:۳۰ شب، رحمان که مسئول من بود با عجله به خانه آمد و به من و جعفر گفت این سه جسد را ببرید و دفن کنید. وقتی از او سوال کردیم که چه شده؟ به ما گفت: خانه تیمی ما لو رفته و مجبور شدیم این سه نفر را با گلوله از بین ببریم. من و جعفر جنازه‌ها را به بیابانی بردیم و اجسادی را که به صورت یک بسته دوتایی و یک بسته یک نفره بسته‌بندی شده بودند، از صندوق عقب ماشین به پایین انداخته و روی زمین کشاندیم. در حین انتقال بودیم که متوجه نفس کشیدن آن‌ها شدیم. نشان نفس کشیدن و گرم بودن آن‌ها از بسته‌بندی‌ها مشخص بود. همه این نشانه‌ها حکایت زنده بودن آن‌ها داشت. بعد از انداختن سنگ‌های بزرگ روی آن‌ها گودال را پر کردیم و برگشتیم. از افرادی که در این جریان مستقیماً شرکت داشتند مسئولینم رحمان و بهرام بودند که اجساد را به من و جعفر تحویل دادند».

وکیل شکات گفت: این صحبت‌ها، گفته‌های متهم خسرو زندی بوده است.

قاضی در ادامه با بیان اینکه در جلسه دادگاه امروز قشر فرهیخته و انسان‌ساز فرهنگیان، به صورت داوطلبانه در این دادگاه حاضر شدند، گفت: همچنین دانشگاهیان و دانشجویان از دیگر اقشار حاضر در جلسه هستند.

امروز این جلسه با استقبال بسیار بی‌نظیر دبیران، معلمان، فرهنگیان و دانشگاهیان برگزار شده است. ریاست دادگاه، مستشاران و اعضای دادگاه از استقبال مهم‌ترین قشر انسان‌ساز جامعه یعنی فرهنگیان و دانشگاهیان عزیز از این دادگاه بسیار سپاسگزار است و قدردان حضور این عزیزان در جلسه علنی دادگاه هستیم.

امیر ملایی وکیل شکات گفت: نوع اقدام گروهک تروریستی منافقین در کشتن شهید عفت‌روش و چندتن دیگر مانند طالب طاهری و محسن میرجلیلی و شاهرخ طهماسبی که سازمان نام آن را عملیات مهندسی گذاشته است، متفاوت از عنوان مجرمانه قتل است و این اقدام دارای شاخصه‌هایی از عمل ذیل است: ۱ – کشتن افراد در زیرمجموعه عملیات مهندسی با اعمال شدیدترین شکنجه‌ها مانند سوزاندن با اتو و آب جوش، پوست کندن و ضرب و جرح شدید و درنهایت کشتن با آمپول سیانور در حالی که اماراتی از حیات داشتند. ۲- این اقدامات با انگیزه‌های شخصی نبوده است و به‌صورت کاملا تشکیلاتی و سازمان‌یافته بوده است. ۳- اقدام به کشتن افراد و استفاده از اشخاص آموزش‌دیده در شکنجه و قتل. ۴- ایجاد رعب و وحشت با شدیدترین شکنجه‌ها و کشتن افراد. با عنایت به این موارد به نظر می‌رسد با استناد به موزاین حقوق داخلی، اقدام مزبور متضمن «آدم‌ربایی»، «بغی» و «افساد فی‌الارض» و از مصادیق ماده ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) و همچنین مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی است. همچنین با عنایت به اظهارات و اقاریر متهمان، اقدام مزبور به عنوان یکی از راهبرد‌های گروهک در نظر گرفته شده که با حمایت سرکرده و کادر مرکزی گروهک منافقین بوده که نام آن‌ها نیز آورده شده است. درخواست دارم نسبت به بررسی نقش هر کدام از متهمان مزبور در این اقدام با توجه به جایگاه تشکیلاتی آن‌ها در ساختار گروهک تروریستی منافقان اقدام شود.

در ادامه ویدیویی در دادگاه در رابطه با موضع‌گیری منافقین در برابر کیفرخواست قرائت شده در دادگاه پخش شد.

قاضی گفت: این موضع‌گیری بعد از دعوت به دادگاه بوده است؟

وکیل شکات گفت: در سال ۱۴۰۰ بوده است.

قاضی گفت: ۱۸ اسفند ۹۹ و بعد از اطلاعیه‌ای که دادگاه از تشکیل خود به متهمان ابلاغ کرده است.

امیر ملایی گفت: هر هفته که جلسات دادگاه برگزار می‌شود، با تیم کارشناسانی که دارند در شبکه‌های خودشان تحلیل می‌کنند و این نشان می‌دهد که از روند برگزاری دادگاه اطلاع دارند.

قاضی گفت: برای ۱۸ اسفند ۹۹ است، نه سال ۱۴۰۰ بدین معنا که بعد از اطلاعیه دادگاه بوده است. مدعی هستید از تشکیل دادگاه مطلع هستند و بعد از اطلاعیه‌ای که داده شده است، ابلاغیه و پیام دادند؟ بعد از برگزاری هر جلسه از دادگاه درباره مذاکراتی که انجام می‌شود، جلسه می‌گذارند؟

امیر ملایی گفت: بله. هر صحبتی که مطرح می‌کنیم چند روز بعد در رسانه خود جلسه می‌گذارند و تحلیل و تهدید می‌کنند.

