انجمن دفاع از قربانیان تروریسم – گاردین در گزارشی به بررسی کتابی با نام “آیا مقابله با تروریسم موثر است؟” پرداخت.
این گزارش که به قلم یان کوبین نوشته شده است، کتاب جدید ریچارد انگلیش، استاد دانشگاه ایرلندی، با نام “آیا مقابله با تروریسم موثر است؟” را بررسی می کند. انی کتاب در فروردین 1403 منتشر شده است.
در بخشی از این گزارش آمده است، گزاره “جنگ علیه ترور” تنها چند روز پس از حمله یازده سپتامبر از سوی القاعده به امریکا بوجود آمد و پرهزینه ترین و جاه طلبانه ترین عملیات مقابله با تروریسم در جهان تاکنون بوده است.
در ادامه گزارش می خوانیم، دو دهه بعدتر، با بیش از 300هزار نفر کشته شده در عراق که برخی آن را یک تخمین می دانند و با 240هزار نفر کشته شده در افغانستان، خشونت ناشی از “جنگ علیه ترور” موجب آشوب و خونریزی بیشتر شد.
حتی با خارج نمودن عراق و افغانستان از آمار، تعداد کشته شده های ناشی از حملات تروریستی در سرتاسر جهان از 109 نفر در ماه در سالهای قبل از حادثه یازده سپتامبر به رقم 158 نفر در ماه در طول دوره شش ساله پس از آن حادثه رسید. از سوی دیگر، کسانی که جرج بوش به دنبال کشتن آن ها به افغانستان لشکرکشی نمود اکنون در راس قدرت در کابل هستند.
در ادامه گزارش آمده است، ریچارد انگلیش، نویسنده کتاب “آیا مقابله با تروریسم موثر است؟” و استاد تاریخ سیاسی در دانشگاه کوئینز بلفاست (ایرلند شمالی) و سالها در زمینه تروریسم و واکنش های دولت ها برای مقابله با آن تحقیق نموده است. وی در گذشته کتابی با نام “آیا تروریسم موثر است؟” را نگاشته و در کتاب جدی خود به دنبال بررسی تلاش های مقابله با تروریسم در قالب “جنگ علیه تروریسم”، تنش ها در اسرلند شمالی و نزاع میان فلسطینیان و اسرائیل و درس هایی است که از آن ها می توان گرفت.
وی با همکاران خود که می گویند اقدامات مقابله با تروریسم منجر به گسترش تروریسم می شود، مخالف است.
ریچارد انگلیش معتقد است که جنگ های مقابله با تروریسم پس از یازده سپتامبر با کوته نظری انجام شد و تاریخ عراق و افغانستان در نظر گرفته نشده و ایالات متحده در دام پیروزی های اولیه نظامی خود در هر دو کشور افتاد.
در عراق، این ادعا که برکناری صدام حسین از قدرت بخشی ضروری در مقابله با تروریسم جهانی می باشد به وضوح بر ادعایی نادرست بنا شده بود که صدام از القاعده حمایت می کند و تسلیحات کشتار جمعی در اختیار دارد. ریچارد انگلیش در این باره می نویسد، این فرضیه که خاورمیانه را می توان با یک حمله نظامی ساده تغییر داد، تاریخ خاورمیانه و ارتباطات پیچیده میان قدرت ها را در نظر نگرفته بود.
همچنین ریچارد انگلیش در کتابش اظهار می کند که جریان های استقلال طلبی درایرلند و با هدف اتحاد دو ایرلند شمالی و جنوبی از بین نرفته اند و تنها روسای عملگرای استقلال طلب در ایرلند شمالی به دنبال رسیدن به هدف خود از طریق شیوه های مسالمت آمیز هستند.
وی در نهایت می گوید که برای آنکه مقابله با تروریسم به موفقیت برسد باید با حوصله، و با منابع کافی و با اهدافی روشن انجام شود.
بر اساس این گزارش، ریچارد انگلیش، با وجود نگاه صهیونیستی و تروریستی خواندن اقدامات مقاومت فلسطین در آزادسازی سرزمین های اشغالی فلسطین توصیه می کند که هیچ اقدامی از سوی رژیم صهیونیستی به پایان بخشی نزاع در فلسطین نمی انجامد تا وقتی که این رژیم به خواست فلسطینیان در ایجاد کشور مستقل فلسطینی تن در دهد. این کتاب قبل از جنگ اخیر در غزه نگاشته شده است اما به خوبی درک نموده که ریشه اصلی نزاع در فلسطین، اشغالگری و جنایتکاری رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین است.
ریچارد انگلیش در نهایت می گوید، تلاش های مقابله با تروریسم به شرطی موفق خواهد بود که اقداماتی عادلانه باشد. یعنی اقدامات مقابله با تروریسم باید مبتنی بر قوانین، قابل ارزیابی و متناسب باشد. از نظر انگلیش، زمانی که قانونگذاران قانون را زیرپا می گذارند، دیگر قاننونی وجود نخواهد داشت