قاضی: آیا شخصیت حقوقی و شخص اول سازمان و یا سخنگو در این رابطه موضع‌گیری دارند؟

ملایی گفت: رسانه گروهک منافقین است که سخنگوی گروهک در آنجا حضور دارد و سخنگو و کارشناسان‌شان را می‌آورند و در آنجا جلسات خود را مطرح می‌کنند.

قاضی گفت: مستندات بیشتری در این رابطه به دادگاه ارائه کنید.

ملایی گفت: بله حتما. همانطور که گفته شد، سرکرده گروهک منافقین، کادر مرکزی و اعضای گروه شکنجه و ترور افراد دارای ظاهر مذهبی را به عنوان یکی از اهداف و راهبرد‌های اصلی گروهک در دستورکار خود قرار داده بودند. در این‌گونه عملیات‌ها صرفا هدف انجام ترور بود و اینکه قربانی چه کسی باشد، اهمیت نداشت. از این‌رو قربانی این ترور‌های کور، مردم و شهروندان عادی و بی‌دفاع بودند که صرفا به‌خاطر نصب تصاویر امام راحل و سایر مسئولان نظام در محل کسب خویش و یا حضور در مساجد و پایگاه‌های بسیج و سپاه و دادستانی و کمیته و یا به علت داشتن ظاهری حزب الهی هدف قرار می‌گرفتند.

ملایی افزود: در این راستا نشریه مجاهد در شماره ۱۲۹ خود که در توجیه هواداران و اعضای سازمان برای انجام عملیات‌های کور ترور با عنوان «سرانگشتان رژیم را در هرکجا قطع کنید»، چنین آورده است که یک نسخه از این را خدمت دادگاه تقدیم و بخشی از این مطلب را قرائت می‌کنم.

وکیل شکات افزود: در بخشی از این مطلب آماده است: از جمله روش‌های رژیم استقرار جاسوس‌ها و خبرچین‌ها در کوچه‌ها و خیابان‌ها تحت پوشش‌های مختلف است تا به کسب اطلاعات برای شناسایی و تعقیب مجاهدین بپردازند. وظیفه اصلی این جاسوسان مزدور ردیابی و کسب خبر از مجاهدین و پایگاه‌های آن‌هاست و در صورت واردی اطلاعات خود را در اختیار سپاه و بسیج قرار می‌دهند و آن‌ها برای عادی جلوه دادن حضورشان در محله‌ها اغلب از پوشش‌های کاری استفاده می‌کنند. مثلا با زدن دکه سیگارفروشی، پهن کردن بساط و فروش وسایل برای مدتی در یک خیابان و محله مستقر می‌شوند و گاهی نیز بساط جاسوسی خود را در یک مغازه اجاره‌ای و یا دکان‌های وابسته با رژیم پهن کرده و آنجا را تبدیل به پایگاه‌های اطلاعاتی خود می‌کنند. معمولا افراد بسیج و سپاه با این افراد در تماس بوده و در صورت لزوم پاسداران و کمیته‌چی‌ها برای محاصره و یا حمله به یک پایگاه مجاهدین از این مغازه‌ها استفاده می‌کنند. این سرپنجه‌گان خفقان و اختناق علاوه بر اینکه کوشش می‌کنند، شناخته نشوند به هیچ‌وجه از دید رزمندگان خلق مخفی نمانده و جزای اعمال ننگین‌شان را دیر یا زود ولی سخت و بی‌امان دریافت خواهند کرد.

ملایی گفت: اقاریر مهران اصدقی و خسرو زندی نیز این موضوع را تائید می‌کند، در این راستا گروهک تروریستی منافقین نسبت به ترور شهروندان عادی، زنان و کودکان از روش‌هایی مانند بمب‌گذاری و خمپاره زنی اقدام کرده است که نام برخی از آن‌ها در این کیفرخواست ذکر شده است.

 

ملایی با اشاره به نام افرادی که به دست منافقین به شهادت رسیدند، گفت: عباس عفت‌روش- کفاش، خسرو ریاحی نظری- معلم، محمدرضا طوسی- پارچه‌فروش، محمد حسن مرجایی- فرش‌فروش، محمدعلی شهری- راننده، رضا شمقدری- رنگ و ابزارآلات فروش، محمد میرزاخان- مغازه‌دار، مهدی جبار زارع- دارای مغازه بقالی، یحیی محتشم- فرش‌فروش و عباس تحتانی- مغازه‌دار از جمله این افراد هستند.

وی ادامه داد: همچنین ترور ۳ نفر از مسافرین و شهروندان عادی در جاده قادیکلا به قائمشهر به نام‌های حسین مظفری، جمشید خداپرست و محمدعلی حق‌پناه، ترور توفیق شربتی، مصطفی چیت‌ساز، میرزاخان طاهری، احمد کمال، سید حسین حسینی، بهرام سعیدی و مهدی درویشی که همگی از شهروندان عادی بودند توسط این گروهک انجام شده است.

وکیل شکات اضافه کرد: می‌توان گفت قالب ۱۷ هزار نفر شهدای ترور گروهک مذکور از شهروندان عادی، زنان و کودکان بودند که گروهک تروریستی مذکور به طرق مختلف نسبت به ترور این افراد اقدام کرده است. این در حالیست که با بررسی موازین حقوقی و بین‌المللی می‌توان اقدام گروهک مذکور در از بین بردن گروهی خاص از مردم یعنی افراد دارای مظاهر مذهبی را از مصادیق جنایت علیه بشریت و نسل کشی دانست.

وی یادآور شد: بر اساس ماده ۲ کنوانسیون جلوگیری از کشتار جمعی و مجازات آن، مصوب ۹ دسامبر ۱۹۴۸ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، قتل اعضای یک گروه مذهبی و صدمه شدید نسبت به سلامت جسمی و یا روحی افراد آن گروه به نیت نابودی آن‌ها از مصادیق نسل کشی در نظر گرفته شده است. بر این اساس از محضر دادگاه تقاضا دارم تا با استفاده از ظرفیت‌های قانونی حقوق داخلی و بین‌المللی نسبت به بررسی این موضوع اقدام کند. از دادگاه تقاضا دارم تا از دکتر مسعودی از اساتید دانشگاه به عنوان کارشناس حقوق بین‌الملل دعوت کند تا در جایگاه حضور پیدا کنند.

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین مسعودی دکترای حقوق بین‌الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه و به عنوان کارشناس در حوزه مسائل مرتبط با جنایات منافقین در جایگاه حضور یافت و توضیحاتی ارائه داد.

وی با اشاره به ماده ۷ اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی ای‌سی‌سی (ICC) گفت:‌ ای‌سی‌سی هنگامی می‌تواند به دعاوی ورود کند که محاکم داخلی نخواهند و یا نتوانند که ما هم می‌خواهیم و هم می‌توانیم و در حال رسیدگی هستیم، اما از حیث جرم بودن اعمال ارتکابی آن‌ها ماده ۷ اساسنامه اشاره می‌کند، اعمالی از طریق کشتار و انهدام و شکنجه در سطح گسترده و یا حمله سیستماتیک که برضد شهروندان صورت بگیرد را جزو جرایم بین‌المللی تلقی کرده است.

این کارشناس افزود: این سیاست کشتار هدفمند، چه در وضعیت مخاصمانه مسلحانه بین‌المللی و چه داخلی، کشتار هدفمند از جمله جنایات بین‌المللی است. کشتار هدفمند چیست؟ اتفاقی که منافقین در طی دهه ۶۰ با ترور هدفمند ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه در استان‌های مختلف، ایت‌الله مدنی امام جمعه تبریز و آیت‌الله دستغیب امام جمعه شیراز و ایت‌الله صدوقی امام جمعه یزد و آیت‌الله اشرفی اصفهانی امام جمعه کرمانشاه، انفجار حزب جمهوری اسلامی و ۷۲ شهید اینها در زمره کشتار هدفمند و قتل که از آن تعبیر به ترور‌های هدفمند می‌شود را مرتکب شدند.

حجت‌الاسلام والمسلمین مسعودی گفت: از حیث صلاحیت دادگاه‌های بین‌المللی درباره وقوع جنایاتی مانند کشتار هدفمند و ترور، محاکم بین‌المللی نیز صالح رسیدگی هستند، اما بعد از دادگاه‌های داخلی. اگر فرض بر این باشد که ملاک در این جرایم مخاصمات مسلحانه است، کمااینکه در برخی اسناد بین‌المللی گفته می‌شود که این اتفاقات باید در وضعیت مخاصمه مسلحانه اتفاق بیفتد. آنگاه آن را به عنوان کشتار هدفمند تلقی می‌کنیم. با این استدلال به سراغ این پرونده برویم که وضعیت ما و منافقان در وضعیت مخاصمه مسلحانه بوده است.

وی تاکید کرد: قطعا در دهه ۶۰ وضعیت ما وضعیت مخاصمه مسلحانه داخلی بوده است و این ترور‌ها که در این بازه زمانی رخ داده است حتما در شمول و در عنوان و صدق عنوان کشتار هدفمند قرار می‌گیرد، چراکه کشتار مخاصمه مسلحانه داخلی به معنای درگیری یک گروه مسلح سازمان یافته تحت رهبری با یک دولت مستقر است و در دهه ۶۰ در این قاموس با سازمان تروریستی منافقین مبارزه می‌کنیم؛ لذا این عنوان بر جنایات ارتکابی این سازمان صدق می‌کند. بقیه استنادات را در گزارشی به دادگاه تقدیم می‌کنم.

این کارشناس حقوق بین‌الملل گفت: منافقین مدعی هستند که باید یک دادگاه بین‌المللی در مورد آن‌ها تشکیل شود تا جمهوری اسلامی ایران بتواند در این دادگاه شرکت و به اتهامات منافقین رسیدگی کند و یا منافقین در مورد شهادت شهید صیاد شیرازی، فرانسه را به عنوان کشوری با محکمه صالح برای رسیدگی به این موضوع معرفی می‌کنند.

مسعودی بیان کرد: یکی از محاکمی که صلاحیت رسیدگی به جرایم بین‌المللی را دارد دیوان کیفری بین‌المللی است. صلاحیت محاکم بین‌المللی عمدتا صلاحیت‌های تکمیلی است. صلاحیت تکمیلی به این معنی است که محاکم بین‌المللی زمانی می‌توانند به یک دعوا رسیدگی کنند که محاکم داخلی با دو قید ۱- بخواهند و ۲- نتوانند به آن دعوا رسیدگی کنند. در آن زمان محاکم بین‌المللی صالح رسیدگی به رسیدگی به دعوا می‌شوند.

وی ادامه داد: در حال حاضر ما هم می‌خواهیم و هم می‌توانیم به این دعوا رسیدگی کنیم. دستگاه قضایی استقلال دارد و اعلام کرده است که متهمان می‌توانند به دادگاه بیایند و از خود دفاع کنند و این در یک فضای دموکرات است. سازمان مجاهدین خلق در پرونده شهادت شهید صیاد شیرازی فرانسه را به عنوان محکمه صالح برای رسیدگی به این موضوع معرفی کرده است. یکی از ترور‌هایی که منافقین انجام دادند، ترور شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده عملیات مرصاد است. پلیس فرانسه در مقطعی دستور بازرسی و تفتیش پادگان منافقین در فرانسه را صادر کرد. بعد از آن بازرسی، مریم رجوی بازداشت شد. به محض بازداشت مریم رجوی، زنانی در پاریس، لندن و کانادا دست به خودسوزی زدند.

این کارشناس حقوقی ادامه داد: به طور طبیعی زمانی که یک پرونده قضایی تشکیل می‌شود اگر احساسات عمومی جامعه را جریحه‌دار کنید، پرونده به مسیر دیگر می‌رود. با خودسوزی زنان، ظرف مدت ۱۸ روز مریم رجوی آزاد شد. در بازرسی از پادگان منافقین میزان زیادی پول پیدا شد که پلیس فرانسه اعلام کرده بود افرادی که دستگیر شده‌اند، توجیهی برای این پول‌ها و مبدا آن‌ها ندارند.

حجت‌الاسلام والمسلمین مسعودی کارشناس حقوق بین‌الملل اظهار کرد: ما چگونه برای خون‌خواهی شهید صیاد شیرازی در فرانسه اقامه دعوا کنیم که سرکرده اصلی را در کمتر از یک ماه آزاد می‌کند؟ آن محکمه فرمایشی است یا دادگاه ما؟

وی با اشاره به اینکه عملیات فروغ جاویدان یکی از عملیات‌های مهم منافقین برای اشغال بخشی از کشور بود، تصریح کرد: شهید بزرگوار شهید صیاد شیرازی که مجلس امروز نیز به ذکر یاد این شهید عزیز نورانی شده است، با رشادتی کم نظیر مقابل این منافقین ایستاد و آن شکست سنگین را به گروهک تروریستی تحمیل کرد. بسیاری از افراد منافقین که در این عملیات حضور داشتند، کسانی بودند که در محاکم ما به جرایم‌شان رسیدگی شده بود و و جزء توابین بودند. اینها شاهد رافت و عطوفت اسلامی بودند، اما مجدداً دست به این حملات جنایتکارانه زدند.

این کارشناس حقوق بین‌الملل عنوان کرد: در یک بیانیه چند خطی سه تناقض بسیار فاحش وجود دارد. این‌ها با هنر‌های شیطانی خود به تعبیر مقام معظم رهبری جای جلاد و شهید را عوض می‌کنند و مدعی هستند که خودشان شهید هستند و جمهوری اسلامی جلاد.

وی اضافه کرد: نکته مهمی که جزء ترفند‌های منافقین است و از آن استفاده کردند این بود که فردی با لباس کمیته به سراغ شهید عفت‌روش می‌رود، شهید را به خانه تیمی منتقل کرده و تحت بدترین شکنجه‌ها به شهادت رسانده و بعد می‌گوید از او اطلاعات نگرفتیم ولی از او انتقام گرفتیم. این اقدامات خباثت آلوده حرفه‌ای تنها از یک گروهک سازمان یافته برمی‌آید چرا که گروه‌های تشکیلاتی نمی‌توانند در این حد نظام‌مند حرکت کنند.

وی یادآور شد: این گروهک همین ترفند را در عراق نیز پیاده کرد. بر اساس قانون مبارزه با تروریسم که در سال ۲۰۰۵ در عراق تصویب شده این‌ها صالح به رسیدگی در خصوص منافقین هستند، چون پادگان اشرف پادگانی است که منافقین سال‌ها در آن مستقر بودند و رژیم بعث از اینها حمایت می‌کرد و در جنگ اول خلیج فارس این‌ها با همین ترفند به کمک صدام آمدند. صدام در آن سال‌ها کویت را اشغال کرد و پس از اشغال کویت، اکراد شمال عراق علیه صدام دست به شورش زدند و صدام از همین مسعود رجوی که رهبر منافقین است خواست تا جنبش و انتفاضه اکراد را شمال سرکوب کند. منافقین لباس‌های کردی پوشیدند و با استفاده از همین ترفند و با استفاده از این سابقه شیطانی و خباثت آلود که در دهه ۶۰ در کشور انجام می‌دادند وارد عمل شدند.

حجت‌الاسلام والمسلمین مسعودی خاطرنشان کرد: منافقین در عراق در لباس اکراد در مناطق کردنشین عکس‌ها و پوستر‌های رهبر کرد‌ها جلال طالبانی و مسعود بارزانی را روی دست گرفتند و وارد مناطق کردنشین شدند و جنایت‌های فجیعی را در این مناطق مرتکب شدند و فصل مفصلی از جنایت و کشتار هدفمند را علیه کرد‌های عراق مرتکب شدند. بر اساس بخشی از مستندات این جنایات که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است این گروهک برخی از کرد‌ها را با ناخن لودر تعمداً چند بار بلند می‌کردند و رها می‌کردند تا قتل با توأم شکنجه رخ دهد. این جنایت‌ها تنها بخشی از جنایت‌های منافقین است که اقدامات داعش در برابر آن‌ها دستاویزی بیش نیست.

سپس یکی از اعضای جدا شده گروهک تروریستی منافقین به عنوان شاهد در جایگاه قرار گرفت.

قاضی از این شاهد پرسید: شما عضو گروهک منافقین بودید؟

شاهد جواب داد: بله.

قاضی گفت: آیا حاضرید شهادت دهید؟

شاهد گفت: بله.

قاضی ادامه داد: مطلع باشید که تمام اظهارات و گفته‌های شما به عنوان شاهد، اگر مخالف واقع باشد بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری تعقیب و برابر قانون مجازات اسلامی محکوم به مجازات می‌شوید. آیا حاضرید شهادت بدهید؟

شاهد جواب داد: بله.

این شاهد پس از ادای سوگند، اظهار کرد: بنده مقیم کشور آلمان هستم و از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ عضو سازمان مجاهدین بودم. برای عضویت در سازمان انگیزه سیاسی داشتم و در سال ۶۰ با هدف سیاسی عضو این سازمان شدم و تا سال ۱۳۶۴ در داخل ایران با این گروهک همکاری داشتم. بسیاری از دوستان نزدیک من هم عضو این سازمان شده بودند.

وی افزود: این سازمان در آن مقطع توانسته بود بسیاری از پیروان انقلاب را جذب کند. مسعود رجوی سخنران بسیار ماهری بود و می‌توانست جوانان را اغفال کند. پس از انقلاب ایدئولوژیک و در زمانی که ایران و عراق در جنگ بودند به همراه خانواده به عراق سفر کردم. بعد از مدتی متوجه شدم آنچه که درباره گروهک شنیده بودم مطابق با واقعیت نیست و چند بار که قصد داشتم از گروهک جدا شوم مورد تحقیر توهین و ارعاب قرار گرفتم و حتی برای من دادگاه تشکیل شد؛ بنابراین مجبور بودم که با آنها همراهی کنم.

این عضو جدا شده سازمان منافقین تصریح کرد: در این مدت سختی‌های زیادی کشیدیم و ما را به کار‌های اجباری در حد بردگی مجبور می‌کردند. مسعود رجوی همه مسائل سیاسی اجتماعی و خانوادگی ما را زیر پا گذاشت. او از هر خط قرمزی عبور می‌کرد و بعد دلیل و برهان می‌آورد و می‌گفت که من یک پیامبر جدید هستم. مریم را ابتدا به عنوان رهبر عقیدتی و سپس در جایگاه ریاست جمهوری قرار داد، اما همواره خود را یک فرد دست نیافتنی می‌دید.

این عضو جدا شده از سازمان گفت: رهبر عقیدتی تنها یک نفر است که بتواند رئیس‌جمهور باشد. البته من بعدا که من به عراق رفتم، مواجه با این جریانات انقلاب ایدئولوژیک، تشکیلات و کار اجباری و ریاضت شدم. دیدم اینها ربطی به جامعه ایرانی و سیاست ندارد، اینها همش من درآوردی است. هر روز نیرو‌های خود را در تنگنا و محاصره قرار می‌داد که جز اطاعت و ستایش و تمکین هیچ کاری نکنند. هر روز خود را یک درجه بالاتر و بالاتر می‌برد.

وی گفت: یادم می‌آید در سال ۱۳۷۰ با خانمی به نام فرشته یگانه که از مسئولان بالا بود، مورد استنتاخ قرار داد، از من با دعوا پرسید چرا به اینجا آمدی؟ من جواب دادم برای مبارزه آمدم و همین یک کلمه باعث شد تا فردای آن روز من را به زندان بیندازند. زندان‌های مختلف داشتیم. اگر من مثلا می‌گفتم برای برادر آمدم شاید مورد عفو و رحمت قرار می‌گرفتم. یک بار دیگر هم در سال ۶۶ در کردستان عراق زندانی شدم، زندانی در ملاعام هیچگونه اختیاری نداشت و نمی‌توانست از خود دفاع کند کسی نمی‌توانست با او غذا بخورد و اسم او را بیاورد و به او نگاه کند.

قاضی گفت: قبل از انقلاب چند سال داشتید، تحصیلات‌تان و شغلی که به آن مشغول بود را اعلام کنید.

وی پاسخ داد: من قبل از انقلاب نظامی بودم و ۱۸ سالم بود دیپلم گرفته و سربازی رفتم. در توپخانه ارتش کار می‌کردم. وقتی امام راحل دستور داد که نظامیان باید از صف پادگان‌ها خارج شوند و به صف انقلاب روند ما این کار را کردیم و ۱۰ درصد از ما که اعتقاد به انقلاب داشتیم به صفوف انقلاب پیوستیم.

قاضی گفت: شما چه مدتی عضو سازمان بودید؟

وی پاسخ داد: از سال ۶۰ تا ۷۰ بودم و بیشتر در بخش اطلاعاتی کار می‌کردم و سمتی نداشتم. در این بخش کار‌های مختلفی مانند شنود و تلفن بود. کار مطبوعات و نشریه و تخلیه بود و بیشتر مربوط به شنود تلفن بود. تخلیه اطلاعاتی مسئولان را انجام می‌دادیم.

این شاهد گفت: در سازمان آموزش دیدم، اما نظامی نبودم. در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) حضور داشتم.

قاضی پرسید: در عملیات مرصاد چه وظیفه‌ای داشتید؟

این شاهد پاسخ داد: در عملیات مرصاد در تانک نفربر بودم و با گارد اعزام شدم و بعد از ۳ روز به پادگان اشرف بازگشتم. من تا سال ۱۳۶۳ برای سازمان کار تحقیقی انجام می‌دادم. در سال ۱۳۶۴ عراق در یک حمله هوایی تهران را زد. روز بعد که سر قرار رفتم، مسئول مرتبط با من، گرا و محل دقیق اصابت موشک را از من گرفت. من از این موضوع تعجب کردم، زیرا من خودم را نیروی عملیاتی و میلیشیا نمی‌دانستم و فقط یک فرد سیاسی بودم.

قاضی گفت: شما از اقدامات سازمان در تهران مطلع نبودید؟

این شاهد گفت: نه مطلع نبودم. ما قرار بود مستقل از عراق کار کنیم نه در خدمت ارتش عراق باشیم.

قاضی گفت: از ربودن افراد اطلاعی دارید؟

این شاهد گفت: اطلاعی ندارم. سازمان از سال ۱۳۶۰ اعلام کرده که عملیات مسلحانه انجام می‌دهد. رجوی در جریان همین اقدامات مسلحانه بود که توانست با بنی صدر از ایران فرار کند.

قاضی گفت: هر عضو سازمان که می‌خواهد در دادگاه صحبت کند، تحت حمایت دادگاه است.

قاضی از این شاهد در مورد ترور‌های دهه ۶۰ سوال کرد.

این شاهد پاسخ داد: اطلاعی از ترور‌ها ندارم.

در ادامه شاهدی به عنوان نماینده بسیج اصناف در جایگاه قرار گرفت.

قاضی خطاب به این شاهد گفت: شما حاضر هستید درباره موضوع مورد شهادت دادگاه شهادت دهید؟

نماینده بسیج اصناف و شاهد ترور منافقین گفت: بله شهادت می‌دهم. اگر اجازه دهید اطلاعاتی از سال ۱۳۳۲ و شهید استاد طهماسبی و مشاهدات و حضور خودم در سال ۱۳۴۲ و شهدا شهید صادق امانی، محمد بخارایی و نیک نژاد دارم. بحث بعدی ۴۲ که ادامه آن قیام سال ۵۷ و پیروزی انقلاب و ادامه حرکت منافقین که مجاهدین خلق در دهه ۶۰ هستند.

وی ادامه داد: یکی از افتخارات اصناف بازار، تبعیت از احکام الهی و ولایت پذیری‌شان است. شهیدانی مانند اسداله لاجوردی و دیگران به دست منافقان ترور شدند. در دهه ۶۰ افرادی که کاسب بودند و چهره ملموس دینی را داشتند به عناوین مختلف مورد اذیت و آزار و تهدید و ترور قرار می‌گرفتند. سرکوچه حمام روشن، خیابان ۱۵ خرداد و بین چهارراه سیروس و مولوی، فردی که اسمش یادم نمی‌آید، مورد ترور قرار گرفت که این فرد کلنگ یخ شکنش را برداشت و دنبال فرد منافق کرد. این فرد شهید شد.

قاضی گفت: از کجا فهمیدید که منافق بوده است؟

وی گفت: بعدا این فرد منافق را در دادگاهی که شهید لاجوردی نیز دادستان آن بود، محاکمه کردند.

وی افزود: برای ترور حاج حسین آقای رحمانی که لوازم بهداشتی می‌فروخت و شهرت عمومی ایستادن پای انقلاب تا ۱۵ خرداد سال ۴۲ را داشت، به مغازه وی حمله کردند و کارمند او به نام محمدباقر مورد ضرب جرح قرار گرفت و دستش مورد اصابت با فشنگ قرار گرفت و جانباز شد.

وکیل شکات از قاضی خواست، عضو جدا شده سازمان که به عنوان شاهد در دادگاه حاضر شده است مجددا در جایگاه قرار بگیرد.

قاضی خطاب به این شاهد گفت: در چهره شما ترس دیده می‌شود. آیا شما تهدید شده‌اید؟

این شاهد گفت: بله تهدید شده‌ام. حرف‌های من در مورد سازمان زیاد است. یک بار مهمان پارلمان اروپا در بلژیک بودم. در همان روز مریم رجوی هم آنجا بود. محافظان مریم رجوی به من حمله کردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند و می‌گفتند این فرد تروریست است و آن را جمهوری اسلامی ایران فرستاده است. در مورد این موضوع وکیل گرفتم و شکایت کردم و اعلام کردم که خانواده من در دست سازمان گروگان گرفته شده‌اند.

قاضی پرسید: هنوز هم همسر و فرزندان شما گروگان هستند؟

این شاهد گفت: بله. بدون اینکه به ما اطلاع دهند و حکم شرعی باشد من و همسرم را از هم جدا کردند. کشور آلمان به این شکایت رسیدگی نکرد و دادگاه برگزار نشد. ما و خانوده‌های‌مان همیشه مورد تهدید هستیم. آن‌ها به هرکسی که مخالفشان بود، مزدور می‌گفتند. مثلا به ما مزدور یا پیشانی سفید می‌گفتند که دیگر افشا شدید و هیچ حرفی برای گفتن ندارید و هر حرفی بزنید به نفع حکومت تمام می‌شود و نباید درباره ما اعتراض و انتقاد کنید.

قاضی گفت: هرآنچه درباره ترور‌های دهه ۶۰ گروهک تروریستی می‌دانید را بیان کنید. از همان زمانی که در گروه حضور داشتید و از وقایع اطلاع پیدا کردید، درباره اتفاقات همان زمان صحبت کنید. دادگاه مطلع شد که همسر و فرزندتان را گروگان گرفتند.

شاهد گفت: من به آلمان رفتم و فرزندم را از طریق قانونی آزاد کردم ولی همسرم همچنان گرفتار است.

قاضی خطاب به شاهد گفت: ماده ۲۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری، تبصره ۱ بحث حمایت از شهود است و شما تحت حمایت قرار می‌گیرد.

این شاهد در ادامه گفت: اگر بخواهم از شخصیت مسعود رجوی برایتان بگویم، رجوی ورای سازمانی است که کار خود را به صورت مسلحانه پیش می‌برد، او یک انسان خودشیفته بود. از سال ۱۳۶۰ که اقدام به مبارزه مسلحانه کرد ابتدا حرفش این بود، می‌خواهم سران این رژیم را بزنم و بعد هدفش این بود که باید سرانگشتان حکومت یعنی کسانی که از حکومت دفاع می‌کردند را ترور کرد. بعدا تحت پوشش ترور‌ها که جنگ مسلحانه بود، فکر می‌کرد می‌تواند نیرو جذب کند و در همین زمان از کشور فرار کرد و در مراحل بعدی در نظر داشت هر روز هفته یک ترور داشته باشد و فضا را تغییر دهد. برای خود من حکم اعدام دادند.

رجوی نه خدا و دین و مردم و انقلاب را قبول داشت و خود را همه چیز می‌دانست. او بار‌ها اعضای ناراضی سازمان را از بین برد. او به صدام اعلام کرده بود که ۳۰۰ هزار نفر که می‌توانستند در جنگ ایران و عراق باشند را در تهران مشغول کردم و از این اظهارات و اقدامات برای خود فواید سیاسی و نظامی مالی می‌گرفت. در سال ۶۴ برای اینکه آن انقلاب ایدئولوژیک و ازدواج افتضاح خود را توجیه کند، یک سری نیرو‌ها را به ایران می‌فرستاد تا دست به ترور بزنند

شاهد گفت: این‌ها در پایگاه‌هایی در کمپ آموزش ترور می‌دیدند و از طریق کردستان یا راه‌های دیگر وارد ایران می‌شدند. قاضی سوال کرد: آیا در این آموزش‌ها نحوه شکنجه افراد جزء آموزش‌ها بوده یا خیر؟

این عضو جدا شده سازمان بیان کرد: من با افراد زیادی که شکنجه شده بودند صحبت کردم. سازمان در سال ۱۳۷۵ بیش از ۵۰۰ نفر از اعضای خود را زندانی کرد. آقای رضا بوران در نروژ شکنجه شدن خود را به صورت یک کتاب درآورده است. در این کتاب خواندم که تعدادی از اعضا زیر شکنجه جان باختند. بر اساس اظهارات نویسنده این کتاب، پرویز احمدی و چند نفر دیگر زیر شکنجه کشته شدند. همچنین اسامی شکنجه‌گران در این کتاب آورده شده است. دلیلشان هم برای شکنجه اعضا این بود که این افراد ممکن است بعداً تبدیل به منتقدان سازمان شوند. آن‌ها این افراد را در حصر و یا مورد آزار و شکنجه قرار می‌دادند.

قاضی گفت: آیا مشخصا در مورد جزئیات آموزش نحوه شکنجه برای اعضای سازمان اطلاع دقیقی دارید؟

شاهد پاسخ داد: ۱۰ سال پیش که به پادگان اشرف حمله شده بود یکی از اعضای سازمان با نام مسعود دبیری که نفر ارشد حفاظت مسعود رجوی بوده پوست صورت وی را کنده بودند تا شناسایی نشود. من این موضوع را از نزدیک دیدم. سازمان تعداد زیادی از اعضا را شکنجه کرده و افرادی برای این منظور در سازمان وجود دارند.

قاضی تاکید کرد: با توجه به اظهارات وکیل شاکی و خود شما با توجه به اینکه به طور جدی برای حضور در دادگاه تهدید شده‌اید این فرصت را به شما می‌دهم تا در جلسه دیگر دادگاه حضور پیدا کنید و اظهارات خود را تکمیل کنید.

شاهد بیان کرد: من قبلاً از سوی سازمان زندانی و یک بار جلوی نمایندگان اتحادیه اروپا مورد ضرب و شتم قرار گرفتم. این نمایندگان این موضوع را به رئیس پارلمان گزارش داده بودند و گفته بودند که مریم رجوی حق ندارد وارد پارلمان شود، چون با یکی از اعضای منتقد خود چنین رفتاری دارد. ۱۰ نفر در جلوی پارلمان اروپا و بدون ترس از تبعات آن مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند در حالی که مریم رجوی در این پارلمان در حال سخنرانی بود و چهره متفاوتی از سازمان را ترسیم و تبلیغ می‌کند.

قاضی پرسید: آیا برای اینکه مانع اظهارات شما شوند با شما چنین رفتاری داشتند؟

شاهد پاسخ داد: آن‌ها مرتب به من پیغام می‌دهند که تو را ۱۰۰ درصد اعدام می‌کنیم. آن‌ها می‌گویند تو چهره سازمان را مخدوش و به ما خیانت کردی.

قاضی گفت: شاهد می‌تواند پس از آمادگی روحی و روانی و هر مقدار که آیین نامه اجرایی حمایت از شهود مطابق ماده ۲۱۴ از ماده یک قانون آیین دادرسی کیفری و در جلسات بعدی با رعایت ترتیبات، اظهارات خود را به صورت مکتوب یا شفاهی به دادگاه اعلام کند.

محمدی وکیل متهمان با دستور قاضی در جایگاه حاضر شد.

قاضی خطاب به محمدی اظهار کرد: براساس متنی که طبق لایحه به دادگاه ارائه کردید، تهدیداتی از سوی موکلین شما نسبت به شما صورت گرفته است اظهارات خود را بیان کنید.

محمدی بیان کرد: یکی از دوستان برای من پیامی را ارسال کرد که در آن سازمان مجاهدین خلق برای من پیامی گذاشته بود که متاسفانه بخشی از پیام خیلی نسبت به بنده خوب نیست و بیشتر درخواست من از رئیس دادگاه این بود که به همین واسطه با عنایت به اینکه این پیام نشان می‌دهد که بنده را نپذیرفتند و تهدید نسبت به جان من شاید صورت گرفته باشد بنابراین من را از ادامه راه معذور بدارید.

در ادامه متن پیام سخنگوی سازمان مجاهدین خلق که صرفا مکتوب نبود و صوت آن هم وجود داشت و طبق لایحه توسط وکیل متهم به دادگاه ارائه شده بود پخش شد.

قاضی با مشاهده متن پیام خطاب به وکیل متهمان گفت کدام بخش مورد استناد شماست؟ در این متن آمده است که وای به حالتان اگر بلایی به سر این وکیل تسخیری بیاورید در این صورت به دفاع از او برمی‌خیزیم طبق این متن آن‌ها شما را پذیرفته‌اند اتفاقاً این پیام نشان از پذیرش شما دارد.

قاضی خطاب به منشی دادگاه اظهار کرد: این متن را به عنوان سند ضمیمه مدارک دادگاه کنید. به هر حال این موضع‌گیری متهم ردیف اول و سخنگوی او در خصوص پذیرش و دفاع است و اگر نکته‌ای داشته باشید در خصوص آن تصمیم‌گیری صورت می‌گیرد.

محمدی وکیل متهمان بیان کرد: به همین جهت خواستار خروج از پرونده را دارم و ادامه کار به معنی واقعی برای من مشکل است ولی تصمیم دادگاه برای من ارزشمند است.

قاضی گفت: راجع به این نکات تصمیم گیری صورت می‌گیرد، اظهارات و تقاضای شما بررسی می‌شود همچنین عنوان اطلاع متهم ردیف اول از وکیل تسخیری و حتی دفاع از وکیل تسخیری در پرونده ثبت می‌شود و این حمایت از وکیل تسخیری است نه تهدید.

در ادامه قاضی ختم جلسه را اعلام کرد و گفت: جلسه بعدی سه‌شنبه ۲۷ آذرماه ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد..

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا